گنجور

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۷

 

مرا اتفاق از هجوم مخالف

زمانی توقف نشد در مواقف

اگر چه توقف نشد حاصل اما

ز سر مواقف شدم جمله واقف

کسی کو دلش شد چو آئینه صافی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۸

 

کسیکه عشق تو بر نقد دل شدش صراف

چو زرخالص از هر غشی نماید صاف

اگر تو طالب اکسیر عافیت هستی

مسوز سیم و زر عمر ز آتش اخلاف

نهی بکوره اسراف نقد و نسیه بچند

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۷۹

 

خدای یکتا بداد ما را دویار زیبا نجیب و عارف

دویار زیبا بداد ما را خدای یکتا نجیب و عارف

اگر چه رفتم بهر دیاری بسی بگشتم بجست یاری

دویار جستم ز فضل باری حکیم و دانا نجیب و عارف

چه خواست صیدش کند زمانه دلم بقیدش بسوی دانه

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۰

 

چو بلبلی که بود آن بگلستان مشتاق

دلم بود بجمال تو دلستان مشتاق

جهانیان همه گر شوق بوستان دارند

مراست دیده بدیدار دوستان مشتاق

چو دیگران نیم ایدوست با وجود تو من

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۱

 

بیشتر زانکه رسد باده ز روئیدن تاک

مست دیدار تو بودم بدل و دیده پاک

بلبل و قمری گلزار توبودم روزی

که نه از گل اثری بود و نه سر و چالاک

گرد بام حرمت جان طیران داشت دمی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۲

 

هرسو که کنی روتو بدینشکل و شمایل

گردند ترا عارف و عامی همه مایل

هم مایل رخسار تو خورشید جهانتاب

هم سائل دربار تو سلطان قبایل

پامال فراقت نشده سر نتوان کرد

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۳

 

عمریست تا چو شمع بخدمت ستاده ایم

پروانه وار جهان بهوای تو داده ایم

دی لعل می فروش تو پیمود جرعه

امروز این چنین همه سرمست باده ایم

نگشاده ایم بررخ خوبان بهیچ روی

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۴

 

ای روی نکرده هیچ سویم

سوی تو بود مدام رویم

هر غم ز شکنج طره تو

چوگان دگر زند بگویم

دستی بدل شکسته ام نه

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۵

 

زهی مصحف رو که در وی رقم

زابرو و انف است نون والقلم

لب از یاء و دندان ز سین چون نمود

زد از طاوها طره را پیچ و خم

دگر نقش حم هر سو نگاشت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۶

 

اکنون که بطره ات اسیرم

هر دم چه زنی زغمزه تیرم

آزادم و بنده رخ تو

صیادم و در کفت اسیرم

خورشید برد ز اخترم نور

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۷

 

من جز تو کسی دگر ندارم

فریاد رسی دگر ندارم

در سر بجز از هوای عشقت

هرگز هوسی دگر ندارم

جز عقل در انگبین عشقت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۸

 

ز گل و گلاب و ز لاله پیاله می جویم

وزین دو نیز شراب دوساله میجویم

هنر اگر نبود زاهدا نباشد عیب

می و پیاله ز گل دور لاله میجویم

نثار تا کنمش دامنی ز مروارید

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۸۹

 

من خونین جگر داغی که از هجران بدل دارم

ندارد مرهمی دیگر بغیر از وصل دلدارم

زگلزار سر کویش صباگر بشکند شاخی

ز شاخ حسرتش بر دل فتد هر لحظه صد خارم

چو ای صیاد سنگین دل نمودم در قفس منزل

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۰

 

نه این زمان ز می جلوه تو من مستم

که سالهاست از این باده کهن مستم

دراین بهار ندانم بسر چها دارم

که دیگران بچمن جرعه نوش و من مستم

اگر نه بلبل زارم چرا بفصل بهار

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۱

 

سالها شد که بدل نقش مرادی دارم

دیده جان برخ حور نژادی دارم

طره عقد گشایش چو ببندد گرهی

از گره بستن آن طره گشادی دارم

گرچه غم ها بود از دوری وصلش بدلم

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۲

 

بیا که تشنه لعلت چو آب یاقوتم

ببین که خون جگر بی لبت بود قوتم

فریب نرگس سحرآفرین جادویت

نموده محو ز خاطر فسون هاروتم

شهید ناز تو یا کشته وصالم من

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۳

 

ای ز نور تو چشم جان روشن

جان چو باشد همه جهان روشن

گرنه شب از رخت بتابد نور

کی شود ماه آسمان روشن

آفتاب فلک هم از رویت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۴

 

ندانم آخر از داغ دل من

چه گلها سربرآرد از گل من

زهی شست و زهی بازو و زهی تیر

که زد او زخم کاری بر دل من

دلم آن مرغ بسمل گشته تست

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۵

 

چو بسمل کردی و بردی دل من

بیا باری بگو کو بسمل من

رود جان از بدن بیرون ز مهرت

نخواهد رفت بیرون از دل من

چو پروانه همه بال و پرم سوخت

[...]

نورعلیشاه
 

نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش دوم » شمارهٔ ۹۶

 

نه تنها منزل او شد دل من

که شد بر درگه او منزل من

چو طفلان خفته نالان در سحرگاه

بپهلوی غمت هرشب دل من

چگویم زان لب شیرین که لعلش

[...]

نورعلیشاه
 
 
۱
۱۵
۱۶
۱۷
۱۸
sunny dark_mode