... تو خاک فروتن را می بین و من خاکی

خورشید بلند اختر بر چرخ کیانستم

در صورت و در معنی چون کوهم و چون چرخم

چون کوه بوم ساکن چون چرخ روانستم

از پرتو خورشیدم صد مرتبه بالاتر ...

... دماغم زافتاب معرفت روشن شد ای سالک

سر سودایی من چرخ دوارست پنداری

سر این زاهد خودبین که عیب عاشقان گوید ...

... انگشت احمد عربی کوبد

بر خود ماه چرخ تبرزین را

مردی مباش شوی زن دنیی ...

... دندان شکست رفعت پروین را

بر شاه چرخ چیره کند قدرش

از بیدقی که راند فرزین را ...

... رمحش بروز معرکه گردان

بر چشم چرخ ساید متین را

تیغش دم قتال بد راند ...

... از صیت عدل شاه شکست از هم

میزان چرخ بر شده شاهین را

آنرا که با ولایت او زاید ...

... تبدیل کرد خواهد سجین را

برسده تو چرخ دعا گوید

جبریل سده پرور آمین را ...

... که عرش اوست دل و فرش اوست ارض و سما

محمد عربی چرخ آفتاب وجود

که آفتاب وجودند هشت و چهار کیا ...

... قیاس من کرد از آفتاب و از مهتاب

ز آفتاب وز مهتاب چرخ بی خبرم

که آفتاب من از شرق وحدتست بتاب ...

... نیست درین کوی که معمور نیست

چرخ سلیمان الوهیتست

وادی دل مملکت مور نیست ...

... عقل سپهر پیر بصد درد مبتلاست

زین آسیای چرخ نجنبد بنای عشق

چرخ آسیا و عشق ولی قطب آسیاست

شب نیست در طلوعش باشد تمام صبح ...

... گردون اعتدال تو بی شدت و رخاست

چشم عطای خاک ز هورست و هور چرخ

خاک گدای مور ترا چشم بر عطاست ...

... بحر دانش متلاطم شد و بر اوست مدیر

چرخ بینش که بر او گونه توحید و ذکاست

فلک بینش چرخیست که بر منطقه اش

بیحد و حصر چو خورشید فلک اخترهاست

... آفتاب خرد عالی بنیان منست

وینکه میتازد بر چرخ ابد بی پر و پای

شاهباز دل و دل دستگه جان منست ...

... که مبدل نشود صورت یزدان منست

اطلس چرخ بود کوته بالای مرا

صفت ذات لباس تن عریان منست ...

... نتوان دید بدان بی سر و سامانی من

که سر چرخ طفیل سرو سامان منست

کیست انسان من آن جلوه روحانی دل ...

... نظر لطفش بر خاک فرو بارد جان

فره قهرش از چرخ فرو آرد فر

ای کماندار کمان ازل و قوس ابد ...

... علی شهر تجرید را برج و بارو

علی چرخ توحید را قطب و محور

علی شخص ایجاد را قلب و قالب ...

... برین هفت آبای علوی سه خواهر

نه چرخست با خاک راهش مساوی

نه بحرست با کف رادش برابر

نخستین خرد ز استانش مثنی

نهم چرخ در آستینش مستر

هلال اشهش را رکاب مجدد ...

... قضای ترا امر در ظل فرمان

سمای ترا چرخ در زیر چنبر

ندای تو در گوش این چار ارکان ...

... بگرد خویشتن از آسمان کشیده حصار

ولیک غافل کش صفدران ز چرخ کمان

بچشم چرخ نشانند تیر تا سوفار

ستاره سوخته آتش ولای ولیست ...

... بصورت احدی ساری است در اطوار

ز قلب او نزنم دم که چرخ یاوه شود

اگر بزاویه قلب او دهند قرار ...

... خورشید و ماه و اختر افروخته ذگالش

بشکست حقه چرخ وا کرد عقده دل

دست قضا شکوهش شست قدر فعالش ...

... کز عقل تا هیولاست پرورده نوالش

چرخ دل صفا را از ابر کرد صافی

زان روست مطلع الشمس مرآت مه صقالش ...

... اگر هورست عقل پیر و نفس پاک گردونش

اگر عیدست گاو ارض و شیر چرخ قربانش

نه چوگان باز و گوی افکن ولی گر صولجان بازد

مر این نه چرخ دولابیست گوی خم چوگانش

بمیر ای سالک ار جان خواهی اندر پای صاحبدل ...

... کمال اسم اعظم شخص کامل حضرت پنجم

شه اول که نه چرخ از عبید و چار ارکانش

امام انبیا قطب هدایت احمد مرسل ...

... از آنکه رایت او هست آیت اقبال

ز برق تیغش بر جسم چرخ در آذر

ز سهم گرزش بر جان کوه در زلزال ...

... بصدر جاه بجسمست آسمان جمیل

بچرخ گاه بچهرست آفتاب جمال

سران سراسر پیشش چو پیش آینه زنگ ...

... شهیست بالله کش قدر باشد و مقدار

بچرخ عزت خورشید سان بری ز همال

ثنا چه خوانی بگذشته قدر شاه صفا ...

... تسخر کند نه هرمز و کیوانم

چرخ ار شوم چو گوی کند باور

زو تر زند بپهنه چوگانم ...

... چون ذره ام ولیک بنفروشد

چرخم ب آفتاب که ارزانم

با شید عشق ذره اگر تابد ...

ای چرخ گرد گرد مکش زارم

خیره مگرد در پی آزارم ...

... من پر کاه بودم و غم صرصر

سنجیده بود چرخ بمعیارم

ایدون بسنگ کوه گران سنگم

بل کوه را بکوبد پیکارم

باز و شگال چرخ نرنجاند

با چون منی که ضیغم ناهارم ...

... چندین هزار دور ربوبی من

پیشم ز چرخ و آخر ادوارم

اطوار را بدایره ام ساری ...

... کافتد ز لرزه کیک بشلوارم

از چرخ و کوه و بحر و برم برتر

بیرون ز هر چهارم و هر چارم ...

... ایدون عرش عظیم و مشرق بیضاش

هست سهامن بدل چو چرخ کیانم

باغ نهال هدایت سلف از کلک ...

... آب روانم و دل بجوی جنانم

قافیه تکرار شد مرا طلب ای چرخ

آنکه تو میگردی از قفاش من آنم ...

... آسمانی تو و خورشید ترا نیست فروغ

آفتابی تو و چرخ تو ندارد دوران

شه جانی تو و دل دوخته بر دلق گدا ...

... نیست هر روز بنام و لقب از پیشتران

هر که او زیر نشد یا ز بر امروز چو چرخ

سالها باشد در حلقه زیر و زبران ...

... لیک باید بر در شمس الضحی دربان شدن

شمس افلاک ازل تابنده چرخ ابد

آنکه آموزد فروغش شمس را تابان شدن ...