اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴ - فی منقبت الامام الکامل المکمل السید محمد النور بخش قدس سره العزیز
آنکه بر اقلیم تمکین حاکم است
در طریق استق امت قایم است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۹ - در تحریض متابعت قطب عالم که شیخ مرشد کامل زمانه است
خواجۀ دل زنده قطب عالم است
مرکز دوران چرخ اعظم است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۳۰ - در بیان حقیقت قلب انسانی و جامعیت او و اشارت بدانکه در انفس، دل مظهر علم الهی است و به مثابۀ لوح محفوظ است که ما وسعنی ارضی و لاسمائی و لکن وسعنی قلب عبدی المومن النقی التقی وتفصیل سخن بایزید بسطامی که لو ان العرش و ماحواه الف الف مرة فی زاویه من زوایاء قلب العارف ما احسن بها و تنبیه بر آنکه دل مظهر حق است.
بر همه خلقان رحیم و راحم است
در بقای صرف دایم قایم است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۴۹ - وصف الحال آنچه در روش اهل طریقت بر این فقیر روی نموده جه تنبیه طالبان و عاشقان ذکر کرده میشود.
قطب اقطاب است و غوث اعظم است
وارث علم و کمال خاتم است
اسیری لاهیجی » اسرار الشهود » بخش ۵۱ - حکایت ابراهیم ادهم
آن براهیمی که ابن ادهم است
از همه شاهان عالم اعظم است
شیخ بهایی » کشکول » دفتر دوم » بخش اول - قسمت اول
داند او کونیکبخت و محرم است
زیرکی زابلیس و عشق از آدم است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱
عالمی در شادی و ما را غم است
این غم ما از برای عالم است
چشم غیرت بین ما را نور نیست
هر کجا سوریست آنجا ماتم است
روزگارم زخمها بسیار زد
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۳
شادیی گر یافتی گفتی غم است
زخمی ار دیدی بگفتی مرهم است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۹
هرکه را زین ابلهی جان خرم است
آگه از سر لکی لایعلم است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۰
هر که او تایب نباشد ظالم است
این سخن را لفظ قرآن حاکم است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵ - آدمی را بر جانوران فخری نیست ....
کین سمور است، این خزاست، این قاقم است
یا که این از پشم و آن ز ابریشم است
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳
جان سلیمان است و این دل خاتم است
که بر او نفشی ز اسم اعظم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹ - عهد و میثاق شاه با طوطی
آن جزیره گرچه شاد و خرم است
لیک با یک شادی او صد غم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۲۲ - راه وصول به مقصد
آب عذبش اشک اندوه و غم است
عجز و زاری هرچه برداری کم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۶۷ - حکایت آن شکمپرست پرخور که از قرآن کُلوا وَ اشْرَبوا را آموخته بود
از کتاب حق که گنج اعظم است
رطب و یابس جمله در آن مدغم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۸۰ - در بیان شناختن شخصی آن مرد عارف را
چون جراحت از تو باشد مرهم است
مرهم از غیر تو زهر ارقم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۹۴ - در بیان نوحه گری و ماتم داری بدن از مفارقت روح و حسرت بعدالموت
اصل آن قانون نوای ماتم است
صاف این صهبا همه درد و غم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۳ - حکایت زبون شدن پلنگ در دست آدمیزاد
بلکه شیر نر که سلطان شماست
دست و پاها بسته در زندان ماست
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۰۷ - در صفت عشق و کیفیت آن
عشق این یا عیسی ِ بِن مریم است
محیی الاموات اگر گویم کم است
ملا احمد نراقی » مثنوی طاقدیس » بخش ۱۱۷ - مطلع شدن شیخ فقیه از عمل و قول آن شوریده
کاندرین محفل زبان نامحرم است
زین سبب از این حکایت ابکم است