کوروش در ۳ ساعت قبل، ساعت ۰۲:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۷ - تفسیر گفتن ساحران فرعون را در وقت سیاست با او کی لا ضیر انا الی ربنا منقلبون:
رب بر مربوب کی لرزان بوَد؟
کی انا دان بند جسم و جان بود؟
یعنی چه ؟
کوروش در ۳ ساعت قبل، ساعت ۰۲:۵۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۷ - تفسیر گفتن ساحران فرعون را در وقت سیاست با او کی لا ضیر انا الی ربنا منقلبون:
یعنی عدل و داد خدا به ما فرعونی و حکومتی داد که مثل مال تو نابودشدنی نیست
کوروش در ۳ ساعت قبل، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۷ - تفسیر گفتن ساحران فرعون را در وقت سیاست با او کی لا ضیر انا الی ربنا منقلبون:
داد ما را داد حق فرعونییی
نه چو فرعونیت و ملکت فانییی
یعنی چه
HRezaa Poursam در دیروز جمعه، ساعت ۲۳:۴۸ در پاسخ به مهرانا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
سلام و عرض ادب
من که کمترینی بیش نیستم بنظرم:
منظور از شحنه عقل است، و اینکه در مسیر عشق، عقل کارهای نیست
HRezaa Poursam در دیروز جمعه، ساعت ۲۳:۴۰ در پاسخ به دکتر صحافیان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
درود و احسنت
لذت کامل بود خواندن تفسیر شما استاد
HRezaa Poursam در دیروز جمعه، ساعت ۲۳:۲۷ در پاسخ به ساحل دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲:
درود
کاش به اندازهی شما در گفتار پارسی تبحر داشتم
واقعا لذت بردم
ولی کلا همین متن شما، یه ترجمه برا امثال من نیاز داره
دکتر حافظ رهنورد در دیروز جمعه، ساعت ۲۲:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۵:
سه بیت آخر، تثبیت کنندهی هماند و دو بیت اول این سه بیت تاییدی بر بیت آخر.
از عشق نپرهیز صبوری کن و ستیزهگر نباش
این رمز وصال است در جهان خواجه حافظ
.. منا.. در دیروز جمعه، ساعت ۲۰:۱۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۷ - داستان زاهد توبهشکن:
سبزه چریدن ز سر خاک بس
نیشکر سبز تو افلاک بس
در مورد این بیت باید گفت در زبان فارسی آشنایی با رنگ آبی پیشینهی چندانی ندارد و گذشتگان آسمان را سبز می دیده و می خواندند چونان که در اینجا نظامی رنگ افلاک را با رنگ نیشکر برابر می داند.
تحقیقات پسین اینگونه ثابت نموده اند که تاثیر نام ها در تشخیص الوان بسیار است و تا رنگی همچو آبی دارای اسم مخصوص خود نباشد تشخیص ان از سبز ممکن نیست و این نه منحصر به ایران بوده که در مللی چون ژاپن و... هم سابقه دارد.
.. منا.. در دیروز جمعه، ساعت ۲۰:۱۶ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۷ - داستان زاهد توبهشکن:
اینجا بر خلاف اشعار عرفانی کلمات در معانی اصلی و نه مجازی خود آمده اند.
.. منا.. در دیروز جمعه، ساعت ۲۰:۰۵ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور:
قافیهسنجان که سخن برکشند
گنج دو عالم به سخن درکشند
قافیه سنجان: جمع قافیه سنج. کسی که قافیه را می سنجد همان شاعر
برکشیدن: پروردن
.. منا.. در دیروز جمعه، ساعت ۲۰:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور:
چونکه نَسَخته سخن سرسری
هست بر گوهریان گوهری
نسخته=نسنجیده
عباس صادقی زرینی در دیروز جمعه، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ همام تبریزی » رباعیات » شمارهٔ ۷۴:
زیباست بسیار زیبا
این تکرار دو حالت است، چرا که خانه خالی است و پژواک، صدا را به خودش بر می گرداند . یا او در خانه نیست و جواب میدهند اینجا نیست و کجا می توان او را دید !
یک شعر اجرا در هفتصد سال پیش ، آفرین بر همام تبریز
علی میراحمدی در دیروز جمعه، ساعت ۱۴:۳۰ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۶ - قصد شاه به کشتن امرا و شفاعت کردن ایاز پیش تخت سلطان کی ای شاه عالم العفو اولی:
میگوید: بندگان گناهکار در اثر گستاخی و بی پروایی از خداوند دچار خواب غفلت شده و به گناه روی می آورند .(مصراع اول)
واژه رمد را لغتنامه دهخدا نوعی ورم چشم معنا کرده که درینجا به معنای همان کورشدن و ندیدن و به نوعی همان خواب غفلت است.
منظور از تعظیم در مصراع دوم هم فروتنی و خاکساری در برابر خداوند و هم رکوع و سجود و نماز و عبادت است.
معنای مصراع دوم اینست که :عبادت خداوند و فروتنی و خاکساری در برابر او به مرور زمان خواب غفلت(رمد) و گستاخی در انجام گناه را از سوی بندگان رفع میکند که در بیت بعدی (بیت ۱۰)این مطلب را روشن تر هم بیان میکند.حضرت علی علیه السلام هم میفرمایند: ذکر خدا و عبادت او دلها را متواضع و چشمها را بینا میگرداند.(نقل به مضمون)
علی میراحمدی در دیروز جمعه، ساعت ۱۴:۰۹ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۵ - تشنیع زدن امرا بر ایاز کی چرا شکستش و جواب دادن ایاز ایشان را:
میگوید شما چشم به مال و ثروت پادشاه دارید و اگر شاه را هم ستایش میکنید بخاطر اینست که نصیبی از ثروت او ببرید و اخلاصی در وجود شما نیست .
بر همین مبنا معنای عرفانی بیت هم مشخص است .بسیاری از آدمیان خدا را برای رفع گرفتاریها یا رسیدن به منافعی میپرستند و دچار نوعی از شرک خفی میباشند.
در افسانه های قدیم هست که مسافران در بیابان و کویر گاهی گرفتار موجوداتی بنام غولهای بیابانی میشدند و این غولها مسافر را فریب داده و از راه خویش گمراه میکردند که مولانا ازین موضوع برای بیان مطلب خویش استفاده کرده است.
منظور از غول درین مصراع غول حرص و آز و دنیاپرستی است.
دور است سر آب ازین بادیه هشدار
تا غول بیابان نفریبد به سرابت
حافظ
افسانه چراغی در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۴ - زاری کردن فرهاد از عشق شیرین:
ناورد به معنی گِرد گشتن و دور چیزی گشتن است.
بهنام در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۲۰ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق:
من از مطالب "دیدار جان" استفاده میکنم. معنی و اشارات ابیات هست. متاسفانه گنجوران کمتر به مثنوی پرداختهاند. مگر هوش مصنوعی که کلا پرت است. کاش حذف میشد.
بهنام در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۰۸ در پاسخ به باران دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۹۳ - مخفی بودن آن درختان از چشم خلق:
آفرین
غلامرضا نصراللهی در دیروز جمعه، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۲۳:
عبدالحق منصف قهپایه ای از شاعران قرن دهم هجری غزلی با این ردیف دارد و شاید صائب این غزل را به اقتفای منصف قهپایه ای سروده باشد مطلع غزل منصف چنین است :
ته جرعه ای از صافی اندیشه طلب کن
تا نخل ثمربار شوی ریشه طلب کن
* مراجعه کنید به نسخه خطی دیوان عبدالحق منصف قهپایه ای به شماره ۳۸۷ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی
شهریار شاهیندژی در دیروز جمعه، ساعت ۱۱:۰۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۱۴ - آمدن شیخ بعد از چندین سال از بیابان به شهر غزنین و زنبیل گردانیدن به اشارت غیبی و تفرقه کردن آنچ جمع آید بر فقرا هر که را جان عز لبیکست نامه بر نامه پیک بر پیکست چنانک روزن خانه باز باشد آفتاب و ماهتاب و باران و نامه و غیره منقطع نباشد:
در بیت
در نگنجد عشق در گفت و شنید
عشق دریایی است قعرش ناپدید
مصرع دوم را مولانا از عطار وام گرفته است:
عشق دریایی است قعرش ناپدید
آب دریا آتش و موجش گهر
غزلیات عطار، تصحیح محمد تقی تفضلی، غزل ۴۰۹، بیت ۴
کوروش در ۲ ساعت قبل، ساعت ۰۳:۱۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۱۷۸ - مجرم دانستن ایاز خود را درین شفاعتگری و عذر این جرم خواستن و در آن عذرگویی خود را مجرم دانستن و این شکستگی از شناخت و عظمت شاه خیزد کی أَنا أَعْلَمُکُمْ بِاللَّهِ وَ أَخْشیکُمْ لِللَّهِ وَ قالَ اللهُ تَعالی إِنَّما یَخْشَی اللهَ مِنْ عِبادِهِ العُلَماءُ: