ای بکریمی چو ابر دختر شاه کریم
ماهت خاک قدم ملکت واصلت قدیم
گرچه گرامی است سیم ورچه عزیز است زر
نزد تو خوار است زر نیز ذلیلست سیم
بی بدلی در جهان چونان گوگرد سرخ
بی عوضی در مهان چو نان در یتیم
هست رضای تو راست همچو رضای خدا
هست کلام تو پاک همچو کلام کلیم
از دل تو چاکران همیشه امیدوار
از دل تو دشمنان همیشه با ترس و بیم
هرکه ترا نیکخواه نیکوئی او را دلیل
هرکه ترا بدسگال ندامت او را ندیم
ز مهر تو بی درم ولی همیشه غنی
ز کین تو بی سقم عدو همیشه سقیم
نعمت ناز و نعیم سپاس دارم ز تو
گر تو ببخشی به من نعمت باغ نعیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کلک روانت شدست مرکز امید و بیم
گه چو دعای مسیح گه چو عصای کلیم
هست ز نقل و ز نقش عادت او مستقیم
گه شد عطار مشک گه شده نقاش سیم
ای صدف لعل تو حقهٔ در یتیم
عارض تو بی قلم خط زده بر لوح سیم
روح دهن مانده باز در سر زلفت مدام
عقل میان بسته چست بر سر کویت مقیم
در یتیم توام تا که درآمد به چشم
[...]
چون نیست مقام ما درین دهر مقیم
پس بی می و معشوق خطائیست عظیم
از محدث و از قدیم کی دارم بیم
چون من رفتم جهان چه محدث چه قدیم
زابر تا که کف و گاه عطای عمیم
مباینتها بود بنزد ذوق سلیم
سحاب ریزد مطر وی بخشد زر و سیم
آن بخروشی شگفت این بسکوتی عظیم
ساقی میده مرا که از کتاب قویم
نمودهام استماع کریمهئی از کریم
نبئی عبادی عنی انا الغفور الرحیم
از پس این استماع ز خوردن باده بیم
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.