نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۷
ای رخت مهر سپهر انما
قامتت سرو ریاض هل اتی
شرحی از موی تو واللیل آمده
آیتی در وصف رویت والضحی
از ازل بهر ثنایت تا ابد
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۳۰
سالها در خود سفر کردیم ما
در سفر عمری بسر کردیم ما
از دیار خویشتن بستیم بار
خویشتن را در بدر کردیم ما
بار افکندیم در هر منزلی
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۳۱
تا گمان پاو سر کردیم ما
پاو سر وقف سفر کردیم ما
در طریق عشق بنهادیم پا
عاشقانه ترک سر کردیم ما
خشک لب رفتیم در هر محفلی
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۳۲
باز ساز عشق سر کردیم ما
ترک عقل تیره سر کردیم ما
معتکف گشتیم کنج میکده
باده نوشان را خبر کردیم ما
خشک لب هر جا حریفی یافتیم
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۱
این عرق باشد برویش یا گلاب
یا گشوده عقد پروین آفتاب
یا شده در جدول گلزار حسن
جاریش از چشمه خورشید آب
تابش مهر است از ماهش عیان
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۲
صبحدم آن آفتاب مه نقاب
خوش درآمد از در ما بی حجاب
گردش چشمان مست سرخوشش
جام می پیمود ما را بی حساب
آفتاب روی عالم تاب او
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۳
صبح روشن گشته و مه در نقاب
سر بگردون برکشیده آفتاب
ناله قمری و بلبل در چمن
گشته همچون نغمه چنگ و رباب
سرو و گل چونند اندر بوستان
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۴
عین ما آبست و ما در وی حباب
صورت ما جام و معنی خود شراب
صورت و معنی است عین یکدگر
صورت آمد موج و معنی گشت آب
آفتاب از ذره میگردد عیان
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۴۵
تن رها کن همچو ما جانی طلب
جان و تن در باز و جانانی طلب
درد اگر داری بیا دردی بنوش
از طبیب درد درمانی طلب
خاطر مجموع اگر خواهی بیا
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۵۵
عشق بیجور و جفائی هست نیست
حسن بیمهر و وفائی هست نیست
جوهر ما را جلائی هست نیست
گوهر ما را بهائی هست نیست
نکته سنجان ره تحقیق را
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۵۶
گلعذارا چون تو یاری هست نیست
چون تو یار گلعذاری هست نیست
چون بهار گلشن حسن رخت
بیخزان هرگز بهاری هست نیست
در نگارستان دل عشاق را
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۵۷
در جهان چون یار من یاری کجاست
یار غمخوار و وفاداری کجاست
جز حضور حضرت دلدار ما
خلوت دل را پرستاری کجاست
کاروان رفت و هنوز این ماندگان
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۵۸
همچو آن دلدار دلداری کجاست
همچو آن غمخوار غمخواری کجاست
ما همه مست از شراب بیخودی
بر بساط عشق هوشیاری کجاست
عالمی غرقند در دریای ما
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۵۹
بزم جان را جز تو جانانی کجاست
ملک دل را جز تو سلطانی کجاست
چون رخت ماهی نتابید از فلک
چون قدت سروی ببستانی کجاست
دل شبستانست و رخسار تو شمع
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۶۲
عشق آمد در دلم منزل گرفت
منزل عشقش مرا در دل گرفت
بس بپای ناقه اش اشگم بریخت
سیل اشگم دامن محمل گرفت
کی از این دریا بر آرد گوهری
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۶۵
می فراوانست لیکن جام نیست
باده دردآلود درد آشام نیست
خوشتر از خال لبت در زیر خط
مرغ دل را دانه و دام نیست
هرکه کوبد ذره سان هر دم دری
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۷۰
روشن از نور رخش تا چشم ماست
چشم ما روشن بانوار خداست
قطره گر پیش آن دریا نهیم
عین ما دریا و دریا عین ماست
شاه هفت اقلیم بهر لقمه
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۷۳
در خرابات مغان مأوای ماست
سید ما میر بی همتای ماست
نور رویش کز همه پنهان بود
جلوه گر در دیده بینای ماست
تا بپای او سری بنهاده ایم
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۸۰
ای خوشا وقتیکه وقت ما خوش است
دور جام و گردش مینا خوش است
موسم عشق است و ایام نشاط
سیر گل با لاله و صحرا خوش است
زورق افکندیم در دریای می
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۸۲
ای صفاتت سربسر روپوش ذات
ذات پاکت گشته مخفی در صفات
حسن تو چون کرد آهنگ ظهور
گشت مرآت جمالت کاینات
ذره تابید از مهر رخت
[...]