ناشناس در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۵۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶ - امروز و فردا:
صد درصد با بیگانه موافقم
آذر .خ معلم جغرافیا اراک در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۰:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
ممنون . کمی حوصله کنید و شرح بدید
جاوید مدرس اول رافض در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۳۵ دربارهٔ محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۰۰:
در بیت سوم بیدقی درست است
در بیت هستم به دل نیست بدل درست است
یعنی پیاده به وزیر بدل میشود
مریم در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۸:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۴۷:
با سلام
هرکسی اندر جهان مجنون لیلی ای شدند ...
(لیلی) میتونه(لیلا) خوانده بشه
عدم تطابق نهاد و فعل از نظر تعداد هم یکی از ویژگی های سبک خراسانی هست
فهیمه در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۵۱ - بیان آنک حق تعالی هرچه داد و آفرید از سماوات و ارضین و اعیان و اعراض همه به استدعاء حاجت آفرید؛ خود را محتاج چیزی باید کردن تا بدهد؛ کی «امن یجیب المضطر اذا دعاه»؛ اضطرار، گواه استحقاق است:
در مصرع "هر کجا کشتی است " منظور کشتزار هست
Polestar در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۴ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:
لطفا این غلط فاحش رو اصلاح بفرمایید بیت اول حسن تو بی منتهاست
نقیزاده در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۴۹ دربارهٔ کسایی » دیوان اشعار » ای گلفروش ...:
سلام
همیشه فکر میکردم شاعر این شعر سعدی هست
مهدی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۱۳ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۲۰:
بعیده حافظ همچین شعری سروده باشه
تقریبن عاری از معانی عرفانیه این شعر
رادوین جوانبخت در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲۷:
خود شعر خیلی زیباست ولی حمید هیراد هم خیلی خوب خونده
محمد در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۰ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۴۷:
درود بر شما؛ لازم به ذکر است که این نوع شعر یا قالب «قطعه» نام دارد نه قصیده. سپاس
Polestar در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹۴:
تک تک بیتهاش محشره
حمید در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۳ - گفتار اَندر آفرینشِ عالم:
سلام دوست عزیز مجتبی من فکر میکنم منظور حکیم از مصرع دوم بیت اینه که افتاب به دور زمین میگرده و بیت صحیحه
تنها خراسانی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
پیر در معراج خود چون جان بداد
در حقیقت محرم اسرار شد
جاودان اندر حریم وصل دوست
از درخت عشق برخوردار شد
قصهٔ آن پیر حلاج این زمان
انشراح سینهٔ ابرار شد
در درون سینه و صحرای دل
قصهٔ او رهبر عطار شد
پیر با بخشیدن جان! دوباره با عشق چون درختی جانی تازه یافت!
عاشقی زندگی واقعی است و این قصه رهبری "میدان" عطاران برای رستگاری!
عاشق محرم اسرار است...
تنها خراسانی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۲۱ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
چرا عرفا در قالب رمز و راز خیلی از مسائل را می گفتند!؟
شاید یکی لزدلیل های مهم ان ، خفقان و استبداد ان زمان بوده باشد!
و یا انکه هر گوش را لایق شنیدن حقیقت نبوده باشد!
[ در هر دو دوره فقط از لحاظ ظاهر و رنگ و لباس تغییر ایجاد می شود...حماقت همچنان باقی است و این خود از اسرار الهی است!]
قلندر در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
با درود و مهر....
آنجا که عقل پریشان و حیران در سکوت مطلق فرو رفت نوری از معرفت در دل عاشق به گرمی نورافشانی کرد سکوت و خلوت ،جلوت جان حاصل کرد و راهی به سوی رهایی نمایان نمود
صدای سخن عشق عاشق را راهی کرد به راهی که ابتدا نداشت و انتها نخواهد داشت گویا خلوت گزیدن ابتدای ندای سروش بود لیک همچنان پیر ره داند که راه چاره چیست.....
*** *** ***
ای دل که به خلوت شدی و یار نداری
کاری تو به افراد ریاکار نداری
از عقل گذر کردی و جانت همه شوق است
هرچند در این عشق هوادار نداری
تو اهل شرابی و شب و شور، قلندر
زین روست که در باورت آزار نداری....
با سپاس از رهجویان راه حق
کاظم ایاصوفی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۴ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸۴:
نخستین واژه شعر باید باز باشد نه یار
امید در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۲:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۵:
پیر ما گفت ...
این عنوان مقاله ای از دکتر جلال الدین کزازی است که تفسیر کامل و قانع کننده این غزل پرداخته و می توانید در مجموعه پرنیان پندار این مقاله رو پیدا کنید ، خلاصه این مقاله به این شرح است که پیر در شعر حافظ فردیست دارای بالاترین مقام و درجه عرفانی ، سر تا سر دیوان حافظ عرض ارادت شاعر به این فرد دیده می شود ، اگر بخواهیم قبول کنیم پیر چشمانش رو بر خطا بسته یعنی خطا رو دیده سعی در پوشاندش کرده و گفته نیست ، پیر دچار ریا و نفاق شده و این کار در نظر حافظ آن چنان که در غزل های دیگرش پیداست پست ترینه کار هاست . و مشخصاتی که حافظ از پیر ارائه می ده کاملا با فردی مصلحت اندیش و دو رو در تضاده . پس نمی شه قبول کرد مقصود حافظ این بوده.
بخش قانع کننده این مقاله ، بخش ریشه شناسی و مفنایی این مقاله است
استاد کزازی برای دوستاران ادبیات فردی نام آشناست اما برای عزیزانی که با ایشون آشنایی ندارن همین نکته بس که استاد دکتری زبان شناسی دارن و بی تعارف برترین زبان شناس حال حاظر فارسی هستن و اساسا کار ایشون ریشه شناسی و معنا کاوی کلمات است و حرفی که می زنن برخواسته از علم تجربه است.
: گره این بیت در کلمه خطاپوش است . خطاپوش در اینجا صفت فاعلی نیست بلکه صفت مفعولی به معنایی از خطا پوشیده است ، یعنی چشمی که خطا در آن راهی ندارد . مثال این جا بجایی صفت فاعلی و صفت مفعولی رو در کلمه میرزا می شه دید میرزا مانند مثلا پسرزا نیست اگر بود می شد کسی که میر بزاید اما معنی مفعولی داره یعنی از میر زاده شده (اقازاده)
حالا معنی بیت خودش رو نشون می ده ، پیر ما گفت در خلقت خطایی نیست افرین بر این نظر که خطایی در ان راه ندارد . یعنی به چشم افراد خام خطاهایی در خلقت وجود دارد اما این نظر پاک از اشتباه است که می بینه همه چی سر جای خودشه .
(خارج از مقاله) اساسا فرق عارف با افراد عادی همین نحوه نگاه کردن به دنیاست که انسان عادی وقایع رو مفرد و به تنهایی می بینه و قضاوت می کنه اما عارف کلی نگر است و همه چیز و وابسته ی به هم می بینه و در این نظام وسیع می دونه که هر چرخ دنده کار خودش رو می کنه حتی اگه آگاه وظیفه ی خودش نباشه
امید در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۴:
باز هم دعوا سر معنی و مقصود شعر حافظ ، من مطمئنم از تفریحات حضرت حافظ در دیار باقی اینه می شینه خلق رو تماشا می کنه سر معنی و مفهوم اشعارش با هم مجادله می کنن (روحش شاد )
اما نکته ای از محقق و استاد گرامی کزازی بگم که مسلئه مشخص بشه :
اصلی ترین مشخصه شعر حافظ آب گونگی این آثار هستش ، آب رو داخل خر ظرفی بریزید شکل همون ظرف به خودش می گیری ، یعنی اگه شعر رو بخواین عرفانی نگاه کنید می شه غزل عرفانی ، مذهبی نگاه کنید می شه مدحیه اهل بیت ، بخواین زمینی و عشقی نگاهش کنید می شه شعر عاشقانه و دقیقا به خاطر همین خاصیت با دیوانحافظ فال می گیرن چون این انعطاف پذیری رو داره که به فرم شکل نیت شما دربیاد .
و حافظ عامدانه به این گونه شعر می گفته پس ایرادی نداره هر کس هر طور که مایله شعر رو تفسیر کنه
حسام در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب اول در عدل و تدبیر و رای » بخش ۳ - گفتار اندر بخشایش بر ضعیفان:
نه بی حکم شرع آب خوردن خطاست
و گر خون به فتوا بریزی رواست
در نسخه خطی که در گنجینه گنجور وجود دارد این گونه نوشته شده است....
فکر می کنم درستش این باشد
با تشکر فراوان
جعفر عسکری در ۴ سال و ۴ ماه قبل، چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۷۴: