گنجور

 
قطران تبریزی

گر ندیدی بهشت و حورالعین

اینک این مجلس امیر ببین

جام می را چو حوض کوثر دان

ساقیان را بسان حورالعین

مطربان نشسته در مجلس

زرد و گریان چو عاشق مسکین

بر یکی سو امیر عبدالله

آن خداوند مهتران زمین

وز دگر سوی بوالمعمر گرد

هست خورشید علم و دانش و دین

تا برون آید از صدف لؤلؤ

تا بتابد از آسمان پروین

دولت و عز میر مملان باد

او بشادی و دشمنش غمگین

او بدیدار میر عبدالله

بر نهاده بکف می رنگین

تا زمین باد شاد باد این زان

تا زمان باد شاد باد آن زین

حاسد آن همیشه چون فرهاد

ناصح این همیشه چون شیرین

 
 
 
عنصری

بهمه شهر بود ازو آذین

در بریشم چو کرم پیله زمین

فرخی سیستانی

باغبان! زیر سرو بن منشین

نه کجا سرو نیست نیست زمین

نه همه سایه زیر سرو بود

زیر شاخ سمن شو و بنشین

باغ تو پر درخت سایه ورست

[...]

قطران تبریزی

مجلس است این مگر بهشت برین

که بنای بهشت است بر این

پیکر بومش از بدایع روم

نقش دیوارش از صنایع چین

این ز دلها همی زداید زنگ

[...]

مسعود سعد سلمان

قدحی نوش کرد شاه زمین

شاه محمود سیف دولت و دین

تا که نفس چو آب او شد پاک

شد متین شخص او چو کوه متین

نز پی علتی و رنجی خورد

[...]

مشاهدهٔ ۶ مورد هم آهنگ دیگر از مسعود سعد سلمان
ابوالفرج رونی

ای جمال ترا کمال قرین

طوق طوع تو بر شهور و سنین

از یمین تو ملک برده یسار

به یسار تو دهر خورده یمین

هر کجا حزم تو فرود آید

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از ابوالفرج رونی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه