گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۱

 

خزان ببرد بهاء همه بهار ز باغ

ز برگ زرد بدینار زرد ماند راغ

چراغ شمس فلک زیر دود گشت نهان

شد از ترنج همه باغ پر ز شمع و چراغ

شمال سرد پدید آمد و پدید آورد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۲

 

دیر پیوند بتی زود کسل

روی بر تافته زین تافته دل

با چنان موی کز او مشک بشرم

با چنان روی کز او ماه خجل

نتوان راز نهان داشت ز خلق

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۳

 

ایا چراغ شهان جهان امیر اجل

بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل

بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا

ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل

بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۴

 

به او رمز دو مه تیر ای امید کرام

نبید خوردن بر خویشتن مدار حرام

اگرچه داری امروز روزه فردا باز

نماز کرده ز مزگت بکاخ بنده خرام

برسم و شیوه بهرام جام می بستان

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۵

 

ای بکریمی چو ابر دختر شاه کریم

ماهت خاک قدم ملکت واصلت قدیم

گرچه گرامی است سیم ورچه عزیز است زر

نزد تو خوار است زر نیز ذلیلست سیم

بی بدلی در جهان چونان گوگرد سرخ

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۶

 

هرگه که من از طلعت تو دور بمانم

چون ماه ز روی خور بی نور بمانم

سور همه گیتی بمی سوری باشد

ترسم که من ای سید بی سور بمانم

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۷

 

زان زرد شد از داغ و درد رویم

زیرا که بوصل تو نیست رویم

من راه نیابم سوی تو دانی

هرچند بسوی تو راه جویم

زان پس که همه روز با تو بودم

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۸

 

آرزومند روی جانانم

برود زار زو همی جانم

آرزو را و درد دوری را

بجز از صبر چیست درمانم

همه چیزی همی توانم کرد

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۸۹

 

هرگه که من به زلف وی اندر نگه کنم

شادی و خرمی ز دل خویش برکنم

گردد روان سرشکم و گردد تپان دلم

گردد نژند جانم و گردد نوان تنم

هرگه که دست بر شکن زلف او برم

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۰

 

از دوست بمن دوش نشان آمد و پیغام

پیغام دل افروز و نشانهای غم انجام

از حسرت هجرانش بودم چو مه نو

از شادی پیغامش گشتم چو مه تام

هم وعده چنانست که یابد دل ازو باز

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۱

 

نهادم بر جدائی دل نهادم

نیایی تا تو باشی نیز یادم

شکیبائی ببستم با دل خویش

در شادی بروی اندر گشادم

فراوان اوفتادم در غم عشق

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۲

 

خدای داند کز غم چگونه رنجورم

غمان گیتی گنج است و من چو گنجورم

چو زیر طنبور از غم همی بنالم زار

بدل ز شادی و خوشی تهی چو طنبورم

بشهرهای خراسان و شهرهای عراق

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۳

 

هان صائم نواله این سفله میزبان

زین بی نمک ایا منه انگشت بر دهان

لب تر مکن به آب که طلق است در قدح

دست از کباب دار که زهر است توامان

با کام خشک و با جگر تفته در گذر

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۴

 

سرنگون مانده است جانم زان دو زلف سرنگون

لاله گون گشته است چشمم زان دو لعل لاله گون

تا بناگوشش ندیدم مه ندیدم بارور

تا زنخدانش ندیدم چه ندیدم سرنگون

از دهانش خیره ماندم من که چون گوید سخن

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۵

 

فراز و نشیب است روی زمین

متاز ای برادر گشاده عنان

سخن نیک بر سنج و از دل بگوی

ره راست بشناس و بی غم بران

برنج ار بکاهم ننالم ز غم

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۶

 

به تبریز خانه برین بر زمین؟

بکردم بدینار و در ثمین

پر از بوستانش یمین و یسار

پر از گلستانش یسار و یمین

ز بس بوی فرخار وارش هوا

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۷

 

آن کس که بیک چشم زدن برد دل من

زد آتش افروخته در آب و گل من

هرگز نکند سوی من خسته نگاهی

از آنکه نخواهد که شود شاد دل من

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۸

 

ای زدوده دل و زدوده سخن

تازه گشت از تو روزگار کهن

زائران سر نهاده اند بتو

مال تو زین قبل نگیرد تن

بگشائی دل یکی به سخا

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۹

 

بوستان زرد شد ز باد خزان

تا هوا سرد شد ز باد بزان

گشت رنگ رزان چو رنگ زریر

ناگذشته بدست رنگ رزان

میغ زی دست شه نهاده ز کوه

[...]

قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۰۰

 

گر ندیدی بهشت و حورالعین

اینک این مجلس امیر ببین

جام می را چو حوض کوثر دان

ساقیان را بسان حورالعین

مطربان نشسته در مجلس

[...]

قطران تبریزی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۸
sunny dark_mode