گنجور

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۲ - رحم اللاه مرئا عرف قدره و لم یتجاوز طوره

 

فرخ آن کس که وار خود بشناخت

کار خود را به وار خود پرداخت

شد به حکمت بلند آوازه

گام بیرون نزد ز اندازه

متقارب نهاد در ره گام

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۳ - قصه غوری و حج رفتن او به یک تگ و بازگشتن او از منزل اول

 

به تمنای سیر و نیت گشت

واعظی بر حدود غور گذشت

بامدادان به مسجدی برخاست

بهر حضار مجلسی آراست

صفت کعبه و فضیلت حج

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۵ - تتمه قصه غوری

 

مرد غوری گرسنه و تشنه

رمقی در تن از حیاتش نه

لنگ لنگان به خانه روی نهاد

هر که پرسید ازو جوابش داد

که زدم گام تا توانستم

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۶ - در بیان آنکه چون پیری غالب یا یاری طالب یافت نشود عزلت بهتر از صحبت نماید چنانکه درین روزگار اختیار عزلت و ترک صحبت باید کرد

 

کل من کان یوثر العزله

حصل العزلت بلا مهله

چون بود عزلتت ز صحبت به

پا ز صحبت به کنج عزلت نه

عزلت آمد کلید گنج شهود

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۷ - اشارت به آنکه عزلت بر دو قسم است عزلت مریدان و هی بالاجسام عن مخالطة الاغیار و عزلت محققان و هی بالقلوب عن ملاحظة الاکوان

 

عزلت سالکان بود به جسد

عزلت عارفان به هوش و خرد

آن بود عزلت جسد که مدام

بگسلی از همه چه خاص و چه عام

در بر اهل زمانه در بندی

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۰۹ - تمثیل

 

گفت روباه بچه با روباه

کای ز مکر سگان ده آگاه

بازیی کن مراکنون تعلیم

که بدان از سگم نباشد بیم

گفت ازان بازیی نبینم به

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۱ - سؤال و جواب راهب

 

راهبی راه بی غبار گرفت

دامن کوه و کنج غار گرفت

نگشادش گره ز هیچ گروه

از قناعت نهاد پشت به کوه

مرد را کوه خوش هم آوازیست

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۲ - در مذمت آنان که بنای مذهب خود بر کم آزاری نهاده اند و در ورطه اباحت و الحاد افتاده

 

هر که درویش ازو بود بیزار

کی ز درویش آید این کردار

نیست درویشی این که زندقه است

نیست جمعیت این که تفرقه است

اصطلاحات عارفان از بر

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۳ - در مذمت آنان که شرع را بهانه آزار مسلمانان سازند و کارهای باطل را در صورت حق بپردازند

 

آن که شرع خدای ازوست تباه

نیست گویا ز سر شرع آگاه

کرده در کوی و خانه و بازار

شرع و دین را بهانه آزار

کار باطل کند به صورت حق

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۴ - قصه زاهد و عارف

 

زاهدی می گذشت در راهی

فاسقی را بدید ناگاهی

در گناه عظیم افتاده

ره به سوی جحیم بگشاده

گفت یارب بگیر سخت او را

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۵ - طبقه ثالثه آنکه نیت ایشان در عزلت ایثار صحبت حق است سبحانه و تعالی بر صحبت خلق

 

وان دگر آن که صحبت مولا

کرد ایثار بر همه دنیا

روز و شب صحبت خدای گزید

دل ز پیوند ماسوا ببرید

کرد خالی ز ما خلق خود را

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۸ - اشارت به رکن دوم از ارکان مقام ابدال که دوام صمت است

 

چون نشستن خموش نتوانم

باری از خامشی سخن رانم

چون سخن لله و مع الله نیست

شیوه عارفان آگه نیست

با خدا گوی یا برای خدای

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۱۹ - قصه مفسدی که در تحصیل مشت های نفس حیله ای انگیخت که شیطان سوگند یاد کرد که هرگز این حیله به خاطر من خطور نکرده است

 

گشت پرباد مفسدی را بوق

برد نفسش نفیر بر عیوق

شد پی میل خویش مکحله جوی

کرد صحرا و دشت در تک و پوی

اشتری یافت ناگهان ماده

[...]

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۲۰ - در بیان آنکه انسان را قابلیت جمیع صفات متقابله هست به هر کدام که میل می کند و ورزش آن پیش می گیرد در آن به کمال می رسد

 

آدمی ز اصل فطرت آمد صاف

از صفا قابل همه اوصاف

هر صفت را که می شود طالب

می شود بر نهاد او غالب

گر به خوی فرشته آرد روی

[...]

جامی
 
 
۱
۴
۵
۶
۷
۸
۲۹
sunny dark_mode