بخش ۱۱۲ - در مذمت آنان که بنای مذهب خود بر کم آزاری نهاده اند و در ورطه اباحت و الحاد افتاده
هر که درویش ازو بود بیزار
کی ز درویش آید این کردار
نیست درویشی این که زندقه است
نیست جمعیت این که تفرقه است
اصطلاحات عارفان از بر
کرده و می کند بیان فر فر
دلش از سر کار واقف نه
معرفت بی شمار و عارف نه
همچو جوز تهی نماید نغز
لیک چون بشکنی نیابی مغز
کرده وهم و خیال بیباکان
مندرج در عبادت پاکان
لفظ ها پاک و معنیش گرگین
نافه چین لفافه سرگین
نافه نگشاده مشک افشاند
ور گشایی جهان بگنداند
ترک آزار کردن خواجه
دفتر کفر راست دیباچه
منکر آمد به پیش او معروف
شد به منکر عنان او مصروف
تنفس محنت گریز راحت جوی
داردش در ره اباحت روی
شد یکی پیش او حرام و حلال
می نیندیشد از نکال و وبال
می شود مرتکب مناهی را
می فتد در عقب ملاهی را
گاه لافش ز مذهب تجرید
که گزافش ز مشرب توحید
اینست لاف و گزاف آن غاوی
لیک او را چو نیک واکاوی
مذهبش جمع فضه و ذهب است
مشربش شرب باده عنب است
نه ز احوال سابقش عبرت
نه ز احوال لاحقش خبرت
از علامات عقل و دین عاری
مذهبش حصر در کم آزاری
ورد او از مباحیان کهن
کس میازار و هر چه خواهی کن
نسبت خود کند به درویشان
دم زند از ارادت ایشان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی تفاوتهای میان درویش واقعی و کسانی است که فقط به ظاهر به درویشی میپردازند. مولف تاکید میکند که درویش واقعی کسی است که از ریا و تظاهر دوری کرده و با معرفت و حقیقت زندگی میکند. افرادی که به صورت ظاهری بر اصول دینی تکیه دارند، در واقع دچار توهم و خیال هستند و در عمل به تناقضاتی دچار میشوند. آنها به راحتی عناوین مذهبی را به خود میزنند، اما در باطن به احکام دین لطمه میزنند. نویسنده به این نکته اشاره دارد که درویش واقعی باید از آزار دیگران پرهیز کند و به دنبال سعادتمندی و آرامش باشد، در حالی که افراد ظاهر ساز در نهایت به منافع شخصی خود میپردازند و از اصول اخلاقی و دینی بیخبرند.
هوش مصنوعی: هر کسی که از درویش فاصله بگیرد و او را نپسندد، چگونه میتواند از درویش رفتار نیکو و فضیلت ببیند؟
هوش مصنوعی: در دنیای روحانی، هیچ درویشی که به فساد و گمراهی دچار باشد وجود ندارد و هیچ اجتماع واقعی که بر پایه تفرقه و جدایی باشد نیز مفهوم ندارد.
هوش مصنوعی: عارفان با دانش و تسلطی که بر اصطلاحات خاص دارند، به زیبایی و با ظرافت احساسات و مفاهیم عمیق خود را بیان میکنند.
هوش مصنوعی: دل او از کارهای روزمره آگاه است، نه به خاطر دانش بیحد و حصر و نه به خاطر آگاهی عارفانه.
هوش مصنوعی: مثل میوهی جوز، در ظاهر زیبا و جذاب است، اما وقتی آن را بشکنی، چیزی از آن به جز پوکی نمیبینی.
هوش مصنوعی: خیالات و دنیای خیالانگیز بیپرواها در اعمال و عبادات افراد پاک و زاهد ثبت شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا منظور از “لفظ ها” کلمات هستند که از نظر ظاهری زیبا و خوب به نظر میرسند، اما معنای عمیق و واقعی آنها ممکن است ناپسند و ناخوشایند باشد. به عبارت دیگر، ممکن است چیزی که زیبا به نظر میرسد در حقیقت دارای معانی منفی یا ناخوشایند باشد.
هوش مصنوعی: اگر مشک را نشکافتی، بوی خوشی پخش میشود، اما اگر آن را باز کنی، جهان را آلوده میکند.
هوش مصنوعی: دست برداشتن از آزار دادن کسی که به دلایلی خاص از ایمان دور شده، در واقع نشاندهندهی نازکی و ظرافت روحی و انسانی است.
هوش مصنوعی: نفی کننده به درگاه او آمد و در پی آن، به معروفی که داشت، به منکر شناخته شد و کنترل او در دست دیگران افتاد.
هوش مصنوعی: کسی که در مشکلات و سختیها زندگی میکند، در پی آسایش و راحتی است و در جستجوی راهی برای رهایی از محدودیتها و حلال بودن امور است.
هوش مصنوعی: یک نفر در کنار او به حرام و حلال اهمیت نمیدهد و به عواقب کارهایش فکر نمیکند.
هوش مصنوعی: انسانی که مرتکب کارهای ناپسند میشود، در نهایت به عواقب و پیامدهای بد آن دچار میشود و نمیتواند از مسئولیتها فرار کند.
هوش مصنوعی: گاهی در مورد مذهب خالص و ناب خود سخن میگوید، در حالی که این گفتار، صحبت کردن از پیوندش با مفهوم یکتاپرستی است.
هوش مصنوعی: این سخن فقط ادعا و بزرگنمایی است، اما اگر به دقت بررسیاش کنی، حقیقت آن مشخص میشود.
هوش مصنوعی: مذهب او به جمعآوری نقره و طلا تعلق دارد، اما رویکردش به زندگی و لذت، نوشیدن شراب انگور است.
هوش مصنوعی: نه از وضعیت گذشتهاش چیزی یاد گرفتهای و نه از آیندهاش خبری داری.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که فردی که از عقل و دین بیبهره است، به محدود کردن خود و دیگران به چیزی کمضرر میپردازد. در واقع، چنین شخصی نتوانسته به ارزشهای واقعی دست یابد و تنها به ظواهر بسنده کرده است.
هوش مصنوعی: او به همه ظلمها و آزارها بیاعتنا است و هر کاری که بخواهی انجام بده.
هوش مصنوعی: او خود را با درویشان مرتبط میکند و درباره عشق و ارادتشان سخن میگوید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.