به تبریز خانه برین بر زمین؟
بکردم بدینار و در ثمین
پر از بوستانش یمین و یسار
پر از گلستانش یسار و یمین
ز بس بوی فرخار وارش هوا
ز بس نقش کابل مثالش زمین
فراوان در او خورده میر اجل
می سرخ بر نرگس و یاسمین
مرا همسر جان خود داشتی
چو از مرگ در جانش آمد کمین
ز دست من آن ظالمان بستدند
همی خوانم از غم علی الظالمین
از آن به بفر ملک بوالخلیل
یکی ساختم بر در او زمین
دو آباد کردم بوقت دو شاه
که دانست قدرم همان و همین
یکی شد یکی جاودان زنده باد
جهان را امیر و مهان را امین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به توصیف زیباییهای تبریز و خانهاش میپردازد. او از باغها و گلها و بوستانهای پر از عطر تبریز سخن میگوید و به یاد همسرش که بر اثر مرگ از او جدا شده، غمگین است. او به ظلمی که نسبت به خود و همسرش روا داشته شده، اشاره میکند و در کل به یادآوری زیباییها و اندوههای زندگی میپردازد. شاعر همچنین به اهمیت تاریخی تبریز و شاهان آن اشاره میکند و آرزوی جاودانگی و امتیاز برای سرزمینش دارد.
هوش مصنوعی: من در تبریز خانهای ساختهام و در آنجا با خوشحالی زندگی میکنم.
هوش مصنوعی: این زمین به زیباییهای طبیعت آراسته است و در هر سمتی که نگاه کنی، باغهای گل و زیباییهای شگفتانگیز میبینی.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف زیبایی و خوشبویی هوای منطقهای اشاره دارد که به خاطر عطر و بوی خاص خود، یادآور دیگری است. همچنین به نقوش و زیباییهای زمین کابل اشاره میکند، که به نظر میرسد از لحاظ جذابیت و جلوههای طبیعی، بینظیر باشد. به طور کلی، شاعر به وصف زیباییهای طبیعی و خوشایند جوی اشاره میکند که احساسات مثبت را در انسان برمیانگیزد.
هوش مصنوعی: در او بسیار از مرگ و سرنوشت کلامی وجود دارد که بر گلهای نرگس و یاسمن تأثیر میگذارد و زیبایی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: تو همسر جان خود را داشتی مانند کسی که به هنگام مرگ در دلش پنهانی نشسته است.
هوش مصنوعی: ظالمان از من چیزی را گرفتند و من از درد و اندوه به ظلم آنها شکایت میکنم.
هوش مصنوعی: دروازهای ساختم در سرزمین بوالخلیل که به این سرزمین ارتباط دارد.
هوش مصنوعی: در زمان دو پادشاه، دو سرزمین را آباد کردم که هر کدام به خوبی قدر و ارزش مرا شناختند و فهمیدند.
هوش مصنوعی: یک نفر به عنوان فرمانروای جاودان، بر جهان حاکم شد و نیکوکاران را محافظت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ور ایدونک آید ز توران زمین
شبی ناگهان تاختن گر کمین
بگفت این و زد نیزه را بر زمین
برآهیخت شمشیر تیز از کمین
ز شمشیر او لعل جای کمین
بریزد ز کف زر به روی زمین
برفتند پویان به توران زمین
فراوان فکندند صید از کمین
پری را مر آن دیو بد در کمین
کمین برگشود و ربود از زمین
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.