|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، راوی با دلش صحبت میکند و از دلبری که انتخاب کرده، میخواهد که بنشیند و بگوید چگونه او را دیده است. دل میگوید که جانش به او علاقهمند است و او میداند که این سخن را راوی از دل نشنیده است.
هوش مصنوعی: با دل خودم صحبت کردم و به او گفتم: وقتی محبوبی را انتخاب کردی، حالا بیا بنشین و بگویید که با من چگونه بودی؟
هوش مصنوعی: دل به من میگوید که تو به جان من نیاز داری، اما تو از این احساس من بیخبری و این حرف را از من نشنیدی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فر ابدی و نعمت جاویدی
نخل عیشی و گلبن امیدی
خوبی و خوشی مشتری و ناهیدی
فرزند مهی نبیره خورشیدی
گر صبح شبی واقعهٔ من دیدی
در پرده شدی پردهٔ من نَدْریدی
ور دم نزدی یک سخنم نشنیدی
تا حشر دمش فرو شدی نَدْمیدی
شمشیر اگر گردن جان ببریدی
بل احیاء بربهم که شنیدی
روح یحیی اگر نه باقی بودی
در خون سر او سه ماه کی گردیدی
سرتاسر آفاق، حزین گردیدی
وز دیدهٔ دید، دیدنی ها دیدی
اکنون خود را به کوی آزادان کش
تا چند اسیر بیمی و امّیدی
گفتی: ز رخم چرا نظر پوشیدی؟!
هنگام سخن زبان بخود دزدیدی!
پندار که کردم نگهی، رنجیدی!
انگار که گفتم سخنی، نشنیدی!
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.