مهیمون از ملایک نوع خاصند

که از قید عبودیت خلاصند

چنان محو جلال ذوالجلالند

که فارغ از غم هجر و وصالند

ز حق دارند اندر حق شهودی

[...]

من دم از عشق ار زنم مجنون شوم

یا نه مجنون خود ندانم چون شوم

زین قدر هم گفتنم دل جوش کرد

جوش او تاراج عقل و هوش کرد

عشق آمد عقل و جان رسوا شدند

[...]

هم گروهی ز امر دین کافر شدند

از پی تکذیب آیات آمدند

تا ابد آن فرقه اندر آتشند

در حجاب ظلمتند و سرکشند

آتشی نبوَد بَتَر از خوی بد

[...]

دور آخر شد زمستان، یار ماند

غیر رفت و خانه بر دلدار ماند

باده نوش افتاد و برپا ساقی است

آنکه باقی بود آخر باقی است

مستی آمد باز غرق مِی شدیم

[...]

ور در این مدت کند قصد طلاق

لفظ را با قصد باید اتفاق

بشنود حق هر چه گفت او بر زبان

هم بود دانا به اسرار نهان

وآنچه دادستند ایشان را طلاق

[...]

ای محمّد (ص) پس هر آن کو احتجاج

با تو کرد از بی تمیزی یا لجاج

گفت عیسی را که او ابن الله است

گوید این، کز راه دانش گمره است

بعد از آن کآمد تو را از حق تمام

[...]

شرک را اقسام باشد بی شکی

بت پرستی باشد از آنها یکی

میکنی اظهار توحید از ریا

چشم بهر خلق پوشی از خدا

یا کنی انکار آیات و کتاب

[...]

کن مرا تسبیح و تقدیس از جهات

که خدایی غیر من نبود به ذات

شرک ناور شکر من کن مستدام

شکر هم بر والدینت کن به نام

بازگشت جمله چون باشد به من

[...]

این بود در نز د دانا حجتی

شخصی ار عمری بود در امتی

نی کتابی خوانده باشد از علوم

کرده نی تحصیل علمی بر رسوم

نی شده با عالِ می هرگز جلیس

[...]

بعد بسم االله نماید ابتدا

حق تعالی از الف وز لام و را

گفته ایم از پیش شرح این حروف

مبدأ اسماست گر داری وقوف

اولیّت از الف باشد مراد

[...]

شرح رویا با تو نک گویم تمام

زآن یکی رویای صادق شد به نام

وآن بود با وحی از یک سرزمین

خاص شد بر اولیاء و مرسلین

هر چه بیند آن شود ، تغییر نیست

[...]

بهر ایشان زن مثال آن دو مرد

که دو بُستان دادشان خلاّق فرد

هر دو اخوان هم ز اسرائیلیان

از پدرشان ارث آن دو بوستان

بود آن ز اعناب محفوف از نخیل

[...]

کن به قرآن یاد مریم را چو او

گوشه ای بگرفت از یار و عدو

از پی تطهیر در جایی که بود

جانب مشرق به تعیین حدود

بود هنگام طلوع آفتاب

[...]

ای گروه مردمان از مرد و زن

می بترسید از خدای خویشتن

زآنکه جنبانیدن محشر ز بیم

مر زمین را باشد آن شیئی عظیم

ارض تن در حشر صغری یکدله

[...]

وعده گیرد گر ز عاشق دلبرش

چونکه او وارد شود در محضرش

چشمش افتد بر جمال یار خویش

بین چه خواهد دیگر از دلدار خویش

خاصه گر دلدار او ذی مکنت است

[...]

پس چو موسی هِشت مدت را تمام

یافت رخصت از شعیب نیک نام

تا رود بر مصر نزد مادرش

هم برادر و اقرباء و خواهرش

یا که می شد سوی بیت المقدس آن

[...]

زین سخن ها ای رسول حق نشان

غم چه داری صبر کن بر گفتشان

زآنچه میگویند در تخریب تو

هم به استهزاء و بر تکذیب تو

یاد کن داوود را کو از عباد

[...]

هم دمیده می شود در صور دم

نفخۀ صَعِق از سرافیل اُمم

یعنی امّتهای اعصار و دهور

فانی اول دم شوند از نفخ صور

جملگی مدهوش گردند از کمین

[...]

می فرستادیم این قرآن اگر

ما به کوهی می بدیدی در نظر

خاشع و از یکدگر بشکافته

در زمین از خوف حق رو تافته

کوه را گر دادمی یعنی تمیز

[...]

مشرکان یابندتان گر در گذر

بر شما یابند یعنی گر ظفر

مر شما را دشمنانند و عنود

ندهد القای مودّت هیچ سود

برگشایند از کمین، دست و زبان

[...]