گنجور

 
۳۶۰۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۵

 

... که خارخار دل من ز خار پا ننشست

به رنگ و بوی مقید مشو چو لاله و گل

به راه سیل کسی پای در حنا ننشست ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲

 

... هر برگ گل آیینه ی فولاد بهار است

دیروزه ند اطفال گل و لاله ی نوخیز

در باغ خزان است که همزاد بهار است ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۳

 

در چمن چون لاله می بی باک می باید گرفت

سایه دستی ولی از تاک می باید گرفت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۷

 

... کوچه ی موج به دریا چو خیابان گل است

مستی از لاله سر شحنه چراغان کرده ست

می دلیرانه بنوشید که دوران گل است ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۵

 

... از رحم در طلبت طفل به راه افتاده ست

لاله زار است سر کوی تو گویی که درو

رفته سرها همه بر باد و کلاه افتاده ست ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۶

 

چراغان سینه ام از داغ عشق لاله رویان است

ز دل آهی که می خیزد مرا دود چراغان است ...

... حصار عافیت جز کنج تنهایی نمی باشد

که فانوس چراغ لاله دامان بیابان است

متاعی هر که دارد رو به این بازار می آرد ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۸

 

... به توبه از می احباب آفتی نرسد

که چون شراب گل و لاله سربسر آب است

میانه ی من و او همچنین نخواهد ماند ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۷۶

 

... مستی از چهره برافروختن ما گل کرد

ورنه چون لاله می ساغر ما را بو نیست

مطلب کام که در کشور هند ای درویش ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۰۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۱

 

... داغ دل از مستی ام افزود گویی روزگار

لاله را افشرده و می در ایاغم کرده است

چون فتیله هیچ کس بر مدعای خود نسوخت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۷

 

... شرم تو کرده با همه کس آشنا ترا

چون برگ لاله روی تو بسیار نازک است

می بایدم ز کوچه ی سنگین دلان گذشت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۱

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰۵

 

... ز فیض گریه ی مجنون همیشه لیلی را

چو داغ لاله سیه خانه در میان گل است

به باغ می رود آن شاخ گل سلیم دگر ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۲

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۱۵

 

شد بهار و به بوستان عید است

لاله با گل به دید و وادید است

جام گیتی نماست ساغر گل ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۳

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۳

 

... که تا رسیده سخن بر سر زبان سبز است

سلیم جام می از کف منه چو لاله که باز

شکفته شد گل و اطراف بوستان سبز است

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۴

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۳۹

 

... که سربرهنگی ما ز بی کلاهی نیست

چو لاله ساخته با صاف و درد خویش سلیم

گدای میکده را ذوق پادشاهی نیست

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۵

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۲

 

همچو لاله روزگارم در قدح نوشی گذشت

حیف ایامی که همچون گل به بیهوشی گذشت ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۶

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۴

 

غنچه دلتنگ و لاله در خون است

زین چمن برگ عیش بیرون است ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۷

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۷

 

... روزن چشم مرا لخت جگر مهتاب است

لاله را داغ تو خوشتر بود از سایه ی ابر

شمع را شعله ی شوق تو به سر مهتاب است ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۸

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۸

 

... شکفته شد چمن و رخصت نگاهی نیست

چو لاله در ته باران نشسته آن مستم

که غیر سایه ی ابرم دگر پناهی نیست ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۱۹

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴۹

 

زان می که باغ را رخ او در پیاله ریخت

چون گرد سرمه داغ ز دامان لاله ریخت

پیچیده است بس که ازان زلف تابدار ...

سلیم تهرانی
 
۳۶۲۰

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶۳

 

... ز نسبت دگری نیست سربلندی ما

سر شهید تو چون لاله بر سنان خود است

قرینه نیست در آوارگی مرا که مدام ...

سلیم تهرانی
 
 
۱
۱۷۹
۱۸۰
۱۸۱
۱۸۲
۱۸۳
۳۶۲