گنجور

 
قطران تبریزی

ایا چراغ شهان جهان امیر اجل

بدست مایه پیروزی و بتیغ اجل

بابر و دریا ماند بنانت گاه سخا

ببرق و صاعقه ماند سنانت گاه جدل

بدانش ودهش و جود و داد و دولت و دین

نیافرید عدیلت خدای عز و جل

دلیل دولت و بختست و جای شکر و سپاس

کنون بجای نیا یادگار میر اجل

اگر بشد پسری ده دهد خدای عوض

و گر بشد خلقی صد دهد خدای بدل

تو چرخ دولتی و هم بر تو ناز و نشاط

مباد دور ز نزدت نشاط و ناز و دول

نه چرخ را بود از جستن شهاب زیان

نه شاخ را رسد از رفتن شکوفه خلل

همیشه تا بفلک بر زحل بقا دارد

همیشه تا بزمین بر بود ثبات جبل

ثبات ملکت تو چون جبل بود محکم

بقای دولت تو بر دوام همچو زحل

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode