گل به جوش آمد و مرغان به خروش از همه سوی
رو بط باده به چنگ آر و بت ساده بجوی
گریهٔ ابر سیه خیمه نگر دشت به دشت
خندهٔ برق درخشنده ببین کوی به کوی
ژاله بر لاله فرو میچکد از دامن ابر
خیز و با لاله رخی ساحت گلزار ببوی
تازه کن عهد کهن با صنم باده فروش
بادهٔ کهنه بیاشام و گل تازه ببوی
تا نیفکنده سرت کوزه گر چرخ به خاک
رخت در پای خم انداز و می افکن به سبوی
در میخانه برو بادهٔ دیرینه بنوش
لب دریا بنشین دامن سجده بشوی
صورت حال مرا سرو چمن میداند
که کشیدن نتوان پای به گل رفته فروی
گفتم از گریه مگر باز شود عقدهٔ دل
آن هم از طالع برگشته گره شد به گلوی
همه تدبیر من این است که دیوانه شوم
کودکان در پیم افتند به صد هایا هوی
راستی با خم ابروی تو نتوان گفتن
جز حدیث دم شمشیر شه معرکه جوی
شرزه شیر صفت ناورد ملک ناصردین
که به او می نشود شیر فلک روی به روی
کار فرمای شهان مرجع پیدا و نهان
که خبر دارد از اوضاع جهان موی به موی
خوی او بخشش و دریا ز کفش در آتش
شاه بخشنده نیامد به چنین بخشش و خوی
خسروا گر نه فروغی سر تحسین تو داشت
پس چرا هم سخن آرا شد و هم قافیه گوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی طبیعت و شادی در آن میپردازد. شاعر از باده و گل و خنده و گریه ابرها سخن میگوید و پیشنهاد میکند که در این لحظات خوش، شاد باشیم و باده بنوشیم. او همچنین بر لزوم تجدید عهد و رابطه با معشوق تأکید میکند و به حال دل خود اشاره میکند که در پی شادی و رهایی از غم است. با اشاره به قدرت و عظمت پادشاه، شاعر از بخشش و بزرگواری او سخن میگوید و در نهایت به زیبایی کلام و قافیههای شعر نیز اشاره میکند. بهطور کلی، این شعر تلاشی برای توصیف زیباییهای زندگی، عشق و شادی است.
هوش مصنوعی: گل از شوق و سرزندگی در حال جوش و خروش است و پرندگان نیز در حال آواز خواندن هستند. از هر سو خواسته میشود که باده را به دست آورده و به دنبال آن بت زیبا بروید.
هوش مصنوعی: بارش باران از ابرهای تیره را که دشت به دشت میبارد، تماشا کن و از برقهای درخشان که در آسمان میدرخشند، بخند. در هر کوی و برزن، این زیبایی را ببین.
هوش مصنوعی: قطرههای شبنم بر روی گلهای لاله میریزد. از دامن ابرها برخیز و با چهرهی گلنشان خود، بوی خوش باغ را استشمام کن.
هوش مصنوعی: عهد و پیمان قدیمی را با بادهفروش تجدید کن، جام شراب کهنه را بنوش و بوی گلهای تازه را استشمام کن.
هوش مصنوعی: قبل از اینکه سر کمانگر بار دیگر به دور خود بچرخد، در پای تو خم میشود و میکوشد که می را در سبو بریزد.
هوش مصنوعی: به میخانه برو و نوشیدنی قدیمی را بنوش، کنار دریا بنشین و دامن خود را از خاک و کثیفی پاک کن.
هوش مصنوعی: سرو چمن حال مرا میداند و میداند که نمیتوانم از گلزار بیرون بیایم.
هوش مصنوعی: گفتم شاید با گریه بتوانم دلم را آرام کنم، اما این مشکل کهنهام که به خاطر سرنوشت بد به وجود آمده، همچنان مرا میفشرد.
هوش مصنوعی: تمام برنامهریزی من این است که به جنون بروم و کودکان در تلاطم و هیاهو دچار شوند.
هوش مصنوعی: با وجود جذابیت و زیبایی خم ابروی تو، نمیتوان هیچ حرفی زد جز داستانی شجاعانه و سرنوشتساز که در میدان نبرد اتفاق میافتد.
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف قدرت و دلاوری شخصیتی میپردازد که همچون شیر، شجاع و نیرومند است. او در میدان جنگ به حدی توانمند است که هیچکس نمیتواند با او رقابت کند و به نوعی، وجود او باعث تحسین و افتخار دیگران میشود.
هوش مصنوعی: مقام و قدرتی که بر شاهان کار میگرداند، کسی است که در هر حال و وضعی نهان و آشکار، از جزئیات جهان آگاهی دارد.
هوش مصنوعی: شخصیت او به بخشش و generosity شباهت دارد، مانند دریا که از خود میبخشد، اما حتی در آتش و سختیها، بخشندهترین شاه هم نمیتواند به این اندازه بخشش و ویژگی را داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی و درخشش تو نبود، پس چرا این همه شاعر برای تو شعر میسرایند و در وصف تو سخن میگویند؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز گرد اکنون و آهستگشان بر سر و روی
آبکی خرد بزن خاک لب جوی بروی
جامهای بفکن و برگرد به پیرامن جوی
هر کجا تازه گلی یابی از مهرببوی
ای کمال النسب از بهر خداوند مگوی
کان ندیمان گزیده ز کجا کردی روی
هریکی همچو سگ لاک دوان از پس بوی
ضرر نقل و هلاک قدح و مرگ سبوی
بدم مفت دوان دربدر کوی بکوی
[...]
قُرطه بگشای و زمانی بنشین بیش مگوی
روی بنمای که امروز چنین دارد روی
درِ عذر و گرهِ موی ببند و بگشای
که پذیرایِ گره شد تنم از مویه چو موی
ای شده پایِ دلم آبله در جستن تو
[...]
اگر امشب بر من باشی و خانه نروی
یا علی شیر خدا باشی یا خود علوی
اندک اندک به جنون راه بری از دم من
برهی از خرد و ناگه دیوانه شوی
کهنه و پیر شدی زین خرد پیر گریز
[...]
بر گذشت از من و بنمود چو ماه از سر کوی
دلبر کافرم از چادر کافوری روی
کرده هر هفت سر هفته و گرمابه زده
عرق و آب چکانش چو گلاب از سر و موی
کند شد قوت رفتارم از آن تیزی خوی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.