Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
باغی که آب در نهرهایش جاری بود و صدای هماهنگ آواز پرندگان در آن به گوش میرسید
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۳۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
شب را در این باغ خرم با یکی از دوستان بیتوته کردیم (ماندیم) . جایگاهی بسیار خوش آب و هوا که شاخه های درختان سر بر هم داشتند مثل اینکه خاکش از شدت روشنایی شیشه داشت و بر سر ما درختان انگور گردنبندی بر خود داشتند
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
بر روی برگ های گل رز به واسطه شبنم مروارید افتاده است مانند. عرقی که بر صورت زیبا روی خشمگین افتاده باشد .
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:
در روز اول اردیبهشت ماه در تقویم جلالی که بلبل بر شاخه های درختان نغمه سرایی میکند.
Amin Esfahani در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
این غزل زیبا رو استاد شجریان در یه اجرای خصوصی همراه استاد مشکاتیان خواندند
اسم اجرا: نوبت عاشقی
محمد شریف صادقی در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۵۰ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ (که به غیر از تو در جهان کس نیست - جز تو موجود جاودان کس نیست):
درود. بعید نیست هاتف اصفهانی در هنگام سرودن ترجیع بند معروفش این ترجیع بند عراقی یا اشعار مشابه را در نظر داشته است؛ چون هم مضمون مشابه است و هم وزن و هم قالب...
دکتر حافظ رهنورد در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:
گرم به گوشهی چشمی شکستهوار ببینی
فلک شوم به بزرگی و مشتری به سعادت «سعدی»
در بیت پنجم این غزل واژهی مشتری ایهام دارد و دو محتوا را افاده میکند.
سیاره مشتری در ادبیات فارسی معروف به خواجهی اکبر یا سعد اکبر است که بر دیگر سیارات منظومه رجحان دارد.
سید محمد در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۴۱ در پاسخ به جمشید پیمان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
چه شعر زیبایی سرودید چندین بار خوندم و لذت بردم
زنده باد
رضا از کرمان در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۰۶ در پاسخ به فیروزه سعادت یار دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۱:
درود بر شما
تا جایی که بنده شنیدم وخواندم نادر شاه پس از فتح هند جواهرات بیشماری به غنیمت گرفت که همه جا صحبت از کوه نور ودریای نور است جایی ندیدم عقیق را به نادر نسبت بدن اگر سندی دارید لطفا ارایه بدید ممنون میشم ضمن اینکه عزیزم از نظر زمانی وتاریخی نادر ومولانا باهم نسبتی ندارن اگر مقصود شما نادر شاه افشاره
شاد باشی عزیز
محمد علی سلطانی در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۰۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۰۵ - حکایت آن مخنث و پرسیدن لوطی ازو در حالت لواطه کی این خنجر از بهر چیست گفت از برای آنک هر کی با من بد اندیشد اشکمش بشکافم لوطی بر سر او آمد شد میکرد و میگفت الحمدلله کی من بد نمیاندیشم با تو «بیت من بیت نیست اقلیمست هزل من هزل نیست تعلیمست» ان الله لایستحیی ان یضرب مثلا ما بعوضة فما فوقها ای فما فوقها فی تغییر النفوس بالانکار ان ما ذا اراد الله بهذا مثلا و آنگه جواب میفرماید کی این خواستم یضل به کثیرا و یهدی به کثیرا کی هر فتنهای همچون میزانست بسیاران ازو سرخرو شوند و بسیاران بیمراد شوند و لو تاملت فیه قلیلا وجدت من نتایجه الشریفة کثیرا:
واقعا هوش مصنوعی رکورد زد
مرد هلندی کنده چوبی را به خانه برده و فشار میدهد
واقعا اینجا دیگه حیثیت گنجور در معرض ...است
بهترین کار حذف این اپشن هوش مصنوعی است
یا لااقل ورژن به روز تری جایگزین کنید به احتمال قوی
تیم تجهیز این نرم افزار را برای کارهای فنی بار کرده
در هر صورت این موارد در اشعار همه شعرا فراوان است
و مایه وهن گنجور
برمک در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۴ در پاسخ به علی رضا صادقی دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۱۳ - نقطه خال تو:
طبرستان را هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
طوفان را هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
دمقراطی(دمکراسی) هم با ط مینویسند ایا عربی است؟
قیراط را هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
بلاط لاتین هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
اسطوره(استوری) هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
اسطوانه(استوان از ریشه استادن) هم با ط مینویسیم آیا عربی است؟
بط را هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
طرم طالقان (طارم طالقان) هم با ط مینویسیم ایا عربی است؟
ایاران پهلوی را هم عیاران مینویسیم ایا عربی است؟
شهر ایرانی پرذه را هم بردعه نوشتیم ایا عربی است؟
زرپران را هم زعفران نوشتیم ایا عربی است؟
ورته/گرده/vorticvariety/versal/veer/Convert/Version// را هم ورطه نوشتیم آیا عربی است
ور/ورت/ورته/ورشت/ورشن/variety/veer/Version.
گشتن در پهلوی ورتن بوده ( ریشه آن ور است) هنوز هم میگوییم وول میخوره و یا فرفره(وروره) از انست
در انگلیسی کهن و لاتین نیز گردنه را geardenaum و geardena میگفتند
حالا اینها پارسی و یونانیست و ت را ط گفتند در خود عربی میدانی چه اندازه واژه عربی است که انرا به گونه گوناگون میگفتند؟
خلق/خرق/خرج (از اخوندها بپرس معنی لغوی خلق چیست و جدا از یکی دیگر بپرس معنی لغوی خرق چیست )
صرف/حرف/خرف(صرف یعنی گردیدن / گشتن انصراف انحراف )
نفخ یعنی باد / فوت کردن و دمیدن نفخ/نفث/نفس -
تنفس تنفخ تنفث
یا زارعین المشمش لاتزرعونه
جیبو عقدکم یا ناس خل ینفثونه
الشیخ ینفث فی العقد شوف هالنمونه
-
رعب/رهب/ ارهاب/ ارعاب
خوف /هوب/ اخاف /اهاب / خافت / هابت
-
هندیها هنگامی که بخواهند بگویند نیست چه میگویند؟
میگویند نهی نهی هه .
هندیها میخواهند بگویند اینسان نیست چه میگویند؟ (این سان را در روستاهای ایران ایسا و ایسه میگوییم لرها هم ایسا و ایسه و اوسا میگویند)؟
میگویند: ایسه نهی نهی هه
نهی نهی هه
میخواهند بگویند نه نه اینکار را نکن چه میگویند؟
میگویند نهی نهی
نهی نهی که دیگر از نه و no هست و«نه» را به عربی لا میگویند اما نهی نهی را لهی لهی نمیگویند
نهی نهی برات اشنا نیست؟(مثلا تو عربی ) اگر نیست بگو نهی نهی اگر هست بگو بهی بهی
این از نهی نهی و بهی و بهی
شما شهریان بودن را بود میگویید و ما دهاتی ها مانند انگلیسیها بودن را بی میگوییم
برخی هم بودن را بی و وی میگویند
میخواهیم بپرسیم بود یا نبود میگوییم بی یا نبی
برخی هم جای بود نبود یا همان بی نبی میگویند وی نوی
(عربها و را ف میگویند همچنین وی نوی(بود نبود) را فی نفی میگویند
نهی نهی نفی نفی
دوستمان نباید میگفت افطار باید میگفت فطر ریشه افطار و فاطر از فتردن پارسی است تا باور کند
علی میراحمدی در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:
گویا این غزل که غزل زیبائی هم هست منتسب به چند شاعر میباشد؛ اما نکته اینجاست که در دیوان حافظ بسیار بسیار بسیار بیشتر دیده و خوانده میشود.
علیرضا شیشهگر در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۵ دربارهٔ ابوالفضل بیهقی » تاریخ بیهقی » مجلد هفتم » بخش ۳ - طغرل:
در بند ۶ منظور از شغل وکالت نه وکالت دادگستری بلکه منظور نوعی نیابت بوده که در قدیم به عنوان وکالت ذکر میگردیده است.
سیدمحمد جهانشاهی در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت خسروی که سگ تازی خود را رها کرد:
چند بیت آخر را ، علی جهاندار با همراهی پیرنیاکان خوانده است
احمدرضا نظری چروده در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵۸:
دوستی و دشمنی بسا خلق صائب آفتاب است
از جدل آسوده شد هر کس ز مهر و کین گذشت
گنجور لطفا مصراع نخست بیت فوق را به شکل زیرتصحیح کنید.
دوستی ودشمنی با خلق صائب آفت است
بهزاد دماوندی در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۱۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۱۷:
درودها
سپاس از گنجور .
به پایان آمد شاهنامه در25 فروردین 1404 در حالیکه برای دریافت درست و دقیق برخی ابیات به حاشیه های گنجور مراجعه می کردم و می آموختم ازحاشیه های دوستان .
خلیل شفیعی در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:
نگاه دوم : عناصر برجستهی غزل ۲۴۴
✨ معاشران! گره از زلف یار باز کنید / شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
دعوت به زدودن موانع میان دلها و ایجاد صمیمیت
لذت از شب وصل، با کشدادن و ادامه دادن لحظههای خوش
اهمیت قصه و گفتوگو در کنار یار، برای طولانی کردن حال خوش
✨ حضور خلوت اُنس است و دوستان جمعند / و اِن یَکاد بخوانید و در فراز کنید
اشاره به فضای خلوت و معنوی همراهان رازدار
توصیه به حفظ حرمت و حفاظت از لحظههای ناب با قرائت آیهی «و إن یکاد»
تأکید بر در بستن و نگهداشتن صفای محفل از چشم بد و مزاحمان
✨ رَباب و چنگ به بانگ بلند میگویند / که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
موسیقی بهعنوان واسطهٔ انتقال پیام معنوی
توصیه به شنیدن آگاهانه و دلسپردن به پیامهای پنهان اهل راز
اهمیت دریافتن معنا از دل صداها، نه صرفاً شنیدن آنها
✨ به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد / گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید
تأکید بر ایمان و توکل به یار (یا نیروی برتر)
آرامش در گروی اعتماد به لطف کارساز
اطمینان از نرسیدن اندوه به دل اگر دل به یار بسپاری
✨ میان عاشق و معشوق فرق بسیار است / چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
ترسیم رابطهی عاطفی در محور ناز و نیاز
شناخت جایگاه خود در نسبت عاشقانه و احترام به این نقش
پذیرش قاعدهٔ زیبای رابطهٔ یکسویه در جهان عشق
✨ نخست موعظهٔ پیر صحبت این حرف است / که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
توصیه به دوری از همنشینان نامتناسب و ناسازگار
هشدار نسبت به تأثیرات منفی معاشرتهای آلوده
انتخاب دقیق دوستان برای حفظ صفای دل و جان
✨ هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق / بر او نمرده، به فتوای من نماز کنید
عشق، شرط حیات حقیقی و معیار زندهدلی
تقبیح بیعشقی به عنوان نوعی مردگی پنهان
ارزشگذاری عرفانی بر زیستن با عشق، نه صرفاً زنده بودن
✨ وگر طلب کند انعامی از شما حافظ / حوالتش به لب یار دلنواز کنید
نشان از بیاعتنایی حافظ به انعامهای مادی
غایت لذت و پاداش در نظر حافظ، رسیدن به لب یار است
لب یار به عنوان نماد همهٔ خواستههای روحی و شورانگیز
⬅️ خلیل شفیعی (مدرس ادبیات فارسی)
اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
احمدرضا نظری چروده در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۸۵:
سرگردان باید سرگران باشد. گنجور تصحیح نماید.
سرگران یعنی سرسنگین ومغرورانه رفتار کردن.
با خاکسار خویش چنین سرگردان مباش
از آفتاب فیض به دیوار میرسد
تصحیح
با خاکسارخویش چنین سرگران مباش
ازآفتاب فیض به دیوار می رسد.
خلیل شفیعی در ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۴:
✨ معاشران! گره از زلف یار باز کنید / شبی خوش است بدین قصهاش دراز کنید
در جمع یاران، گره از زلف یار بگشایید؛ یعنی موانع را بردارید تا نزدیکی و صمیمیت بیشتر شود. این شب خوش و دلپذیر، با ادامه دادن این قصهی شیرین، دلنشینتر خواهد شد.
✨ حضور خلوت اُنس است و دوستان جمعند / و اِن یَکاد بخوانید و در فراز کنید
اکنون که محفل اُنس برپاست و دوستان حاضرند، برای دفع چشمزخم آیهی «و اِن یکاد» را بخوانید و در خلوت را ببندید تا این صفای یگانگی حفظ شود.
✨ رَباب و چنگ به بانگ بلند میگویند / که گوش هوش به پیغام اهل راز کنید
نوای سازها بلند است و معنایی در خود دارد؛ میگوید با دلی آگاه و گوشِ هوشیار، پیام اهل دل را بشنو، نه فقط صدا را.
✨ به جان دوست که غم پرده بر شما ندرد / گر اعتماد بر الطاف کارساز کنید
به جان یار، اگر کار را به لطف یار (یا خداوند کارگشا) بسپارید، غم راهی به دل شما نمییابد.
✨ میان عاشق و معشوق فرق بسیار است / چو یار ناز نماید، شما نیاز کنید
رابطهی عاشق و معشوق نابرابر است؛ ناز از یار و نیاز از عاشق زیبنده است. این قانون عشق است.
✨ نخست موعظهی پیر صحبت این حرف است / که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
نخستین پند بزرگانِ آگاه آن است که از همنشینی با افراد ناباب و ناجنس دوری کنید، که خلوت جان را آلوده میکنند.
✨ هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق / بر او نمرده، به فتوای من نماز کنید
اگر کسی در حلقهی عاشقان نباشد و دلش با عشق نتپد، در حقیقت مرده است، گرچه راه میرود؛ پس بر او نماز میت بخوانید.
✨ وگر طلب کند انعامی از شما حافظ / حوالتش به لب یار دلنواز کنید
و اگر حافظ، پاداشی طلب کرد، دلش را به لب شیرین یار حواله دهید، که آن تنها پاداشیست که آرامش میدهد.
⬅️ خلیل شفیعی ( مدرس ادبیات فارسی)
اردیبهشت ماه ۱۴۰۴
Sina Jafari در ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه: