محمد شریف صادقی در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۲:۳۵ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۹ - در مدح اسپهبد:
با توجه به استفاده شاعر از ایجاز، لف و نشر و شگردهای مختلف کلامی و موسیقی فوق العاده شعر، میتوان این قصیده را از بهترین قصاید مدحی خراسانی دانست؛ خصوصا اینکه در قافیه دشواری هم پرداخته شده است.
هادی حسینی در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰:
به نام دلدار
با سلام و احترام
بیت دوم بر اساس اصل دیوان وحشی بافقی
نیاز به ویرایش دارد.
در اصل این گونه هست.
غم میفرست لیک به اندازه میفرست
یک دل درون سینهی ما خود زیاد نیست.
ابوالفضل سرلک در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۷:
معانی و تفاسیری که دوستان و اساتید درج نمودهاند، بسیار جالب و جذاب و ستودنی است. ولی آنچه از این شعر برداشت میشه، اینه که این شعر و توالی ابیات آن، به نوعی در تفسیر سورهی تکویر نوشته شده و گویا شاعر معانی و تفاسیر مرتبط را با گره زدن بر عشق بر معبودی که صاحب اختیار این عالم است، به نظم درآورده است.
فرادست در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۰۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳:
_قرآن بزرگترین معدن حقیقت است
حقیقت در نزد عرفا آن دانشی هست که حقیقت انسان و خدا وخلقت را آشکار می کند
این حقیقت مانند می و شرابی انگوری که انسان می خورد روح عارف را شاد می کند
عارفی که به مرحله فقر و فنا رسیده یعنی این حقیقت را دایما مستقیما و یا با واسطه ارواح متعالی بوسیله شهود و الهام دریافت می کند
پیاله منظور ظرف حقیقت دایمی است و قران ظرف حقیقت موقتی
مثل قمقمه ای که نزد ماست و خودش دایم پر می شود همه جا
و منبع آبی یعنی قران که بعضی موقع به آن سر میزنیم
این از خواص روح است گیرنده ای قویست بدون مکان و زمان
مستی روح عارف و شادی روح عارف هنگام دریافت شراب حقایق است
ابوتراب. عبودی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴:
با سلام و عرض ادب و احترام محضر جمیع استادان گرانقدر فعال در(آیینه تمام نمای فرهنگ و هنر )گنجور.
رباعی حرف دال تقدیم محضر منور جمیع.
ای بس مَـه و سال و فرودین خواهد بود
کـز ما اثـری نباشـــد از بـــــود و نبـــــود
چــون عاقبت ما همگان نیستــی است
از خــود اثـری گـذار باقـی تو ((عبود))
با احترام، رباعی،دیوان ابوتراب عبودی
علی نوشاد در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ ابن یمین » دیوان اشعار » اشعار عربی » شمارهٔ ۶ - ترجمه:
با سلام
مالک دیلمی خوشنویس نامدار عهد صفوی این شعر را در قالب چلیپا نوشته و مصرع سوم را به شکل زیر نوشته،
اینت نه بس فضیلت غربت که عاقلان
که البته دراینصورت مصرع حالت سوالی پیدا میکند
عباس صادقی زرینی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۱:
این رباعی هم اشکال قافیه دارد
هزار دو معنا بیشتر ندارد
هزار« بلبل »و هزار «عدد»
عباس صادقی زرینی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸۰:
این رباعی اشکال قافیه دارد !
سر نمی تواند قافیه باشد چون یک معنا بیشتر ندارد
عباس صادقی زرینی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۵:
اشاره بسیار زیرکانه و زیبایی جهان ملک خاتون به تلمیح تاریخی مسعود و محمود غزنوی !
عباس صادقی زرینی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۳:۰۷ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۲:
مردی که به او دلبنهد مرد آنست
در همین رباعی نگاه مرد محور و زبان مردانه ادبیات نمود بیشتری دارد ، انگار مشکل در زبان است که کلمه ای نداریم تا بگویم که این کار، کار زنانه ای ست ، کار بزرگیست که از روی اقتدار انجام گرفته
محمد شریف صادقی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۴۰ دربارهٔ ناصر بخارایی » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۸:
الحق و الانصاف بدون هیچ تعصبی، این غزل ناصر بخارایی از غزل مشابه حافظ (مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست) زیباتر و تکنیکی تر است. با آنکه در کل حافظ غزل سرای بزرگ تری ست اما این غزل ناصر بخارایی هم لطیف تر است هم تکنیکی تر هم احساسی تر. البته این سلیقه حقیر است و ممکن است به خطا رفته باشم.
فرید کیومرثیان زند در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۲۷ دربارهٔ عبدالقادر گیلانی » غزلیات » شمارهٔ ۳۳ - خیمه به محشر:
اینم تک مصرع :
در دل شب، خداوند نورِ جان است
فریدران
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
مخصوصا که دیباچه فرخنده این کتاب به اسم او است .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
آرزومندم که از خواندن این کتاب ناراحت نشود چرا که گلستان من جای ناراحتی نیست .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
همان لحظه که آن را گفتم گل های دامنش بر زمین ریخت و به آغوش من آمد. که جوانمرد کسی است که وعده اش را عمل میکند. یک فصل کتاب در همان روز پاکنویس شد . در موضوع نیکویی رفتار و آداب سخن گفتن در روشی که برای سخنوران به عنوان روش کار به حساب آید و برای نویسندگان تاثیر سخنشان را افزایش دهد . خلاصه هنوز از ایام بهار باقی مانده بود که من کتاب گلستان را تمام کردم .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
چرا که گل در همین چند روز تمام میشود اما کتاب گلستان من جاوید است .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
این دسته های گل که چیده ای به چه کارت می آید بهتر است برگه هایی از گلستان من را به همراه داشته باشی .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
در نزدیکی های صبح که تصمیم بر برگشتن غالب شد . دوستم را دیدم که دامن لباسش را از انواع گل های آن باغ پر کرده است . و میل برگشتن به سمت شهر دارد . به او گفتم این گل های باغ چناچه باخبر هستی وفا و بقایی ندارند و عمرشان زود گذر است و دوره ی گل بسیار کوتاه است . و اندیشمندان گفته اند هر چیز که پایدار نباشد نباید به آن دل بست . دوستم نظر من را جویا شد . پاسخ دادم برای چشم نوازی روح بینندگان و گشادگی خاطر معاصران من میتوانم کتاب گلستان را تالیف کنم که هیچ باد پاییزی بر ورق های آن کتاب نتواند دستبرد بزند ، آنرا بهم بزند و گردش روزگار خوشی بهارش را به ناخوشی پاییز تبدیل نکند .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۳۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
باد در سایه سار درختان آن باغ فرشی رنگارنگ گسترانیده بود .
برمک در ۵ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۵:۳۹ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » به سفلگان: