امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۳ - تزویج دختر شاه زابل با جمشید:
برای عاشق واژه مهر جو را بکار برده است خود عشق بر خلاف تصور همگان از گیاه عشقه که به گیاهان دیگر می پیچد نیست و ان واژه ای پارسی ست با نگارش اشق یا اشک زیرا به زبانهای اسلاوی که هندی اروپایی هستند هم ایشکا یعنی مراقبت کردن ونگهداری کردن از دیگری و این کلمه را اقای دکتر ملایری در فرهنگ اختر فیزیک شناسی أش که روی خط ازاد قابل استفاده است ذکر کرده اند و من فقط گفته گیری کردم
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
همخفت نخجیر یعنی همخواب جانوران شکار شونده و کلا ددان که در نوشته نخستم شکاری تایپ شد و کوتاهی از سیستم پیشنهاد واژه رایانه ام بود با پوزش
دانلود فیلم در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » منوچهر » بخش ۴:
به به
دانلود فیلم در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۱۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۶ - در آفرینشِ ماه:
به به
دانلود فیلم در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ عبید زاکانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵:
جونم عبید زاکانی
ناشناس در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۵:
در بعض نسخه این هم هست - وه که هرگه که سبزه در بستان :بدمیدی چه خوش بدی دل من
علی عباسی در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۳۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۳ - گوهرفروش:
«تا» در بیت پدرت گوهر خود تا ... به را تبدیل شود. یعنی:
«پدرت گوهر خود را به زر و سیم فروخت»
یا علی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
پیش از پس بودن گیراست . مثل شاگردی که در کلاس کم هو شان اول شود او هر چند ممتاز است اما به نوعی از دیگران پس است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۰ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
کنداگر از کندا یعنی دانا و حکیم است اما کندا ور فردوسی در شاهنامه از کند یعنی دل اوری امده است در فارسی خوزستان کردی و لری گند بیضه است که مایه شجاعت دانسته شده بدین ترتیب و جند عربی سرباز از این واژه است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۷ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
دام و دد متضادند در عین شباهت دام جانور tameو اهلی است و دد وحشی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
کستی کند با باده یعنی با باده کشتی بگیرد و بستیزد و زیاد اشامد . زفت یعنی خسیس . اسپری سپری و طی شده اخری . کشی یعنی خوشی کش خرام یعنی خوشخرام. تذرو های کاوان یعنی کاونده یعنی کبک هایی که به هم ور میرفتند و می لاسیدند . جام دمادم یعنی جرعه نوشی کم و تند پیمانه گرفتن .
مصطفی در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۱:
طبق نسخه چاپی که بنده در اختیار دارم به این صورت هست:
از جمله ی رفتگان این راه دراز
باز آمده کیست تا به ما گوید راز
تا بر سر این دوراهه ی آز و نیاز
تا هیچ نمانی که نمی آیی باز
مصرع دوم کلمه آخر "راز" صحیح است
سعید قبله مرکید در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۳:
مفهوم این رباعی بسیار نزدیک به یکی از آثار منتسب به ابن سینا می باشد:
دل گرچه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
اندر دل من هزارخورشید بتافت
آخر به کمال ذرهای راه نیافت
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۴۶ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
سیه غژب انگور سیاه جدا شده از خوشه که چرخشت کنند پاشنگ هم پوزار و پای افزار است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
ندانند امرغ مرد و نژاد یعنی مرد أمرغ و مرد با نژاد را از هم نمی شناسند و امرغ یعنی رذل و پست
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۲۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
ماه ناکاسته یعنی ماه کامل بدر و واقعا جایی چنین کلمه ای ندیده ام باید افرین خواهد بدین مرد توس
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۹ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
پری را به رخ کردی از دل بری رخ کردن یعنی ظاهر کردن
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲ - آغاز داستان:
همخفت نخجیر یعنی همخواب جانوران شکاری
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱ - در مردانگی گرشاسب گوید:
میل به معنی گرز است و میلاد که نام پسران نهد از این میل میاید ونه میلاد که به عربی تولد معنی میدهد چه فردوسی نام شهسواری را به شاهنامه میلاد اورده است و میل باستانی هم همان می باشد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۴ - ملامت کردن پدر دختر خویش را: