گنجور

 
۱
۲
۳
۶
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

برای خشت خم خوبیم گو آن پیر ترسا را

کزین بازیچه طفلان خرد مشت گل ما را

جهان را نیست آن معنی که باید فکر آن کردن

الف با خوان هر مکتب شکافد این معما را

به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱

 

شرم می‌آید ز قاصد طفل محبوب مرا

بر سر راهش بیندازید مکتوب مرا

دست پرورد توام ای عشق، پاس من بدار

هرکه بیند از تو می‌داند بد و خوب مرا

فرصتت بادا که می‌باید ستمکاری چنین

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲

 

چند از مؤذن بشنوم توحید شرک‌آمیز را

کو عشق تا یک سو نهم شرع خلاف‌انگیز را

ذکر شب و ورد سحر نی حال بخشد نی اثر

خواهم به زناری دهم تسبیح دست‌آویز را

ترک شراب و شاهدم بیمار کردست ای طبیب

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۵

 

کردم ز شکوه منع دل زار خویش را

انداختم به روز جزا کار خویش را

وقت نظاره بت پرهیزکار خوش

شویم به گریه دیده خون بار خویش را

جرم منست پیش تو گر قدر من کم است

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

غبار از دل به مژگان روبم و بینم نشانش را

به آب دیده شویم خاک و جویم آستانش را

ز مستی‌های شوق آن بلبل شوریده‌احوالم

که نشناسد اگر صدبار بیند آشیانش را

اثر می‌کرد گاهی ناله‌ام، از بس که نالیدم

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶

 

ز حرمانم غمی در خاطر یاران شود پیدا

چو بیماری که مرگش بر پرستاران شود پیدا

چو پیدا گردم از راهی، چنان یاران رمند از من

که بدمستی میان جمع هشیاران شود پیدا

کسی نگریزد از ما، گر ازین تقوی برون آییم

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹

 

جز نام صنم نقش مکن لوح جبین را

تا چپ نکنی راست نخوانند نگین را

از شوق شهیدان حریم سر کویش

چون دانه در آغوش نگنجند زمین را

پیداست رهایی من از ضعف وجودم

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

امشب خوش آشناست به رویش نگاه ما

گویا حجاب سوخته از برق آه ما

از بس که می شدیم به حسرت جدا ازو

خون می چکید روز وداع از نگاه ما

شغل محبت است که مانع ز طاعت است

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۷

 

نظر بر روی او دزدیده بگشا

ز خود گم گرد و بر وی دیده بگشا

گل پژمرده ما باغبان چید

صبا گو غنچه ناچیده بگشا

مبادا عالمی را جان برآید

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۰

 

ازین ویرانه تر می خواستم ویرانه خود را

ازین ویرانه بیرون می برم دیوانه خود را

حریفان نشئه مهر و محبت را نمی دانند

به دست دشمن خود می دهم پیمانه خود را

نه مورش خاید از سختی نه مرغش چیند از تلخی

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۱

 

هر روز جویم آب رخ روز رفته را

گویم به فخر ننگ ز مردم نهفته را

لب بستم از سخن که درین مجمع نفاق

به یافتم ز گفته حدیث نگفته را

هرگز شب امید به دوران من ندید

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۲

 

به بریدن نرود ذوق تو ز اندیشه ما

سال ها پنجه به هم داده رگ و ریشه ما

اصل ما آب ز سرچشمه تحقیق خورد

گل تسلیم و رضا آورد اندیشه ما

می منصور که در جوش ز خامی ها بود

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۳

 

دل شکسته بود تحفه خزینه ما

نگین ملک توان ساخت ز آبگینه ما

چراغ صومعه‌ها زنده می‌توان کردن

به دوستی تو، یعنی به سوز سینه ما

تو کار غیب چه دانی که چیست؟ طعنه مزن

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴

 

آن که بر ما رقم کین زده از کینه ما

نقش خود دیده در آیننه ز آیینه ما

عید و نوروز بود مکتب ما را هر روز

به محبت گذرد شنبه و آدینه ما

محضر سلطنت عشق اگر بخوانند

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۵

 

گر به سخن درآورم عشق سخن سرای را

بر بر و دوش سردهی گریه های و های را

گل به خزان شکفته شد وین دل بسته وانشد

در بن ناخن است نی بخت گره گشای را

نی ز رهی خبر دهم نی به دلی اثر کنم

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۹

 

ادب گرفته عنان خمار و مستی ما

برابر است بلندی ما و پستی ما

به خود ز دوست نیابیم تا ز می مستیم

تمام دوست پرستی است می پرستی ما

هزار ساغر دیدار شد تهی و هنوز

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۴

 

عشق دهد با دل شوریده تاب

پرورش ذره کند آفتاب

کم نشود سوز دل از سیل اشک

آتش سودا ننشیند به آب

آه که عاشق کشد از خامی است

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵

 

میم در جام و ماهم تا سحر بر روزنست امشب

دو دستم تا به وقت صبح طوق گردنست امشب

دو چشمم حجله آیین بسته اند از گریه شادی

درو بام از چراغان سرشکم روشنست امشب

شماری تا سحر، دستم به زلف درهمی دارد

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۷

 

بی تو دوشم در درازی از شب یلدا گذشت

آفتاب امروز چون برق از سرای ما گذشت

نیش خاری نیست کز خون شکاری سرخ نیست

آفتی بود این شکارافکن کزین صحرا گذشت

شوکت حسنش کسی را رخصت آهی نداد

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 

نظیری نیشابوری » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۸

 

امروز آنچه تاج سر ماست دست ماست

سرمایه درستی ما در شکست ماست

نادان بر آبگینه ما سنگ می زند

گر هوشمندیی به کسی هست مست ماست

سر می کنیم درسرپیمان خویشتن

[...]

۷ بیت
نظیری نیشابوری
 
 
۱
۲
۳
۶
 
تعداد کل نتایج: ۱۲۰