گنجور

حاشیه‌ها

هنگامه حیدری در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۳۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸:

مصراع اول بیت چهارم به این شکل صحیح است:
عالمی درد ست بر جانم ولی

حسین در ‫۴ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۱۴ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۱۳:

سلام
به نظر می رسه صورت صحیح بیت اول، به شکل زیر باشه:
جمعی که پیش خلق گذارند رو به خاک
پیش از اجل روند ز خست فرو به خاک

Seyed Tabibi در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ عنصری » قصاید » شمارهٔ ۵۳ - در مدح سلطان محمود فرماید:

در مصرع دوم بیت آخر "بجتی" باید "بجای" باشد

مازین در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۰۷:

با سلام و درود
عالی مقام مولانا در این شعر گفته اند
کف دریاست صورت های عالم
ز کف بگذر اگر اهل صفایی
بنده یادآور این بیت شدم به این خاطر که بحث داغی در مورد سنی بودن، و ارادت داشتن یا نداشتن جناب مولانا به امام حسین در حاشیه ها از دوستان آمده. اگر اهل صفاییم و کوشش بر درک و معرفت داریم باید به دریای معنا پی ببریم، عمق مفاهیم رو جستجو کنیم و از صورتها بگذریم. وادی شناخت و آشنایی بری از ظواهر و بحث صورت هست.

هنگامه حیدری در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۰ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

در بیت یکی مانده به آخر واژه عشق زاید است:
مکن ای شمع خوبان ناز چندین

هنگامه حیدری در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۹ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:

در بیت یکی مانده به آخر کلمه عشق زاید است:
مکن ای شمع خوبان ناز چندین

امید عرفان در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۰ دربارهٔ رودکی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

با احترام به سیاووش:
حدس هایی که شما برای ابتدای شعر فرمودید برای رباعی بعدی می باشد.

یکی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » خردنامه اسکندری » بخش ۳۳ - داستان جهانگیری اسکندر و عمارت شهرها و اختراع کارهای وی بر سبیل اجمال:

( من سرچ کردم در این گنجور: زردشت و به چیز های جالبی رسیدم!) نگاه کنید چی فکر میکردند در مورد اسکندر غارتگر که آتش زد به ایران در روزگاری:
صنمخانه ها را ز بنیاد کند
به زردشت و زردشتی آتش فکند
ز هر دین به جز دین یزدان پاک
فرو شست یکباری لوح خاک

یکی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - ای خروس:

ج را جا انداختم - جناب کیخا

یکی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۴ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۳۳ - ای خروس:

ناب کیخا، این نغوشاکیدن ریشه اش چیه؟ البته الان به واژه نامه هم نگاهی کردم. کلمه جالبیه.

یکی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۶۱:

ببخشید حاشیه بالارو اشتباهی اینجا نوشتم

یکی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۳۲ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۶۱:

جناب کیخا، این نغوشاکیدن ریشه اش چیه؟ البته الان به واژه نامه هم نگاهی کردم. کلمه جالبیه.

یکی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۲۷ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » غزلیات » شمارهٔ ۶۱:

فاز این خواجو چیه؟ یه جا گفته: در خرابات مغانی و خدا می طلبی؟! این جا میگه: کام جان از قبله زردشت خواه!

محمد ابراهیم در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۱ - امتحان پادشاه به آن دو غلام کی نو خریده بود:

سلام تامرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳۹:

گرامی محمد
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
سودا درین مصرع به مانای هوی و هوس و آرزوست ، موج هوس که خواب از چشم انسان می رباید

nabavar در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۵:

گرامی سینا
با اهل هنر گوی، گریبان بگشای
وز نااهلان تمام دامن درکش
به نظر میرسد می گوید:
با هنرمندان گفتگو کن با آغوش باز یا روی گشاده
از مردم نا اهل بپرهیز

مصطفی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷:

به نظر میاد خوانش دو مصرع باید اصلاح بشه:
1)
"جان ربی الاعلی گود دل ربی الاعلم زند"
"جانْ، رَبیُ الْاَعْلا گُوَدْ (گوید)، دلْ، رَبیُ الْاَعْلم زَنَد"
2)
"خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او"
"خورشیدِ حَقْ، دِلْ شَرقِ او، شرقی که هر دم برق او"

امیرالملک در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:

نمی دانم که میان جمله حاشیه‌ها به چنین معنی‌ای از بیت سوم اشاره شده یا نه، لیک، اگر سخن تکراری است عذر از حوصله‌ی تنگ من بپذیرید. باشد که این سخن جوینده‌ی گمگشته‌ای را رهنما شود و بیت را چراغی روشن ساز. پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت. خطا گناه است و قلم صنع همان قلمی است که پیش از خلقت قضا‌ی آدمی را بر لوح ازلی نوشته.آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد. آفرین بر پیر ما که این عرفان لبریز از عشق را بر ما روشن کرد. چنان عرفانی که بنیاد جهان را مهر می‌داند و تمامی خطا‌ها را از پیش بخشیده.
در پناه حق

علی در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۶:۱۴ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۴۲ - مست و هشیار:

سلام و درود
در ادامه نظر قبلی خودم در مورد کلمه زین سبب باید عرض کنم که بیائید این داستان را به تصویر بکشیم : جناب محتسب به اون شخص میگه تو الان مستی . دلالت بر نوعی حالت در زمان حال میباشد
یه سئوال :: چرا محتسب بسمت مرد کشیده شد ؟
جواب :: حالت و نوع راه رفتن مرد باعث شد که محتسب مشکوک بشه و به سراغش بره حال اگر مرد صاف و درست میرفت این مسئله پیش نمی آمد تا اینجا معلول برا ما مشخص شد ( نوع راه رفتن )
محتسب هم داره همینو میگه که علت این نوع حرکت تو اینه که الان مست هستی
گفت مستی زین سبب افتان و خیزان میروی
حالا سئوال من از دوستانی که میگن قبلا مست کرده :
در اون شب من هم با همین مرد سر یک میز شراب خوردیم و با هم قدم میزدیم من مست نبودم با اینکه خورده بودم که محتسب رسید و رفت یقه اونو گرفت چرا به من گیر نداد در صورتی که منم خورده بودم ؟
پس دیدید که خوردن دلیل نیستد بلکه مستی باعث نوع راه رفتن هست
گفت مستی زین سبب افتان..... از سبب این مستی هست که اینجوری راه میری
محتسب نگفت از سبب آن خوردن چون منم با او خورده بودم ولی معلوم شد که خوردن ملاک نبوده
از اینکه طولانی شد منو ببخشید

احمد رحمت بر در ‫۴ سال و ۱۰ ماه قبل، جمعه ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۲:

استاد عبدالوهاب شهیدی در برنامه «یک شاخه گل» شماره 254 همراه با نواختن عود، این غزل را نیز به آواز می‌خوانند. از زمان 05:38 تا 12:13
البته در سایت گلها، این قسمت به اشتباه به عنوان غزل رهی معیری معرفی شده است ولی اگر به برنامه گوش دهید متوجه خواهید شد که این غزل از سعدی خوانده می‌شود.
همچنین عودنوازی استاد شهیدی در این اثر واقعا شنیدی است.

۱
۱۸۳۱
۱۸۳۲
۱۸۳۳
۱۸۳۴
۱۸۳۵
۵۴۱۳