محمد ملکی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۱۲ در پاسخ به Nooshin M دربارهٔ حافظ » مقدّمهٔ جمع آورندهٔ دیوان حافظ:
اولین تدوین کننده و جمع آورنده دیوان حافظ، رفیق و شاگرد صمیمی حافظ، محمد گل اندام است که این مقدّمه را نوشته است.
سوره صادقی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۳۴ در پاسخ به شهناز ولی پور هفشجانی دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
عالی. ممنون.
سوره صادقی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۳۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
زاغ سیهپر کنایه از شب، طوطی کنایه از روز رنگارن، خایه زر کنایه از خورشید، از حوصله: از روی حوصله. باحوصله. بیشتاب.
ولی عجیب توصیفی!!
سوره صادقی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
یکی از اسبهای سرکش همراه خسرو صبحهنگام از دستهای گیاه درو شده کمی خورد.
سوره صادقی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
ابیات ۵ تا پایان ۸ توصیف غروب خورشید است.
سوره صادقی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۵۲ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:
گل زرد کنایه از خورشید
عبدالرضا فارسی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری:
در شهر هیچ مسیحی نبود که صورتش خراشیده نباشد ( در سوگ نوشزاد)
عبدالرضا فارسی در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کسری نوشین روان چهل و هشت سال بود » بخش ۲ - داستان نوشزاد با کسری:
سرآرند بر خویشتن بر زمان یعنی به زندگی خود پایان دهند وخودشان رابکشند
رضا از کرمان در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
بجز ذات حق تعالی همه موجودات میپوسند ونابود میشوند و هر آمدنی را رفتنی است
رفات = پوسیده ،متلاشی
رضا از کرمان در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
هرکس که فقط تمام آرزویش تامین شکم ولذات دنیایی است مانند الاغ است ومصاحبت با او مثل رهبانیت است وجایز نیست
امنیت = جمع امانی ،آرزوها
رضا از کرمان در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
از نظر عاقلان کسی که دارای عقلی راسخ نباشد با جمادات مثل سنگ وکلوخ فرقی ندارد
رضا از کرمان در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
درود
مه ایست اشتباه نوشته شده ودر شما شبهه بوجود آورده باید نوشته شود مایست یعنی توقف مکن
پرنده به صیاد میگه : در خلوت نمان در خلوت توقف نکن که در اسلام رهبانیت یعنی ترک دنیا کردن توصیه نشده است
رضا از کرمان در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۱۵ در پاسخ به کتی دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۳۵ - انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان:
کتی عزیز درود برشما
نمیدانم بعد از گذشت این مدت مدید پاسخ خود را یافتهاید یاخیر ویاشاید از عدم توجه حاشیه نویسان به سوالاتت از این سایت قطع امید کردهای در هر صورت برای هربیت توضیح مختصری خدمتت ارایه میدم امیدوارم که بخوانی
تا توانی پا منه اندر فراق ///ابغض الاشیا عندی الطلاق
مصرع دوم حدیثی است به این وجه ابغض الحلال الی الله الطلاق یعنی ناپسند ترین حلال نزد خداوند طلاق است قصص مثنوی فروزانفر ص۵۸
خدا به موسی میگه تا میتوانی در مسیر جدایی خلق با ما گام بر مدار که ناپسندترین اعمال در پیشگاه خداوند طلاق است .
بیت بعدی از سر مستان وبیخودان توقع رهبری وراهنمایی نداشته باش (قلاوز=رهبر) چگونه کسی را که جامه مندرس پاره پاره بر تن دارد ، فرمان به رفو میدهی ؟
عالم لاهوت یعنی عالم الهی وعالم ناسوت یعنی عالم انسانی در اینجا مولانا این را به کنایه آورده معنی بیت امید دارم که حضرت باریتعالی با صفات خدایی خود در وجود خاکی وآدمی ما حلول کند وما را به درجه فنای در خود برساند
توضیحا از منظر فلسفه وعرفان چهار عالم لاهوت، ناسوت، جبروت وملکوت وجود دارد که بنده در پاشخ به حاشیه ساغر گرامی بر غزل ۱۳۹۰ مولانا به توضیح آنان پرداختهام که میتوانی به آنجا مراجعه بفرمایید .
شاد باشی هر جا که هستی عزیز
کوروش در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
چون حمارست آنک نانش امنیتست
صحبت او عین رهبانیتست
منظور از امنیت چیست ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
گفت عقل هر که را نبود رسوخ
پیش عاقل او چو سنگست و کلوخ
منظور از رسوخ داشتن عقل چیه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
زانک غیر حق همه گردد رفات
کل آت بعد حین فهو آت
یعنی چه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
منظور از در خلوت مه ایست در بیت اول چیه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
منظور از در خلوت مه ایست در بیت اول چیه ؟
کوروش در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۴ - مناظرهٔ مرغ با صیاد در ترهب و در معنی ترهبی کی مصطفی علیهالسلام نهی کرد از آن امت خود را کی لا رهبانیة فی الاسلام:
منظور از در خلوت مه ایست چیه ؟
غمناک ابددوست در ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۲۸ در پاسخ به پرویز شیخی دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸: