یا من لاهو الا هو در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۳۵ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۱:
هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسرار من. مرور کلی نظرات بجز یکی دوتا، نشان دهنده عمق بی سوادی، و نادانی و جهالت افرادی بود که نظر داده بودند، نه حضرت حافظ را شناختی، نه حضرت شاه را شناختی، هیچ اند هیچ، مشتی یاوه از ذهن بی اطلاع.
اما شاه که لقب شاهی بدلیل سلطنت بر نفس است، انجا که علامه بدیدنش میرود و در تصرف نفس شاه، از خود بیخود و از شاگردان ایندعارف بالله میگردد، و اما حضرت حافظ عارف بزرگ و دلسوخته که در غزل از شاه درخواست دستگیری میکند، و شاه هم دستگیر وی شده و حافظ را به مقام توحید میبرد، شاه از عرفای بسیار والا و فانی در حق و از کملین بوده و مقام استادی داشته اند و حافظ که سالک بوده از شاع درخواست عنایت در سلوک میکند، که به مقام کشف حقیقت وارد شود، و اسفار نفسانی را گذر کند، که شاه نیز الحق دستگیر و راهنمای بسیاری بوده است،
در مقام استادی شاه بر حافظ سبقت داشته.حافظ در سیر و سلوک شاگردی استاد مینماید و به انجا که باید میرسد،
در انتها ای کاش
انان که خاک را بنظر کیمیا کنند
کیمیا فنای فی الله و عرفان خداست
ایا شود که گوشه چشمی به ما کنند
دست مارو هم بگیرند و از ما دستگیری کنند
ان شا الله
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۲۸ - ذکر معروف کرخی رحمةالله علیه:
نقل است که یک روز معروف کرخی روزه دار بود و نزدیکِ افطار در بازار میرفت که سقائی(آب فروش) میگفت: که خدای بر آنکس رحمت کند که از این آب بخورد!
بگرفت و بخورد.
گفتند: نه که روزه دار بودی؟
گفت: آری لکن به دعا رغبت کردم. چون وفات کرد او را بخواب دیدند گفتند خدای با تو چه کرد؟گفت: مرا در کار دعای، سقا کرد و بیامرزید!
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۴ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۲۸ - ذکر معروف کرخی رحمةالله علیه:
نقل است که یک روز معروف کَرخی با جمعی میرفت جماعتی جوانان میآمدند و فساد میکردند تا به لبِ دجله رسیدند.
یاران گفتند: یا شیخ دعا کن تا حق تعالی این جمله را غرق کند تا شومیِ ایشان از خلق منقطع شود. (از مردم رفع شود.)معروف کرخی گفت: دستها به دعا بردارید.
پس گفت: الهی چنانکه درین جهان عیش شان خوش داری در آن جهان شان نیز عیشِ خوش ده!
MayhemR در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۱۴ دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۲۴ - قتّالی خوارزمی عَلَیهِ الرّحمةُ:
گر مردِ رهی نظر به ره باید داشت
خود را نگه از هراز چَه باید داشت
هزار چَه ...
یوسف شیردلپور در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۴۰ در پاسخ به مرتضی دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:
درود برشما آقا مرتضی عزیز فوتبال است اجرای این غزل با نوای استاد شجریان 💐💛👍
غمناک ابددوست در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۸ در پاسخ به پرویز شیخی دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:
سلام، دیدگاه شما هم محترم است، اصلن زیبایی شعر همین است که هر کسی برداشت خودش رو از اون شعر داشته باشه مخصوصا شیخ اجل که علاوه بر سخنوری و شیوایی در لفافه حرفهای جالبی زده و ادمی رو به فکر فرو میبره
و جالبتر اینکه هر کسی فکر میکنه برداشت خودش از شعر همونیه که حضرت سعدی خواسته به مخاطب بفهمونه.
