گنجور

 
۳۶۲۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۴

 

خون دلم چو لاله آرایش ایاغ است

بوی گل جنونم مشاطه ی دماغ است ...

... نتوان سلیم در عشق همچشم خویش را دید

سوزم که شمع سوزد داغم که لاله داغ است

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۶

 

... سر نیست ای حریف وگرنه درین چمن

هر لاله است تاجی و هر غنچه افسری ست

ای ناخدا ز صحبت او احتراز کن ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۸

 

آن گل که توان حرفی ازان زد گل داغ است

تا کی سخن لاله و گل این چه دماغ است

از داغ دلم فیض رسد سوختگان را ...

... خار سر دیوار نشان گل باغ است

با لاله سخن زان رخ گلرنگ مگویید

بر حال خود او را بگذارید که داغ است

در باغ ز سامان گل و لاله کمی نیست

چیزی که درین فصل ضرور است دماغ است ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۹

 

بیا که فصل خوش روزگار نزدیک است

زمان سیر گل و لاله زار نزدیک است

فتاده ام به طلسم قفس چه چاره کنم ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۲

 

... زحمت ای رهزن مکش دیوانه عریان خود است

جام می در کف نگاهی می کند بر لاله زار

می توان دانست در فکر شهیدان خود است ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰

 

... درین ورق سخنان بلند بسیار است

چو لاله می ز چه تنها خورد سلیم کسی

به کوی میکده رند و لوند بسیار است

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۷

 

... کشتگان عشق را اعضا نمی ریزد ز هم

لاله زین داغ است کز خیل شهیدان تو نیست

در تماشای تو داغ حیرت آیینه ام ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۸

 

غنچه را برگ گل آیا در گریبان از کجاست

لاله را داغ می گلگون به دامان از کجاست

خاطر ما چون کند ضبط دل از آشفتگی ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۴

 

شد بهار و لاله صحن باغ را میخانه ساخت

از طرب چون صبح صوفی سبحه را پیمانه ساخت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۱

 

... ز باد صبح سبک خیزتر بود آری

نگه به روی تو بر برگ لاله می گذرد

صبا ز حلقه زلف تو بوی مشک گرفت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۴

 

... مطرب ز پنجه شانه کش زلف چنگ بود

گل از حجاب لاله رخان حال غنچه داشت

شکر ز خنده ی لب خوبان به تنگ بود ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۵

 

... قدمگاه قدح نوشان سرمست است ازان دایم

چراغ لاله در شب ها به پای تاک می سوزد

به زیر لب سلیم افغان خود را می کنم پنهان ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۲

 

... شب های عیش چون مژه ی حور شد بلند

ساقی گشود تا سر خم را چو لاله زار

چندین هزار کاسه ی مخمور شد بلند ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۴

 

... داغ از دل من نسیم برچید

بر دامن لاله زار افشاند

گردید عبیر جامه ی حور ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۵

 

خوش آن عاشق که خون از دیده نمناک او ریزد

چو لاله داغ دل از سینه صد چاک او ریزد

به زاهد جام می را چون توان دادن ستم باشد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷۹

 

... از آب خود آیینه کجا زنگ برآرد

چون لاله سیه خانه شود چشمه ی آتش

زان آه که مجنون ز دل تنگ برآرد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۹۸

 

... مست می خواهد که گل بر بار باشد صبح و شام

لاله خون از دست گلچینان باغم می خورد

جور بخت تیره را از من درین وادی مپرس ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۰

 

دلم چو غنچه ز گلگشت باغ می گیرد

چو لاله دامنم از آب داغ می گیرد

چو شمع کشته ز دود فتیله عنبر ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۳۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۶

 

... شکست رنگ به جای خمار گل ها را

که لاله آمد و یک سرمه دان شراب آورد

ز ناله یار رمید و به گریه رامم شد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۴۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۱۹

 

زین چمن گر لاله ذوق از تاج شاهی می برد

غنچه سر در جیب خویش از بی کلاهی می برد ...

سلیم تهرانی
 
 
۱
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۱۸۴
۳۶۲