گنجور

 
مجیرالدین بیلقانی

فهرست شعرها به ترتیب آخر حرف قافیه گردآوری شده است. برای پیدا کردن یک شعر کافی است حرف آخر قافیه آن را در نظر بگیرید تا بتوانید آن را پیدا کنید.

مثلا برای پیدا کردن شعری که مصرع «چون دید بتم که کار من بر خطرست» مصرع اول یکی از بیتهای آن است باید شعرهایی را نگاه کنید که آخر حرف قافیه آنها «ت» است.

حرف آخر قافیه

الف
ب
ت
د
ر
ز
ل
م
ن
و
ی

شماره ۱: دلبند سمنبرست گلرفتارا

شماره ۲: تا سایه فگند سرو آزاد بر آب

شماره ۳: آن دل که همیشه در طرب داشت شتاب

شماره ۴: اکنون که شد از دست من . . .

شماره ۵: مه مژده دهد به عمر جاوید امشب

شماره ۶: در بزم تو گل با می سوری در ساخت

شماره ۷: مرا اندیشه ات خون در جگر سوخت

شماره ۸: گل صبحدم از باد برآشفت و بریخت *(منتسب به چند نفر)

شماره ۹: دوش از چشمم سرشگ خون افزون ریخت

شماره ۱۰: ساقی ز صراحی می گلگون می ریخت

شماره ۱۱: کار دو جهان از دو محمد شد راست

شماره ۱۲: ای دل بنشین که یار بر خواهد خاست

شماره ۱۳: بر من ز فراقت ار چه بیدادیهاست

شماره ۱۴: تن در غم تو همچو زه از کاستی است

شماره ۱۵: شاها! تویی آنکه آسمان پایه تست

شماره ۱۶: زین بیش مکن ریش که شد کارت سست

شماره ۱۷: دوش از چشمم سرشگ گلگون ره جست

شماره ۱۸: هر کو دل و جان به خدمتت پروردست

شماره ۱۹: تا دل به کف تو رایگان افتادست

شماره ۲۰: زان پیش که دل داد جوانی دادست

شماره ۲۱: امشب بر من زمانه شاد آوردست

شماره ۲۲: از باده درد ناز ساقی بترست

شماره ۲۳: چون دید بتم که کار من بر خطرست

شماره ۲۴: هر کو ز ملوک عصر بیگانه نشست

شماره ۲۵: شبها که من از وصل تو بودم سرمست

شماره ۲۶: زان طیره نیم کان بت آزار پرست

شماره ۲۷: درد توام ای عهد شکن در جانست

شماره ۲۸: در کوی غم تو صبر بی فرمانست

شماره ۲۹: شاهی که سعادت و ظفر رهبر اوست

شماره ۳۰: عهدیست که جام می ندیدم بر دست

شماره ۳۱: زان روز که چشم من به رویت نگریست

شماره ۳۲: ای دیده نگویی که ترا با دل چیست

شماره ۳۳: ای موی سپید هیچ آزرمت نیست؟

شماره ۳۴: چون در دل من تویی دروغم خوش نیست

شماره ۳۵: چون دلم که زلف یارم خم داشت

شماره ۳۶: هر زخم جفایی که فلک پنهان داشت

شماره ۳۷: با من غمت ای فقاعی حور سرشت

شماره ۳۸: دل در غم تو نقش امان جست و نیافت

شماره ۳۹: بس دل که ز عشق تو سر خویش گرفت

شماره ۴۰: آنرا که بد امید وصال از چشمت

شماره ۴۱: دل بر سر کوی تست سرمست غمت

شماره ۴۲: ای کم زده خورشید فلک از رایت

شماره ۴۳: گندانی را کز آفتابه ش نم زاد

شماره ۴۴: پیروزه آسمان نگینم زیبد

شماره ۴۵: با من چو شبی به وصل در پیوندد

شماره ۴۶: گر یار به خون تو کمر در بندد

شماره ۴۷: گندانی را که گند بدعت دارد

شماره ۴۸: دهر ار چه غم نامتناهی دارد

شماره ۴۹: گل از رخ گلرنگ تو تشویر خورد

شماره ۵۰: از روی خرد شعر ترا ای سره مرد

شماره ۵۱: دل گر سوی لهو و ناز کم می یازد

شماره ۵۲: چون طبع تو با یار جفا می ورزد

شماره ۵۳: چون لشکر عارضه به بد رای تو زد

شماره ۵۴: دریاب دلی را که به داغت سوزد

شماره ۵۵: هر دم به تو خصمی دگرم برخیزد

شماره ۵۶: گفتم ز سپاهان مدد جان خیزد

شماره ۵۷: بر عمر دراز شه علامت باشد

شماره ۵۸: شکرست که جان لطف بر جای بماند

شماره ۵۹: با من ز تو یادگار جز درد نماند

شماره ۶۰: از لشکر صبرم علمی بیش نماند

شماره ۶۱: دل با تو برفت هیچ منزل که نماند

شماره ۶۲: ای دوست مخور خون غم اندوزی چند

شماره ۶۳: با چشم چگونه اشگ دارد پیوند؟

شماره ۶۴: بیش از مه رخسار تو پرتو نخرند

شماره ۶۵: دست تو به جود طعنه در میخ زند

شماره ۶۶: یارم سر سرو سایه ور می شکند

شماره ۶۷: بر تیغ تو شاه روم سر عرضه کند

شماره ۶۸: در کوی توام سینه پر سوز افگند

شماره ۶۹: بر درگه وصل یار سرهنگانند

شماره ۷۰: هر کو شرف خدمت تو بگزیند

شماره ۷۱: لعل لبت ار به بوسه سرکش نبود

شماره ۷۲: مگذار که سودم به زیان در برود

شماره ۷۳: دوش ار چه دلم ز درد هجران پر بود

شماره ۷۴: ابر آمد کز جود سرافراز شود

شماره ۷۵: تن کیست که با وصل تو دمساز شود

شماره ۷۶: یارم چو گه خشم کم آزرم شود

شماره ۷۷: هر کو به جهان غمخور زلف تو شود

شماره ۷۸: وقت است که حسن تو وبال تو شود

شماره ۷۹: دل گرچه همه ساله جمالت خواهد

شماره ۸۰: بلبل به سحر دو دیده پر خون آید

شماره ۸۱: دوران فلک چون تو شهی ننماید

شماره ۸۲: بنمای رخ ار کام منت می باید

شماره ۸۳: خورشید رخت شبی که وصل آراید

شماره ۸۴: ای صبر نگفتی چو غمی پیش آید

شماره ۸۵: چون حق مروت و کرم نگزارید

شماره ۸۶: چون کار من از شهاب بر چرخ رسید

شماره ۸۷: برخاست دلم تا دگری بگزیند

شماره ۸۸: آن دل که ز غم خون شد اگر به بیند

شماره ۸۹: یاد تو چو جان در دل من بنشیند

شماره ۹۰: ای دل طمع از جفاپرستی بردار

شماره ۹۱: جانم به سر زلف مشوش بگذار

شماره ۹۲: ای از غم هجران تو ای طرفه نگار

شماره ۹۳: یارم سخن عشوه نهاد اندر بار

شماره ۹۴: یک تیر جفا نماند کان زیبا یار

شماره ۹۵: با من چو گل ار شبی بپیوندد یار

شماره ۹۶: ای دل ز ره دراز می آید یار

شماره ۹۷: گر دیده بدی روی ترا یوسف مصر

شماره ۹۸: من دوش به یار گفتم ای تنگ شکر

شماره ۹۹: چون لطف سماع هست جامی کم گیر

شماره ۱۰۰: با یار جفا جوی پس از هجر دراز

شماره ۱۰۱: بی زلف تو شد چشم من از ابر خجل

شماره ۱۰۲: یک دست به مصحف و دگر دست به جام

شماره ۱۰۳: دی از می عشق مست برخاسته ام

شماره ۱۰۴: ای چرخ به زیر پای تو پست شدم

شماره ۱۰۵: گفتم که مگر داد بزرگی دادم؟

شماره ۱۰۶: گفتم که به مهر یار دل بسپردم

شماره ۱۰۷: گفتم ز دم سرد رهان یک بارم

شماره ۱۰۸: چون عود اگر چه تن بلاکش دارم

شماره ۱۰۹: از چشم خود ابر را خجل می دارم

شماره ۱۱۰: دل بر تو فشانم ار بسوزی جگرم

شماره ۱۱۱: تا کی غم وصل تو پر آوازه خورم

شماره ۱۱۲: چون در شب هجر تو فرو شد روزم

شماره ۱۱۳: گفتم به مراعات دل و تن برسم

شماره ۱۱۴: تن کو که بدو ناز و دلال تو کشم؟

شماره ۱۱۵: ماییم درین زمانه سر دفتر غم

شماره ۱۱۶: جان خواست ز من دوش بت دلگسلم

شماره ۱۱۷: پیوسته ز روزگار دشمن کامم

شماره ۱۱۸: روزی که سراپرده بر افلاک زنم

شماره ۱۱۹: در شیوه عشق بیش ازین کم نزنم

شماره ۱۲۰: با دل گفتم کای دل پرفن! چکنم؟

شماره ۱۲۱: چندانکه به کار خود فرو می بینم

شماره ۱۲۲: هر عذر که با یار بداندیش نهم

شماره ۱۲۳: چون غنچه اگر بند دهان بگشایم

شماره ۱۲۴: گر معتکف در وثاق تو نیم

شماره ۱۲۵: ای دیده اقبال به رویت نگران

شماره ۱۲۶: مه اهل سپاهان و مه بدعهدیشان

شماره ۱۲۷: زان زر هوسی که خیزد از کان سخن

شماره ۱۲۸: آن عاقل دوست همچو ابله دشمن

شماره ۱۲۹: تقویم نو ای معجز طبع تو سخن!

شماره ۱۳۰: صد طعنه ز هر گدای می خوردم من

شماره ۱۳۱: آساید اگر شوی تو همخوابه من

شماره ۱۳۲: کندم همه شب ریش ز عشقت تا تو!

شماره ۱۳۳: ای گشته زیان مملکت سود از تو!

شماره ۱۳۴: هر تخم که کاشتم نیامد به درو

شماره ۱۳۵: چون سایه نه نیستم نه هستم بی تو

شماره ۱۳۶: وصلی که مرا به ناز پروردی کو؟

شماره ۱۳۷: ای شب چکنم چاره! من از بهر خدای

شماره ۱۳۸: ای برده دلم به صد هزار استادی!

شماره ۱۳۹: صد عشوه نغز و دلستان آوردی

شماره ۱۴۰: با دل گفتم چو دلبری بگزیدی

شماره ۱۴۱: ای موی سپید! اگر شبی با یاری

شماره ۱۴۲: ای دل! تو اگر ز رنج جان پرهیزی

شماره ۱۴۳: زان دل ز من ای سرو سهی! نستانی

شماره ۱۴۴: هر شب صنما! که رای زی خنده کنی

شماره ۱۴۵: یک دم به وصال با رهی ناسایی

شماره ۱۴۶: آنکس که به چهره بوستانیست تویی

شماره ۱۴۷: در معرکه شیر آتش انگیز تویی

شماره ۱۴۸: دل گفت مرا که آن بت از دلجویی

شماره ۱۴۹: ای غم! تو فراق من گزینی گویی