گنجور

حاشیه‌ها

Mehdi در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶:

ایرج سلطااااان چه زیبا این شعر سعدی خوش سخن را خونده

Nili در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹:

معنی این رباعی رو‌لطف میکنید ؟

هیچ در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

با عرض سلام وطلب خیر
تمامی نظرها بسیار قابل تامل است.
به نظر بنده ی حقیر
هرکسی میتونه یک تفسیری از ابیات این بزرگان همچون اشعار مولانای جان داشته باشدو مهم وصل شد و در کوی نیکنامی قدم گذاشتن است
باشد که رستگار شویم.

رامین عباسی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۳:

با سلام بنده منظور لسان الغیب رو با جند بیت سایر شعرا تطبیق میدم و صراحت گفتار حافظ در مورد شعور و آگاهی درونی آشکار گردد ،
تو ز چشم خویش پنهانی ، اگر پیدا شوی
در میان تو گنجی نهان آید پدید ***
یا مولانا می فرماید
هر یک از ما خود مسیح عالمیم
هر آدم رو در کف خود مرهمیم ، حافظ در بیت ، فیض روح القدوس ار باز مدد فرماید ، دیگران هم بکنند آنچه مسیحا میکرد
بنابرین هم حافظ و هم مولانا به آگاهی و شعور کیهانی وصل بودند و ازین اتصال بهره ها میبردند ، یا در بیت گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم ، گفت آنروز که این گنبد مینا می کرد ،،،، از روز آفرینش این شعور آگاهی با طرفه العین توسط او به پهنای بیکران و بی پایان در کیهان قرارداده شده و در واقع جهان هستی از شعور آفریده شده و انسان جزیی از کل جهان هستی است

علی عسکری_حامی سرخ در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۹ - حکایت اتابک تکله:

درود بر شما
در برخی از نُسخ ، بجای طریقت، از وازه عبادت استفاده شده است.
عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده و دلق نیست

رضا در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:

باسلام این غزل دقیقاً پاسخ عزل عرفی شیرازی هست، ونوعی مجادله به حق یا ناحق هست،
اعتقاد دارم ما در این مجادلات قومی دور باشیم.

احمد رحمت بر در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۸:

محمدرضا شجریان این غرل را در آلبوم نوبت عاشقی (با همکاری مرحوم مشکاتیان و گروه عارف) نیز خوانده است. فایل در آرشیو اینترنت و سایت خصوصی موجود است.
پیوند به وبگاه بیرونی
پیوند به وبگاه بیرونی/

برگ بی برگی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۳۲ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۸ - قاعده در بیان سیر نزول و مراتب صعود آدمی:

به طفلی کرد باز احساس عالم
در او بالفعل شد وسواس عالم
انسان به عنوان هشیاری خدایی محض پس از تولد و ورود به این جهان ماده ، به منظور شناخت و احساس این عالم غریب ، بنا بر طرح زندگی یا خدا باید با وسواس عالم یا چیزهای مادی این جهان هم هویت شده و منی ثانویه بر روی هشیاری شکل بگیرد که آن را من ذهنی نامیده اند و این کار برای ادامه حیات این هشیاری اصیل خدایی در این جهان فرم ضروری میباشد ، پس این استعداد بالقوه ، بالفعل شده تا طفل امکان بقا در این محیط جدید را بدست آورد .
چو جزویات شد بر وی مرتب
به کلیات ره برد از مرکب
پس جزو جزو چیزهای مادی این جهان با ترتیب به او معرفی میشود و ابتدا از او نام میبرند و طفل من یا خود مادی اش را با این نام شناسایی کرده و سپس مادر و پدر و پس از آن محیط پیرامون خود و چیزهایی از قبیل عروسک یا اسباب بازیهای خود را شناخته و حس مالکیت خود را بر آنها در می یابد ، پس از این روی کلیات یا هشیاری کل آلوده و مرکب خواهد شد با چیزهای این جهان و هشیاری خدایی با هشیاری جسمی درهم می آمیزد .
غضب شد اندر او پیدا و شهوت
وز ایشان خاست بخل و حرص و نخوت
به همین دلیل و به تدریج بر اثر عوامل بیرونی که یکی از آنها پدر و مادر انسان هستند به صفاتی چون خشم و حرص و حسادت و کینه و انواع شهوات آلوده شده و هشیاری اصیل اولیه به قهقرا رفته و در لایه های زیرین محبوس میگردد . مراد از شهوت هم هویت شدن با چیزهای این جهانی از قبیل پول و حس برتری طلبی و مقام و سایر چیزهای این جهان میباشد .
به فعل آمد صفتهای ذمیمه
بتر شد از دد و دیو و بهیمه
این آلودگی ها و شهوات که در بدو نوجوانی بالقوه بودند بالفعل شده و انسانی را که در ابتدا بجز هشیاری خالص خدایی چیز دیگری نبود ، تبدیل به حیوان و حتی پست تر از حیوان میکند چرا که حتی حیوانات فاقد برخی از این صفات مذموم هستند .
تنزل را بود این نقطه اسفل
که شد با نقطهٔ وحدت مقابل
و این تنزل انسان از هشیاری اصیل خدایی به هشیاری جسمانی سقوط و اسفل السافلین میباشد به دلیل اینکه در نقطه مقابل وحدت وجودی قرار گرفت اما خبر خوب این است که امکان بازگشت به این دایره و مجموعه برای انسان وجود دارد و شیخ شبستر در ادامه به آن می پردازد .

عرفان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سی‌ام:

به نام خدا
امان اندر نوایبها به تدبیر و دوا دانی
نوایبها نه نواییها

سیدسعید در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۶ - این قطعه را برای سنگ مزار خودم سروده‌ام:

باسلام
میخواستم از حضور صاحب نظران بپرسم، آیا در بیت 7 به جای «ز هر جا برسی» بهتر نبود «به هر جا برسی» گفته میشد.
ضمنا هم بر روی سنگ قبر هم در نسخ قدیمی «ز هرجا» آمده

فردین در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

به نظرم من و تاجایی که ما میدونیم خیام ندانم‌گرا بود .... نه عارف

روزبه‌الدوله در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۱:

خب خدارو شکر نظر هیچکدوم مون هیچ اهمیتی نداره ، جناب جامی گفتن پس همینه که هست.
فقط فردوسی و انوری و سعدی

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۹ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۳۳:

گرامی علی
سنایی تنها نیست
بی شمارند درین مهلکه غرقابِ لجن
وَ چه خوشحال به نشخوار پلیدی و عَفَن

حمید کریلی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۲۳ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳:

در بیت ششم، با نظر به ذکر واژگان هندو، ترک و چین، به‌نظر می‌رسد املای "ختا" صحیح باشد. با این فرض، واژۀ چین هم داری ایهام ظریف و شیرینی می‌شود که شایستۀ لطف بی‌همتای سخن سعدی‌ست.

برگ بی برگی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۶ - سوال از احوال سالک و نشانهای مرد کامل:

مرد تمام یعنی انسان کامل اعم از زن و مرد . نرد برگرفته از مردمان میباشد .

برگ بی برگی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:

دو خطوه بیش نبود راه سالک
اگر چه دارد آن چندین مهالک
چندین مهالک یعنی مهلکه های بسیار زیاد.
یک از های هویت در گذشتن
دوم صحرای هستی در نوشتن
های کنایه از درد ها میباشد اعم از کینه ، حسد ، حرص ، طمع ،
خشم ، حس انتقام جویی ، رنجش و بخل .
های و هوی همچنین میتواند سر و صداهای ذهن باشد که آنی انسان را رها نمی کند .
هوی میتواند اعتقادات و باورهای تقلیدی باشد که بر مبنای من ذهنی انسان شکل و هویت گرفته است .
صحرای هستی در نوشتن کنایه از شستن چشمها و زندگی را با عینک عدم نگریستن میباشد و نه با عینک هم هویت شدگی ها با چیزهای این جهان .
صحرا کنایه از جهان فرم و ماده میباشد که چیزهای آن همانند شنهای صحرا بی ارزش بوده و دلبستگی به آنها عقلانی نیست.

احمد نیکو در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۰۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰:

To day , tomorrow is not within your reach
To think of it is only morbid
If the heart is awake
Don't waste this moment
There is no proof of life's continuance
Omar khayyam

علیرضا امیرذهنی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۷۷:

نخیر
کاریزدرست تره
تو ویرایشی که من دیدم به جای مصرع سوم
یک کوزه آب در میان خانه
صحیح تر و منطقی تره

رسول در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۴۱ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۹:

اگر به بالِ قبول‌اَت، پَریدَمی زِ جهان
چه‌غم زِ وِزر و چه‌باک از وَبال داشتمی؟
وِزر = گناه
وَبال = عذاب

رسول در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۴۰ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲۹:

اگر به بالِ قبول‌اَت، پَریدَمی زِ جهان
چه‌غم زِ وِزر و چه‌باک از وَبال داشتمی؟
وِرز = گناه
وَبال = عذاب

۱
۱۸۶۶
۱۸۶۷
۱۸۶۸
۱۸۶۹
۱۸۷۰
۵۴۱۷