گنجور

حاشیه‌ها

داود شبان در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۴:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

ساقی کجاست ؟گو سبب انتظار چیست؟خمار شرحیات دل انگیزتیم ای نازنیین پسر.کرمی کن لطفا.

حمید استکی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۷ - جواب اشکال:

دربیت دوازدهم مصراع دوم :

"ننگردپیمانه راگرگشت نقل" من اینگونه شنیده ام :

"ننگردپیمانه را چون گشت نقل" باتوجه به معنای "چون" که دراینجا معنیِ چگونه می دهددرکل معنای این بیت به نظربنده زیبا ترومناسبتربه نظرمی رسد. 

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۵۷ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۵ - گفتن شعیب که گریه‌ام از شوق جنت و ترس جهنم نیست:

1-مصرع نخست بیت شماره 7 به شکل زیر درست است:

می‌خورد دهقان چنان شیرین گزر

«گزر» همان «زردک = هویج زرد» می‌باشد که بسیار شیرین است.

2-بیت شماره 36، «طرقوا» (به معنی «کنار بروید، راه بدهید») درست است.

3-مصرع نخست بیت 59 به شکل زیر درست است:

پس بگیرد دست او را با نیاز

4-مصرع نخست بیت شماره 60، به شکل کنونی، یعنی «نعمت جاوید بی رنج و رخام» درست نیست. چون «رخام» به معنی «مرمر» است.

5-در مصرع نخست بیت شماره 62، «عُمر» (به جای «مُلک») درست است.

 

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۶ - سؤال شخصی از امام صادق ع شرح بهشت را و جواب آن حضرت:

بیت شماره 19 به شکل زیر درست است:

سنبل و نسرین دهد گلشن به باد/گاوعنبر را رود عنبر ز یاد

بهاین ترتیب، مصرع دوم مفهوم روشنی دارد و با مصرع نخست سازگار می‌باشد.

«گاوعنبر» اسم ترکیبی به معنی «ماهیِ عنبر» است.

 

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

مظاهر در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۸:

در صومعه نگنجد، رند شرابخانه
عنقا چگونه گنجد در کنج آشیانه

ساقی، به یک کرشمه بشکن هزار توبه
بستان مرا ز من باز زان چشم جاودانه

تا وارهم ز هستی وز ننگ خودپرستی
بر هم زنم ز مستی نیک و بد زمانه

زین زهد و پارسایی، چون نیست جز ریایی
ما و شراب و شاهد، کنج شرابخانه

خوش باشد آن خرابی کافتاده در خرابات
چون چشم یار مخمور از مستی شبانه

آیا بود که بختم بیند به خواب مستی
او در کنار و آنگه من رفته از میانه

بیرون شود چو عنقا از خانه سوی صحرا
پرواز گیرد از خود، بگذارد آشیانه

فارغ شود زهستی و زخویشتن پرستی
برهم زند ز مستی نیک و بد زمانه

 

امیررضا فراهانی در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۷:۰۹ در پاسخ به محمد باغبان ثانی دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۷:

التماس میکنم به دوستان که قبل از نسبت دادن دیدگاه های عارفانه به اشعار خیام، یه مطالعه درباره شخصیت و منش و دیدگاه خیام به جهان بکنید، خیام دید فلسفی داشته که دقیقا مقابل عرفان و الهیات قرار میگیره، علنا بارها خیام خدا و باورهای خدا گونه و انرژی های ماورایی رو به سخره و چالش کشیده. شاید اگر این رباعی از بوسعید و عطار و مولانا بود حرف شما درست بود و دقیقا برداشت شما هم به درخور این رباعی هست اما با تفکر و شخصیت خیام هیچ همخونی نداره برداشت شما.

دکتر حافظ رهنورد در ‫۳ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸:

توجه داشته باشید که این غزل به دو قسمت تقسیم شده‌. در چهار بیت نخست، خواجه از برتری‌ها و خوبی‌های نوشیدن می می‌سراید و در چهار بیت دوم ساقی را مدح می‌گوید و او را بلندمرتبه‌ای دارای کمالات می‌داند که مخموران و مستان عشاق وی‌اند که خواجه نیز یکی از آن‌هاست.

 

واژگانی که در این غزل دو پهلو هستند، عبارتند از:

 

مدام که به‌معنای دائما هست و نام نوعی شراب

 

دور که هم معنای زمانه و دوران می‌دهد و هم به گردش پیاله در حلقه‌ی مستان اشاره دارد.

دکتر حافظ رهنورد در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۸:

خواجه فرمود: 

عشق می‌ورزم و امید که این فن شریف

چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود

این از خواص هنر خواجه حافظ و توانایی فن شعر اوست که غزل‌هایش چندپهلو بودن را تداعی می‌کند.

در همین چند حواشی که ثبت شده، هر کس از ظن خود یار این غزل شده. یکی شراب تلخ را مبنا می‌داند. یکی از شراب روحانی حرف می‌زند. یکی جای کلمات چیز دیگری می‌گذارد و الخ

حال اینکه چه کس درست می‌گوید، بماند

همین که غزل خواجه طیف گسترده‌ای با گرایش‌های متفاوت ایدئولوژیک را جذب می‌کند نشان از کلک خیال انگیز وی است.

روانش مینوی

فجر زنده بودی در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴:

چشمِ من در رهِ این قافلهٔ راه ...

آواز دُرا درسته نه دَرا

مهدی مرعشی در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۵ در پاسخ به Mj555 Jah دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۷ - در وصف صبوحی:

سلام،

دوست عزیز، نظر من و شما در برابر نظر شاعری که هزار سال پیش این شعر رو به این زیبایی ساخته و پرداخته ارزشی نداره. توی تسخه‌ها پر و بال آمده، و ما چه خوشمون بیاد و چه نیاد، باید امانت رو رعایت کنیم و شعر رو اونجوری که شاعر سروده نقل کنیم و بخونیم. در ضمن، اینجا هم پرّ رو باید با تشدید بخونیم تا وزنش خراب نشه.

فرهود در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۵ در پاسخ به سیدسینا حسینی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۴۱ - فرمودن شاه به ایاز بار دگر کی شرح چارق و پوستین آشکارا بگو تا خواجه‌تاشانت از آن اشارت پند گیرد کی الدین النصیحة و موعظه یابند:

همان حسرت خوردن درست است. در جای دیگر هم مولانا از این فعل استفاده کرده‌است؛

لطف آب از لطف تو حسرت خورد

«حسرت بردن» هم از نظر لغوی درست است اما سخن‌وران قدیمی‌تر از «حسرت خوردن» استفاده‌می‌کرده‌اند.

برمک در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۴۱ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۴۰:

 

گر خر تو را خری نکند روزی

بر جانش تازیانه فرو باری

زیراک اگر خر از در چوب آمد

پس چون تو بی‌خرد ز در داری؟

تو با خرد، خری و ستوری را

چون خر چرا همیشه خریداری؟

گوئی که از نژاد بزرگانم

گفتاری آمدی تو نه کرداری

پولاد نرم کی شود و شیرین

گرچه در انگبینش بیاغاری؟

جانت آسمانی است، به بی‌باکی

چندین برو مشو به نگونساری

علی شیرزادی در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

یکی لطف کند و عکسی از دیوان صائب تبریزی یا شهریار بگیرد و اینجا بگذارد تا ما هم بفهمیم این مناظرات که به این بزرگان نسبت داده می‌شود کجا هستند که ما نمی‌بینیم! اگر جعلیات هستند چرا اینقدر تکرارشان می‌کنیم ؟! به متن زیر توجه کنید:

 

مناظره با حضرت حافظ :
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب تبریزی:
هر آنکس چیز می بخشد، ز جان خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
شهریار:
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را...

 

 

حسین بیدرام در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷:

بیت سوم:

قومی به فکر مشغول قومی به دین گرفتار

غافل که آنچه‌ جویند در کفر و دین نباشد

با توجه به مصرع دوم این بیت، آیا در مصرع اول به‌جای "فکر"، "کفر" نباید باشد؟

نگارین گلشن در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۵۷ در پاسخ به برگ بی برگی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:

سلام به دوست گرامی بی برگی عزیز،تفسیرتون عالی بود سپاسگزارم. امروز سر صلاة ظهر یادی از حضرت خواجه عزیزم در قلبم اومد که مدت زیادی بود فراموش که نه ،ولی نشد به سراغ دیوان ایشان برم .دیوان ایشان رو باز کردم و این شعر برای بنده اومد .جواب خیلی از سوال هام گرفتم .پیر مغان پشت پناهتون،یا حق. 

سید علیرضا نصرتی در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۳۵ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹:

با سلام و احترام 

برخی دوستان ارجمند در خصوص ضرورت اصلاح ایرادات متن شعر ، صائبانه نظر دادند. از مجموعه معزز و فرهیخته گنجور انتظار می رود ، به این مهم بذل عنایت داشته باشند. 

مسلما درج واژه " مانند " به جای " ماندند " یک ایراد احیانا تایپی است و درخور تصحیح.

مانا باشید. 

امین آب آذرسا در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

درود. امیرحسین مدرس هم در تیتراژ ابتدایی سریال متهم گریخت یکی دو بیت از این شعر را خواند.

امین آب آذرسا در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۷ در پاسخ به محمد حکیمی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۸:

درود. احتمالا شاعر به خاطر قوافی "وان" که در ادامه مصراع و بیت هست، عمدا ساروان را آورده است.

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۲۷ - خواهش بنده ی مقرب خلوت جلال و مشاهده ی انوار جمال:

1-بیت شماره 10 به شکل زیر درست است:

«نور شد طور و به دارالنور شد/ظلمت مادیت از آن دور شد» یعنی: کوه طور به نور تبدیل شد و تاریکی مادّی از آن دور گردید.

 

جای شگفتی است که چرا واژه «نور» جایگزین «دور» شده است؛ متاسفانه با این کار، هم قافیه از بین رفته و هم مفهوم کل بیت.

2-بیت شماره 28، در نسخه خطی نیز بدون قافیه است.

 

*این حاشیه پس از ویرایش، حذف نخواهد شد تا به عنوان سندی برای پژوهشگران باقی بماند.

۱
۱۱۳
۱۱۴
۱۱۵
۱۱۶
۱۱۷
۵۵۴۹