وحید سبزیانپور wsabzianpoor@yahoo.com در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۴۸:
موضوع این دوبیتی، عشق و ارادت به محبوب است. به راستی با چه زبانی می¬توان ارادت جنون¬آمیز خود را به محبوب نشان داد؟ هنر شاعر در اینجا، جمعکردن واژگان متناسب «قلم، مرکّب، کاغذ و نوشتن» و «استخوان، خون، رگ و دل» است. نزدیکی، قرابت و تناسب این واژگان با یکدیگر چون آبی گوارا به دل مینشیند و احساس خوبی به شنونده دست می¬دهد.
نامه¬نوشتن یکی از شیوههای عشق¬ورزی به محبوب است. در آداب نامهنگاری باید از بهترین کاغذ، قلم و مرکّب استفاده کرد؛ زیرا نوع این¬ها، میزان احترام و ارادت نویسنده را به مخاطب نشان می¬دهد. شاعر برای نوشتن نامه از اعضای بدن خود، استخوان، خون و امعا و احشای خود استفاده می¬کند. اینکه کسی استخوان خود را از گوشت و پوست جدا کند و آن¬ها را بتراشد، مو بر بدن آدمی راست میکند، استفاده از خون به-جای مرکّب و پردۀ دل به¬جای کاغذ، لرزه بر تن میافکند. باید دید که هدف شاعر از این تصویر ترسناک چیست؟
اگر شاعر جان خود را فدای محبوب کند، دشوار نمینماید؛ امّا جدا کردن استخوان¬ها از گوشت و تراشیدن آن¬ها (از هر استخوانم)، استفاده از خون به جای مرکب و پاره¬کردن شکم برای به¬دست¬آوردن پردة دل، به-جای کاغذ، چیزی فراتر از مردن است. شاعر با این تصاویر جنون¬آمیز میزان ارادت و عشق خود را به محبوب نشان داده اشت.
وحید سبزیانپور wsabzianpoor@yahoo.com در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۱۹:
در دو بیت زیر پا را از حد محبوب به سگ او می¬کشاند که اگر سگ تو پا بر چشم من نهد، با مژگانم خاک راهش را می¬روبم، بدیهی است که در تعبیر «روفتن خاک پای سگ دوست آن هم با مژگان» اغراق شاعرانه¬ای دارد که شدت ارادت عاشق به محبوب را نشان می¬دهد:
ز عشقت آتشی در بوته دیرم / در آن آتش دل و جان سوته دیرم
سگت ار پا نهد بر چشمم ای دوست / بمژگان خاک راهش روته دیرم
یوسف در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۵:
در جواب علی که نوشته هرکه را جایگزین هرکی کنیم در قدیم هرکی تلفظ همان هرکه است
پیام در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۵۶ دربارهٔ عمان سامانی » گنجینة الاسرار » بخش ۳۵:
مصرع آخر این باید باشد ، پرده افکندند و کس آگاه نیست
امید زمانی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:
پیوند به وبگاه بیرونی
اسماعیل شفق با تحقیق در کتاب "تاریخ بخارا" ابوبکر نرشخی به این نتیجه رسیده که قصیده بوی جوی مولیان در نیشابور سروده شده است نه هرات.
Shm در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴:
لطفا آرایه استعاره را در مصراع چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد رو یکی بگه ؟
نسرین در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۲۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:
خانم زهرا جان نثاری عزیز از شما بی نهایت سپاسگزارم.
بهروز در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱:
عاشق این شعر و تصنیف زیبای ساخته محمد سریر با صدای منبری هستم. کاش هر دو پر کارتر بودند.خاطرات نوجوانی من را زنده می کند.در بعضی نسخ اینگونه دیدم"چشم ندارد خلاص هر گه در این دام رفت " یا"چشم ندارد خلاف هرگه در این دام رفت".
کوروش در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
میشه کسی لطف کنه و معانی همه ابیات عربی رو بنویسه؟
rezasafari در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۴۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۶:
و البته در بیت پنجم
شباب ، صحیح می نماید
مرتضی مرادی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۱ - آغاز کتاب:
دوستان گرامی،
در بیت "به نام خداوند جان و خرد .... کزین برتر اندیشه بر نگذرد" کلمه بر به معنی در هستش یعنی این شعر را اگر فردوسی به نثر مینوشت مصرع دوم "که برتر از این فکر، بر اندیشه نگذرد". بر اندیشه گذر کردن به معنای فکری در ذهن خطور کردن است. بنابراین معنی این بیت بدین صورت است که با نام خداوند زندگانی و عقل آغاز کردن بهترین ایده است، که هرگز بهتر از این ایده به ذهن نمی آید.
همچنین در بیت "ستودن نداند کس او را چو هست .... میان بندگی را بباید ت بست" به عقیده بنده اشتباهی در نگارش رخ داده است. بنده خدایی به اشتباه از ت استفاده کرده و در بازنویسی ها این اشتباه تکرار شده است. این بیت بایستی همانند دیگر ابیات از فعل مجهول استفاده کند یعنی ضمیر فاعلی در آن دیده نشود. بنابراین صورت صحیح این بیت "ستودت نداند کس او را چو هست .... میان بندگی را بباید ببست" است یعنی ت حذف شده و بست به ببست تبدیل میشود.
با سپاس از توجه شما
Göttin در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۴۵ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
عطار مهربان
بهمن در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱۶ - نصیحت کردن مرد مر زن را کی در فقیران به خواری منگر و در کار حق به گمان کمال نگر و طعنه مزن در فقر و فقیران به خیال و گمان بینوایی خویشتن:
بیت 16 درس نوشته شده فق باید بصورت سوالی و تعجبی خوانده شود(!؟) آخر بیت علامت تعجب و سوال بیاید
رحیم غلامی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ حکیم نزاری » رباعیات » شمارهٔ ۶۴:
خودین را به خودبین تغییر دهید.
علی خطیبی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۷:
چرا «بشکنند»؟!
با «بشکند» رندانهتر نمیشد؟!
ادم معمولی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۱۰:
قطعا «اعضای بک پیکر» درسته...
با سه دلیل در سه وجه مختلف :
1. «اعضای یکدیگرند» ، از نظر علم منطق ، یک تناقضه و یا حداقل گزاره ای بی معناست !!!
دوستانی که منطق خوندن ، چه منطق صوری ، و چه منطق گزاره ها ، و یا منطق ریاضی ، بر این مطلب واقفند. به ویژه در منطق گزاره ، در جبر مجموعه ها این مطلب به طور جهان شمول صدق میکنه.
2. در هیچ کدام از منابع مشهور مکتوب فارسی زبان ، بالاخص منابع هم عصر با سعدی ، اصطلاح «اعضای یکدیگرند» به کار نرفته ، پس میشه گفت همچنین اصطلاحی در هیچ زمان خاص یا مکتب خاصی استفاده نمیشده.
3. با توجه به بیت بعدی که میگه : « چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار » ، به وضوح تشبیه جامعه انسانی به یک «پیکر» نمایان میشه.
مریم در ۴ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۱۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹۵:
در نرد وفابردهمین باختنی بود ینی چی
Hosein در ۴ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۰۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲:
وزن دیگری که میشه برداشت کرد
مجتبی در ۴ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۷:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۱:
یک تفسیر طنز گونه از این شهر در اینجا آمده:
پیوند به وبگاه بیرونی
وحید سبزیانپور wsabzianpoor@yahoo.com در ۴ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۲۷: