گنجور

حاشیه‌ها

رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۰۱:۵۹ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۱ - فی التوحید:

این شعر یک قصیده ی 30 بیتی است و در دیوان چاپی خواجو ، چاپ احمد سهیلی هم جزو قصیده ها آمده است و جزو غزلیات نیست.

 

helena در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷، ساعت ۰۰:۱۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

avalin bar tabestane sale 1385 bud ke ke beyte avale in ghazal ro ruye yek divar ba range siyah neveshte budand va ziresh ba yek paranteze kuchulu sadi hak shode bud...
emruz inja peydash kardam...
mamnun az shoma va manun az nevisandeye khiyabuniye in ghazal...

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:

بنام خدا
در بیت اول ظاهرااعتراف گونه ایست که دین من همان فکروسودای بتان بوده وهست وغمی ازاین کار دارم که در واقع نشاط منست ودر بیت دوم به پروردگار عرضه میداردکه چشم جهان بین من در آن مرتبه نیست که ترا ببیندوبعد میگوید یار من باش عشق تو سخن رابه من تعلیم داد و تحسین مردم را برانگیخت و..
آیا احوال ما در مرتبه خداشناسی از چه قرار است
ما هم سودای بتان داریم یادر دل بت میسازیم وبه پرستش آنها میپردازیم اما خلاف حافظ غالبا غمی از این کار نداریم اگر حافظ وار بتوانیم اعتراف کنیم
ممکن است راهی به سوی معرفت بر ما گشوده شود حافظ دولت فقر ونیاز را خواستار شده وهرکس چون او احساس فقر ونیاز داشته باشد به تکاپو می افتد وبدیهی است کسی که خودرا عالم وبی نیاز احساس کند متوقف میشود ولذا این حالت آفت دینداری وخدا شناسی میتواند باشد جای دیگرمیگوید:
سر زحسرت بدر میکده ها برکردم
که شناسای تو در صومعه یک پیر نبود!
این بیت حکایت دوری ونیازرا به خوبی بازگومیکند

 

ف-ش در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:

درسطر دوم حاشیه "تد بیر "درست است

 

ف-ش در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۷:

بنام او
این غزل تقریبا نشان میدهد که حافظ ابتدا یک شخصیت رسمی ومصلحت اندیش داشته وغم دل راباتبدیرمعمولی رفع میکرده وباعث پشتگرمی صاحبدلان نیز بوده است وکاردان وکامل حساب میشده وبعد اینچنین دل مصلحت اندیش را به قول خودش در کوی جانان ازدست داده واز تعلیم عشق
بهر ه مند گردیده وبیت آخر ظاهرا تلمیحی است برگذشته اش که خود را محکم جاهلی دانسته است
بدنیست احوال مولوی را به یاد بیاوریم که ابتدا یک دیندار رسمی وسجاده نشین با وقاری بوده وبعد در
ملاقات با شمس احوالش دگرگون گردیده است
در مورد عطار هم گفته شده که مرگ ارادی یک درویش باعث انقلاب روحی او شده ودر مورد سنائی هم گفته شده که از شنیدن سخن خاصی
ناگهان متحول گردیده است به هر حال همه اهل معرفت دستخوش انقلاب روحی شده اند منتها بعضی ناگهانی بوده وکسانیکه که خبر خاصی ازتحول آنها نرسیده مسلما تحول تدریجی داشته اند
در مورد حافظ خبرخاصی در این مورد نداریم ولی به نظر میرسد که او در غزل فوق به تحول روحی خود اشاره کرده است
آیا تحول مزبور چه تعریف و توجیهی میتواند داشته باشد؟باتوجه به احوال این بزرگان میتوان گفت که آن عدول از کیش ومرام میراثی ورسمی و رسیدن به کیش فطری و نوعی بیداری است (گویا به نسبت در بعضی کسان ازهمه اقوام وملل این حالت پیش میآید)

 

سینا در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۲:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

شاید لازم باشد اشاره کنم که در بعضی تصحیح ها "تویی" ها "توی" نوشته شده اند که البته همان طور خوانده می شوند. درباره ی دلیلش و مساله هر کسی بیشتر می داند استفاده خواهیم کرد...

 

ابوالفضل در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷:

آهو بچه کرد یعنی اینکه آهو بچه در قصر خود پرورش داد .

 

رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۶۱:

بیت 6
قفص را با املای جدید قفس می نویسند. در چاپ فزورانفر هم قفس با سین نوشته شده است.

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، چهارشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۵:۴۰ دربارهٔ حافظ » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱:

بنام او
خیلی مهم است که آدمی خودش واقف به احوال خودش باشد وقضاوت در باره خودرا به دیگری وانگذاردواین مورد تاکید قرآن است بدیهی است که هرکس خودش بهتر میداند در درونش چه می گذرد دیگری که در خارج اوست جز رفتار ظاهری چیزی از او نمیفهمد وچه بسا قضاوتش اشتباه در میآیدچه هرکسی آزاد ومجردآفریده شده است ونیز در قرآن آمده که نیک وبد هر کسی به او الهام شده است(مقصود قضاوتهای سطحی والقائی در باره خود نیست) بنا بر این خود شناسی یا دل آگاهی از نظر قرآن اهمیت زیاد دارد واین قطعه با اشاره به یک آیه قرآنی مبین آنست

 

صدف در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۹:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:

جناب حافظ در این شعر یک سکولار کاملند...

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:

چو از فرعون هستی باز رستم
چوموسی میشدم هردم به میقات
مقصود از فرعون هستی در اصطلاح ما "من کاذب" یا منیت یا شخصیت اکتسابی وعاریتی است که بطور کلی نفس هم نامیده میشود این احساس هستی باعتبار دیگران ودر مقایسه با آنها معنی دارد اگر دیگران نباشند ومقایسه ای در کار نباشد دیگر وجود ندارد اینگونه احساس وجود "نیستی هست "نما نیز نامیده شده است
پس نباید تصور کنیم که این احساس وجود که بر حسب دیگران در ذهن مطرح شده اصل وجود انسان است اصل وجود انسان پدیده ای یگانه وباشکوه وعجیب است واگر ما در شخصیت اجتماعی خود غرق باشیم به آن دسترسی نداریم اهل معرفت یا عرفا کسانی هستند که تا حدودی به اصل وجود خود رسیده اندوبه شخصیت اجتماعی خود چندان اهمیت نمیدهند اصولا کوشش عارف وزاهد اینست که از این منیت به من دیگر برسند منیت آفریده مخلوق وحقیر است ومن اصلی آفریده خدا وعظیم است اهل معرفت دقیقا اینرا احساس میکنند.

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۱ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۱۶ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱:

به نظر میرسددربیت22 ببندیدم باید باشد وبیت25 دیریست
---
پاسخ: به نظر می‌رسد مشکلات اعلام شده مربوط به شعر دیگری باشد. تغییری اعمال نشد.

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۳:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

گله از فراق یاران و جفای روزگاران
نه طریق توست سعدی سر* خویش گیر و رستی
---
پاسخ: مطابق نظر شما، «کم» با «سر» جایگزین شد.

 

kayvan در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۶:۳۵ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۸ - رسیدن خسرو به شیرین در شکارگاه:

"Goman mikonamBeite nakhost mesraye dovom "faregh olbal dorost ast
---
پاسخ: با تشکر، در مصرع مورد اشاره «فالغ» با «فارغ» جایگزین شد.

 

ناشناس در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۲:

نه پای آنکه ازکره خاک بگذرم...
عطار از کره خاک وافلاک به تنگ آمده میخواهد از قفس دنیا پروازکند ونمیتواند همه عرفا شکایت خودرا از تنگنای این زندگی به نحوی بیان کرده اند وجای تفصیلش نیست.
اما یک نکته جالب برای همگان اینکه دراین بیت زمین کروی دانسته شده است شاید بگوئیم این اصطلاح شعری است ودلیل کروی دانستن زمین نیست زیرا گالیله همین چند قرن اخیر کرویت زمین را کشف کرد ولی قبل از عطار هم آثاری حاکی از کرویت زمین وحود دارد مثلاغزالی که کمتر از هزار سال قبل میزیسته در کتا ب کیمیای سعادت چنین نوشته:"ستاره هست برآسمان که صدبارچند زمین(صدبرابرزمین)است واز بلندی چنان خرد نماید "وبه گفته اوخورشید از زمین بسیار بسیار بزرگتر است وچون دور است کوچک به نظر میرسد پیداست که این بیانات مستلزم کروی دانستن زمین است.

 

الف رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۶:۴۹ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۵:

در واقع این دوبیت ساخته ی شادروان سعید نفیسی است ار روی دو بیت عربی ابوالحسن احمد بن المومل . این موضوع در ص 423 چاپ سال 1341 کتاب نفیسی مندرج است.

 

الف رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۰۲:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۳:

نفیسی در صفحه 462 کتاب رودکی خود گفته است که مولوی در سرود ن غزل فوق به رودکی ( نگاه کنید به این پیوند) رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹/
با عاشقان نشین و همه عاشقین گزین
با هر که نیست عاشق مکن قر ینیا
نظر داشته است و دو بیت آن را تضمین کرده است.

 

الف رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۲:۳۵ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۹:

نفیسی در صفحه 462 کتاب رودکی خود گفته است که مولوی در غزل ذیل
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۵۳/
به شعر فوق رودکی نظر داشته است.

 

الف رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴:

نفیسی برای این قطعه دو منبع را ذکر کرده است:
منبع 12 - جنگ محمد تقی بن هادی
منبع 35 - لغت فرس اسدی نسخه ی خطی مکمل مورخ 877
آیا ممکن است که حمید رضا هم منبع دیگر را برای بیت ششم در همین جا ذکر کند؟

 

الف رسته در ‫۱۶ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۸۷، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲:

به نظر می رسد که متن اصلی گنجور ( که مطابق ری را است) از روی نسخه ی سعید نفیسی تهیه شده است .
نفیسی برای قطعه مورد نظر فوق 12 مرجع را در پایین قطعه ذکر کرده است. مسلما این قطغه در تمام 12 مرجغ یکسان نبوده است و خود شادروان نفیسی بنا به اطلاعاتی که داشته است و بنا بر روشی که داشته است چیزی بینا بین به وجود آورده است. ولی ویرایش شما هم کار را بهتر نکرده است که بلکه بدتر کرده است.
من فکر می کنم در حال حاضر بهتر باشد که متن گنجور را مطابق متن نفیسی نگهدارید و فقط اشتباهات املایی را تصحیخ بکنید، چون تصحیح اشعار رودکی کاری کارستان است و هنوز کسی پیدا نشده است که آن قدر دانش و احاطه به منابع موجود داشته باشد که از عهده ی این کار بربیاید.

 

۱
۵۱۱۱
۵۱۱۲
۵۱۱۳
۵۱۱۴
۵۱۱۵
۵۱۳۱
sunny dark_mode