محمد ملکی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۱۲ در پاسخ به Nooshin M دربارهٔ حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:
اولین تدوین کننده و جمع آورنده دیوان حافظ، رفیق و شاگرد صمیمی حافظ، محمد گل اندام است که این مقدّمه را نوشته است.
سوره صادقی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۳۴ در پاسخ به شهناز ولی پور هفشجانی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
عالی. ممنون.
سوره صادقی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۳۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
زاغ سیهپر کنایه از شب، طوطی کنایه از روز رنگارن، خایه زر کنایه از خورشید، از حوصله: از روی حوصله. باحوصله. بیشتاب.
ولی عجیب توصیفی!!
سوره صادقی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
یکی از اسبهای سرکش همراه خسرو صبحهنگام از دستهای گیاه درو شده کمی خورد.
سوره صادقی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
ابیات ۵ تا پایان ۸ توصیف غروب خورشید است.
سوره صادقی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
گل زرد کنایه از خورشید
عبدالرضا فارسی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری:
در شهر هیچ مسیحی نبود که صورتش خراشیده نباشد ( در سوگ نوشزاد)
عبدالرضا فارسی در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری:
سرآرند بر خویشتن بر زمان یعنی به زندگی خود پایان دهند وخودشان رابکشند
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
بجز ذات حق تعالی همه موجودات میپوسند ونابود میشوند و هر آمدنی را رفتنی است
رفات = پوسیده ،متلاشی
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
هرکس که فقط تمام آرزویش تامین شکم ولذات دنیایی است مانند الاغ است ومصاحبت با او مثل رهبانیت است وجایز نیست
امنیت = جمع امانی ،آرزوها
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
از نظر عاقلان کسی که دارای عقلی راسخ نباشد با جمادات مثل سنگ وکلوخ فرقی ندارد
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
مه ایست اشتباه نوشته شده ودر شما شبهه بوجود آورده باید نوشته شود مایست یعنی توقف مکن
پرنده به صیاد میگه : در خلوت نمان در خلوت توقف نکن که در اسلام رهبانیت یعنی ترک دنیا کردن توصیه نشده است
رضا از کرمان در ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۵ در پاسخ به کتی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان:
کتی عزیز درود برشما
نمیدانم بعد از گذشت این مدت مدید پاسخ خود را یافتهاید یاخیر ویاشاید از عدم توجه حاشیه نویسان به سوالاتت از این سایت قطع امید کردهای در هر صورت برای هربیت توضیح مختصری خدمتت ارایه میدم امیدوارم که بخوانی
تا توانی پا منه اندر فراق ///ابغض الاشیا عندی الطلاق
مصرع دوم حدیثی است به این وجه ابغض الحلال الی الله الطلاق یعنی ناپسند ترین حلال نزد خداوند طلاق است قصص مثنوی فروزانفر ص۵۸
خدا به موسی میگه تا میتوانی در مسیر جدایی خلق با ما گام بر مدار که ناپسندترین اعمال در پیشگاه خداوند طلاق است .
بیت بعدی از سر مستان وبیخودان توقع رهبری وراهنمایی نداشته باش (قلاوز=رهبر) چگونه کسی را که جامه مندرس پاره پاره بر تن دارد ، فرمان به رفو میدهی ؟
عالم لاهوت یعنی عالم الهی وعالم ناسوت یعنی عالم انسانی در اینجا مولانا این را به کنایه آورده معنی بیت امید دارم که حضرت باریتعالی با صفات خدایی خود در وجود خاکی وآدمی ما حلول کند وما را به درجه فنای در خود برساند
توضیحا از منظر فلسفه وعرفان چهار عالم لاهوت، ناسوت، جبروت وملکوت وجود دارد که بنده در پاشخ به حاشیه ساغر گرامی بر غزل ۱۳۹۰ مولانا به توضیح آنان پرداختهام که میتوانی به آنجا مراجعه بفرمایید .
شاد باشی هر جا که هستی عزیز
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۱۵ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۲۹ - ذکر سری سقطی قدس الله روحه: