گنجور

 
 
 
حمیدالدین بلخی

در غارت مهرگان چو در باز شود

باشد که بسیم وزر زما باز شود

باباافضل کاشانی

هر گه که دلم با غمت انباز شود

صد در ز طرب بر رخ من باز شود

به زان نبود که جان فدای تو کنم

تیهو چو فدای باز شود باز شود

نجم‌الدین رازی

خوی سبعی ز نفست ار باز شود

مرغ روحت بآشیان باز شود

پس کر کس روح روسوی علو نهد

بر دست ملک نشیند و باز شود

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از نجم‌الدین رازی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه