گنجور

حاشیه‌ها

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

به گمانم با نگاهی به غوغا در لت دوم باید همان قطاع به ضم قاف را در نظر گرفت

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۲:

بلیت کشیدن کنایه از تحمل آزار و ستم است

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۲:

درسطر چهارم عبارت ددی نادرست و درست آن به نظر دیدی می آید

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۰۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۴:

رونق افزون بر پیشرفت امر که کاربردرایج آن است به معنی گرمی و تیزی بازار نیز است و فروغ که البته شکل نخستین و البته وارون نور که همان نور است به خوبی در آن دیده میشود سپاس استاد کیخا

مینا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۴:

مشاهره نرخیست که کسی را در قبال آن برای انجام کاری اجیر کرده باشند به گمانم همان شهریه ایست که ما امروزه به کار میبریم

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۴۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۳:

سنجار در نواحی موصل واقع شده که زادگاه سلطان سنجر است .در اطراف شهرستان دزفول هم مکانی با همین نام وجود دارد که چندی پیش پایان نامه ای ضعیف با این عنوان قوی خواندم .سنجر یا سنجار!

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۱۳:

استاد گویا میخواسته اند حاشیه نویسی یا به قول دوست جدیدمان کیانا جان کناره نویسی را امتحان کنند اما اگر نیک ببینیم شاید دوستی بوده اند که سبب خیر گشته و مسبب خواندن این حکایت سعدی شده اند

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

قطاعان را چگونه باید از مولانا بپذیریم که قطاع خود جمع قاطع است و دوباره با ان جمع بسته شده است مثل این است که بگوییم راهزنان های راه .استاد چه تو جیهی برای آن دارید

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

از لغت زخم ما یک لغت زخمند را هم داریم که کمتر به کار می رود

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

با درود به دوستان لغت سلیح را همیشه فردوسی برای سلاح به کار می برد و من سپس تر دریافتم سلیح از زریه است و ان لغت پهلوی زره می باشد یعنی ضریح هم که گرداگرد مغاک و ارامگاه می بندند از همین لغت زریه است چون به شکل چشمه ها و حلقه های زره است یعنی ضریح عربی از روی زریه است بعد ها سلیح هم ساخته شده است همه از زریه هستند و به همین دلیل فردوسی انها را اورده است .اما سلحشور لغتی قدیمی است شواهدی در ادب مانده از زبان اوستایی داریم از این لغت و پیوندی با شستن سلاح ندارد !

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

جهاز به فارسی می شود برگ و یا ساز و برگ

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

سرنا باید از سورنا باشد یعنی نایی که در سور می نوازند !

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

هر جا اسم اعشا بیاید باید نام حسن ابن هانی اهوازی را هم اورد او بهترین نمونه غزل عربی را سرود و یک فارس اهوازی بوده است و شیوایی عربی اش به گونه ای بوده است که نام خیابانی در میانه بغداد را به نام او یعنی ابو نواس گذاردند ( یا گزاردند ) تا اینکه به دست نژاد پرست صدام حسین این نام بر افتاد ! درود به ابو نواس و به اعشی میمون

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۷۵:

هر چند اعشی به عربی معنی شبکور دارد اما من دریغا گو می شوم اگر نام اعشی میمون را نیاورم .اعشا میمون شاعر عربی و پارسی که بسیاری از نام گلها را در شعر های عربی اش هم اورده است .خاندان منذر که عرب های فرهیخته و دلیر بودند در روزگار ساسانیان کار پرورش شاهپورهای ساسانی را به گردن می گرفتند و از میان ان ها بهرام گور شناخته و دانسته است .جایگاه فرماندهی ایشان در محل استان الانبار عراق امروزی است .گویا اعشا بسیار فارسی دوست داشته است و یک بار به دربار خسرو ی دوم گویا برای ترگمان امده است .درود بر همسایه دوستی و بزرگداری بزرگان !

ابوطالب هروی کرمانشاهی در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ ملک‌الشعرا بهار » قصاید » شمارهٔ ۹ - جواب بهار:

بهار شاعر بزرگی بود و در شعر و ادب دست داشت ولی انصاف این است که ادیب الممالک فراهانی هم در شعر و هم در زمینه ی دانش و علم از بهار دانشمندتر بود و تنها اشکالش استفاده از لغات دساتیر و عدم همراهی با موج شعر عصر مشروطه بود. لذا طعنه های بهار در این شعر بر علم و شعر ادیب الممالک واقعا ناوارد است به علاوه الفاظ زشت به کار برده درباره ی او هم. حتی اگر بگوییم ادیب الممالک قبلا بهار را هجو کرده باشد باز هم دلیل و مجوز درستی برای استعمال این الفاظ توسط بار نیست. راستی هم بهار و هم ادیب هر دو آزادیخواه و مشروط طلب بوده اند و البته قبل از مشروطه هر دو در مدح مظفرالدین شاه شعر و مدیحه گفته اند و حتی لقب ملک الشعرا را مظفرالدین شاه به بهار داد.

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۱۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

با پوزش موی سر به اشتباه میر سر نوشته شده که به این ترتیب اصلاح میشود

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷:

در شرح جلالی دکتر جلالیان خوانده ام .البته اگر به این کتاب دسترسی ندارید در وبسایت دکتر جلالیان هم میتوانید این مطلب را ببینید نشانی هم www.dr jlalian.ir

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:

غر میشود با پوزش زن فاحشه و قحبه البته معنی ترکیده هم میدهد

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:

برای حفظ امانت باید بگویم در کتاب دکتر شفیعی کدکنی خوانده ام اما نام کتاب را فراموش کرده ام

سعید در ‫۱۱ سال و ۸ ماه قبل، پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۴:

سرکه فشانی چه کنی زیباست یعنی چرا ترش رویی میکنی اما جالب تر اینکه خوانده ام که برای خاموش کردن آتش از سرکه استفاده میکرده اند و این موضوع اینجا به خوبی ملموس است

۱
۴۷۵۸
۴۷۵۹
۴۷۶۰
۴۷۶۱
۴۷۶۲
۵۴۵۸