... شور آن سلسله در هیچ سری نیست که نیست

نه همین لاله به دل داغ تو دارد ای گل

داغ سودای رخت بر جگری نیست که نیست ...

... کس نیارد ز در خانه خمار گذشت

تا دلت خون نکند لاله رخی کی دانی

که چه ها بر سرم از دیده خون بار گذشت ...

... که از مژه به کمان تیر کارگر دارد

حدیث سوختگانت به لاله باید گفت

کز آتش ستمت داغ بر جگر دارد ...

... مهری به لب از پسته خندان تو دارد

هر لاله نو رسته که بشکفت در این باغ

داغی به دل از عارض رخشان تو دارد ...

... از سر خاک شهیدان تو ای سخت کمان

عوض لاله همی غنچه پیکان سر زد

صورت خوب تو از عالم معنی برخاست ...

زان غنچه دهان دلم به تنگ آمد

وز دیده سرشک لاله رنگ آمد

هر گوشه که گوش دادم از عشقش ...

... هر سری کز دم شمشیر تو افتاده نبود

واقف از داغ دل لاله نخواهد بودن

هر نهادی که در آن داغ تو بنهاده نبود ...

... گر بیند آتشین رخ او چشم باغبان

آتش زند به لاله و نسرین و سوسنش

تا مرغ دل جدا شد از آن زلف پر شکن ...

... خم زنجیر تو را بر دل شیدا زده ام

لاله زاری شده ام بس که به گل زار وفا

شعله داغ تو را بر همه اعضا زده ام ...

... از مژه ات برنگشت بخت نگونسار من

آب رخ گل بریخت لاله رخسار تو

خرمن بلبل بسوخت زمزمه زار من ...

... از دمیدن خطش اشک من به دامن ریخت

هاله بر مهش بنگر لاله در کنارم بین

دوش در گذرگاهی دامنش به دست آورد ...

... شهری همه شوریده آن نرگس جادو

هم لاله نرسته ست بدین آب و بدین تاب

هم گل بشکفته ست بدین رنگ و بدین بو ...

... نیمی به دوش یاری و نیمی به روی دوست

با سرو هم نشینی و با لاله هم دمی

کس بر نمی خورد ز تو جز باد صبح دم ...

... از بس که وصف او را گفتم به هر زبانی

هر شامگه به یادش خفتم به لاله زاری

هر صبح دم به بویش رفتم به بوستانی ...

... گیرم درین معامله قدری ضرر کنی

تا کی به بزم غیر می لاله گون کشی

تا چند خون ز رشک مرا در جگر کنی ...

... خنده برق درخشنده ببین کوی به کوی

ژاله بر لاله فرو می چکد از دامن ابر

خیز و با لاله رخی ساحت گلزار ببوی

تازه کن عهد کهن با صنم باده فروش ...

... غنچه گو با دهنش لاف مزن هیچ مخند

لاله گو با رخ او ناز مکن هیچ مروی

نوبهار آمد و تعجیل به رفتن دارد ...

... خیز ای ساقی مستان قدح باده بیار

باده هم چو گل احمر یا لاله سرخ

باده هم چو دل عاشق یا روی نگار ...

... ٭٭٭

چشمم که سرشک لاله گون آورده

بر هر مژه قطره های خون آورده ...

... قطع نظر از عقل دل و دین تو کو

ای دم زده از داغ وفا لاله صفت

پیراهن چاک چاک خونین تو کو ...