گنجور

حاشیه‌ها

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۴ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک:

باژ به معنی هدیه و باج

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۳ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو:

کافتن به معنی تجزیه شکافتن و گود کردن امده کاو به معنی مقعر و به لری kaos به معنی کاوی دیواره کوه کاربرد امروزی دارد و قوس عربی ریشه در این ها دارد

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک:

قنوج نام شهریست در هندو همچنین گویشی به نام قنوجی،البته نام این شهر در گویش اهالی هند کنوج میباشد که به معنی دوشیزه گوژپشت است

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۳ - حدیث بهو که با مهراج عاصی شد و خبر یافتن ضحاک:

در بیت 5 مصراع اول قنوخ اشتباه تایپ شده و صحیح آن قنوج میباشد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو:

به لری سن و گن هر دو به معنی بریدن به کار می رود سن شاید ریشه فارسی سنان باشد و گن با تبدیل گ به ج با جنه که سپر است به عربی معرب شده است ولی نیاز به پژوهیدن بیشتر دارد

امین کیخا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۹ - جنگ اول گرشاسب با لشکر بهو:

خشت نیزه و زوبین معنی میدهد در خسرو شیرین هم برای نیزه بلند واژه دورباش اورده شده که نوعی نیزه برای دور نگه داشتن بوده است

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را:

مارفش مانند مار ،ماروش در واقع

نیلوفر در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۲۴ - نامه ضحاک به اثرط و خواندن پهلوان گرشاسب را:

که آواز بازاید از کوهسنگ :پژواک

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۰:

ام متن قبل از ابیات دشمن ضعیف که در طاعت آید ودوستی نماید مقصود وی جزاین نیست که دشمن قوی گردد وگفته اند بردوستی دوستان اعتماد نیست تا بتملق دشمنان چه رسد وهرکه دشمن کوچک را حقیر شمارد بدان ماندکه آتشاندک را مهمل می گذارد --
امروز بکش چو می‌توان کشت
کاتش چو بلند شد جهان سوخت
مگذارکه زه
کند کمان را
دشمن که به تیر می‌توان دوخت

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۸:

سه چیز پایدار نماند مال بی تجارت وعلم بی بحث وملک بی سیاست - قطعه وقتی بلطف گوی ومداراومردمی-باشد که در کنمد قبول آوری دلی
وقتی بقهر گوی که صدکوزۀ نبات -گه گه چنان بکار نیاید که حنظلی

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۶:

ملک از خردمندان جمال گیرد و دین از پرهیزگاران کمال یابد پادشاهان به صحبت خردمندان از آن محتاج ترند که خردمندان به قربت پادشاهان-پندی اگربشنوی ای پادشاه -در همه دفتر به ازین پند نیست-
جز به خردمند مفرما عمل
گرچه عمل کار خردمند نیست

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۵۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۵:

عالم ناپرهیزگار کور مشعله دار است یهدی به وهو لایهتدی- بیت- بیفائده هرکه عمر درباخت -چیزی نخرید وزرباخت

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲:

اگر امیدداری کزو بر خوری-بمنت منه اره برپای او ---
منت منه که خدمت سلطان همیکنی- منت شناس ازوکه بخدمت بداشتت

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۲:

یک بیتی جامانده -- آنکس که به دینارودرمخیر نیندوخت- سر عاقبت اندرسردینارودرم کرد ---- این متن اضافه گردد عرب گوید جٌدولا تمنن لان الفائده الیک عائدة یعنی به بخش ومنت منه که نفع آن بتوباز میگردد

داود در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۳۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱:

مکن نماز بران هیچکس که هیچ نکر -که عمر درسر تحصیل مال کرد ونخورد

حسین در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۳۸ - خبر یافتن پسر بهو از کار پدر:

مهراج همان مه راجا یا مهاراجه به معنی بزرگ میباشد که خطاب به فرمانروایان مورد استفاده داشته

حسین در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۰۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل:

واژه آژنگ از دو آژیا آج به معنی چین و شکن و انگ تشکیل شده .آنچنان که پلنگ از پل به معنی لکه و چرک و انگ

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل:

آژنگ به معنی ترنجیدگی و چین و شکن پوست میباشد وگاهی به معنی موج کوچک هم کاربرد دارد

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۲۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۱۶ - پادشاهی شیدسب و جنگ کابل:

آختن به معنی بر کشیدن و کین آختن به معنی کینه کشی میباشد

رضا در ‫۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۱۰ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد سوم » ماجرای نیم‌شب:

قفا به معنی پشت سر میباشد

۱
۴۹۵۲
۴۹۵۳
۴۹۵۴
۴۹۵۵
۴۹۵۶
۵۴۲۴