گنجور

حاشیه‌ها

واحد در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۵۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب پنجم در رضا » بخش ۱۲ - مثل:

حالا همه ادیب شدند و سعدی شیرین سخن رو به نقد میکشند. کی ما میخوایم یاد بگیریم کجا مصرف کننده باشیم و کجا تولید کننده. منظورم نظر دادن نیست هر کسی میتونه بگه به نظر من... اما متاسفانه در حاشیه ها زیادند کسایی که ابراز فضلهای عجیب و غریب میکنند و میخواهند بزرگان رو تصحیح کنند

وریا در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۰۵ دربارهٔ حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۲ - آهنگ پرده سازی نیاز به زبان بی زبانی و برگ و ساز راه حجاز بی...:

چو از خویش و بیگانه تنها شوی
قبول خداوند یکتا شوی

بهزاد در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:

با عرض پوزش از رک گویی
یک دوست متوهمی ادعای مندرآوردی کرد و سنگی به چاه انداخت و عقال محل همه بر سر چاه آمدند و در پی توضیح و توجیه آن ادعای کشککی بی مبنا که احتمالا دلالت بر تفکر آخوندی و دینداری تقلیدی ایشان دارد افتادنند
دریای شورانگیز چشمــانت چه زیبــاست آنجا که باید دل به دریا زد همین‌جاســت
در من طلــوع آبی آن چشــم روشـــــن یادآور صبح خیــــال انگیـــــــز دریاس
عنقا شکار کس نشود دام بازچین
کان جا همیشه باد به دست است دام را
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما

شهیار در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۱۱ - خبر بردن کندرو ضحاک را از بساط فریدون:

در پاسخ به خسرو ساسان باید بگویم که گستاخ همان معنی را نمیدهد که امروز آن را به نادرست بکار میبریم پس سرودۀ زیر ناروشن نمی باشد.
که مهمان گستاخ بهتر به فال
در همۀ سروده های فردوسی گستاخ به معنی بی باک و نترس است بجز آنها که افزوده اند.

مهراب در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

نمیدونم چرا همش یاد کمثل الحمار... الاغهایی که کتاب حمل میکنن میفتم

کاظم ایاصوفی در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۳۱ دربارهٔ همام تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۵:

بیت هفتم مصراع اول نیاید بیرون درست است نه نباید بیرون

رضا منصوری در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷:

برنامه 830 گنج حضور جناب آقای شهبازی

سامان در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۹:

منظور از بیت آخر این است که شاهدان مثل گرگ هستند و سعدی و عاشقان دیگر را دوست دارند...یعنی سعدی عاشق را مانند گوسفند میداند که خود را به دهان گرگ می اندازد...اما صلح میان گرگ و گوسفند وجود ندارد و منظور اینجا این است که دعوایی بین آنها نیست و گوسفند توان رویارویی با گرگ ندارد و تسلیم خواسته اوست...

میم-عین در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:

با توجه به فضای اگزیستانسیالیستی که بر اشعار خیام حاکم هست به نظرم صحبت ایشون در این شعر بیش از هر چیز به سائق مرگ و مرگ آگاهی اشاره داره. با پذیرش اگزیستانسیال بودن خیام و با تکیه بر نظرات دیگر اگزیستانسیال های معاصر مرگ باید پایان زندگی آدمی در نظر گرفته شود این به معنی نفی معاد نیست صرفا به ای خاطر که اطمینان وجود نداره(خیام که گفت دوزخی خوهاد بود،،،که رفت بدوزخ و که آمد زبهشت) پس بهترین کار این است که جوری زندگی کنیم که انگار آخرین فرصت برای زیستن است.می نیز در اینجا نمی تواند به مستی اشاره مستقیم داشته باشد چرا که چنین زندگانی با دیدگاه اگزیستانسیال در تعارض است و از اصالت بی بهره.
برخی از ابیاتی که استدلالم حول آنهاست:
پر کن قدح باده و بردستم نه،،، نقدی ز هزار نسیه خوشتر
می خور که هزار بار بیشت گفتم ،،، باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی
کاین یکدم عاریت در این کنج فنا،،،بسیار بجوئی و نیابی دیگر
چون عاقبت کار جهان نیستی است،،،انگار که نیستی چو هستی خوش باش
تو زر نئی ای غافل نادان که ترا،،،در خاک نهند و باز بیرون آرند

محسن در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۱:

این مطلب یا حاشیه ها باید فقط برای گفتگو در مورد اشعار باشه نه اینکه بیاید دین و سیاست و خط فکری های مختلف رو وارد اینجا بکنید ..... دوستان خواهش میکنم اگر در مورد اشعار و معنی اون صحبت دارید بگید که بشه استفاده کرد نه استفاده از اینجا به عنوان تریبون آزاد باتشکر

سید فرهود کاظمی در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۸:

شعر به سه زبان عربی و ترکی و فارسی شاید خطاب به شمس باشد.
جانمسن = جانم هستی
نادمسن = نادم هستی
تاجکسن = تاجیک هستی
سن کیم سن = تو کی هستی

سعدی جان در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۸:

لبیبان به معنای خردمندان است
ذئبان به معنای دوگرگ است
بسیاااار زیباست این شعر

برکه در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:

ای حجت ثانی عشر؛ ای مهدی غایب از نظر؛ یا حجت بن الحسن...
جانا به غریبستان چندین بنماند کس...

برکه در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:

ای حجت ثانی عشر؛ یوسف دور از وطن؛ خدا کند که بیایی:
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز ولای توام نیست هیچ دست آویز

nooshin در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۵۶ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » حکایت بلبل » حکایت درویشی که عاشق دختر پادشاه شد:

خیلی باحال بود،یعنی آدم با آفتابه آب بخوره ولی اینجوری ضایع نشه

سپیدار در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۳:

سلام میشه راجع به بیت آخر یه توضیح بدین
ظاهرا غزل در باره خداوند است
چرا حافظ ناخشنود است?
ایا این اشاره به نارضایتی انسان دارد که با تمام نعمات خداوند باز ناشکر وناسپاس هست؟

مرتضوی کیاسری در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۷:

سلام . به نظر در بیت ده ، کلمه ((ویرانه)) ، اشتباه تایپی دارد

دارائی در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۰۳ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹:

دونانک: در دیوان رودکی سمرقندی بر اساس نسخۀ سعید نفیسی و ی. براگیسنکی (انتشارات نگاه. چ دوم. 1376. ص 202) در ذیل واژه «دونانک» نوشته شده است: این کلمه در هیچ جا نیست. اگر محرف کلمۀ دیگر نباشد از سیاق معنی بیت که دو بار در آن آمده است پیدا است مراد جانوری است که بانگ بلند می‌کند.

دارائی در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۲ دربارهٔ رودکی » مثنوی‌ها » ابیات به جا مانده از کلیله و دمنه و سندبادنامه » بخش ۹:

زله /zalle/: (اسم) (زیست‌شناسی) [قدیمی] حشره‌ای سبزرنگ شبیه ملخ که بیشتر در غله‌زار یافت می‌شود و صدای بلندی ایجاد می‌کند؛ جرواسک؛ چزد؛ زانه: ◻︎ بانگ زله کرد خواهد کرّ گوش / وایچ ناساید به گرما از خروش (رودکی: 533). (فرهنگ فارسی عمید).
وایچ: و هیچ
ناساید: نیاساید. آسوده نمی شود.

فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ‫۴ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۲:

رضا ساقی گرامی
با درود فراوان و آرزوی شادی و کامیابی
از شما که از ته دل با سادگی و شیوایی بی مانند و همچنین بردباری بسیار
غزل ها را حافظانه تشریح کردید, سپاسگزارم
این شعر را قبل از شرح شما برایم کاملا بی مفهوم بود و بعد از خواندن شرح شما بسیار شیرین و دلنشین شد.
از خداوند, شما و دست اندر کاران سایت گنجور سپاسگزارم

۱
۱۷۱۳
۱۷۱۴
۱۷۱۵
۱۷۱۶
۱۷۱۷
۵۴۱۴