گنجور

 
قطران تبریزی

فراز و نشیب است روی زمین

متاز ای برادر گشاده عنان

سخن نیک بر سنج و از دل بگوی

ره راست بشناس و بی غم بران

برنج ار بکاهم ننالم ز غم

ز چرخ ار بمیرم نخواهم امان

چو کورست گیتی چه خیر از هنر

چو کرست گردون چه سود از فغان

 
 
 
فرخی سیستانی

خداوند ما شاه کشورسِتان

که نامی بدوگشت زاولستان

سر شهریاران ایران زمین

که ایران بدو گشت تازه جوان

یکی خانه کرده‌ست فرخاردیس

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه