نه گل نه لاله درین خارزار می ماند
دویدنی به نسیم بهار می ماند
مآل خنده بودگریه پشیمانی
گلاب تلخ ز گل یادگار می ماند
بساط خاک بودراه وخلق نقش قدم
کدام نقش قدم پایدار می ماند
به عشق کن دل خود زنده کز نسیم اجل
چراغ زنده دلی برقرار میماند
چنین که تنگ گرفته است بر صدف دریا
چه آب در گهر شاهوار می ماند
بریز برگ وبکش بار کز خزان برجا
درین حدیقه همین برگ وبار می ماند
مگر شهید به این تیغ کوه شد فرهاد
که لاله اش به چراغ مزار می ماند
غبار خط تو تابسته است در دل نقش
دلم به مصحف خط غبار می ماند
مه تمام هلال وهلال شد مه بدر
به یک قرار که در روزگار می ماند
زلاله وگل این باغ وبوستان صائب
به باغبان جگر داغدار می ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مورد زوال و ناپایداری زندگی و زیباییهاست. شاعر میگوید که نه گل و نه لاله در این دنیای پرخار و زشت باقی نمیماند و همه چیز در حال گذر است. حتی خوشیها و خندهها هم به گریه و پشیمانی تبدیل میشوند. زندگی و عشق زودگذرند و فقط یاد و خاطرهها ممکن است برای مدتی باقی بمانند. شاعر به ماندگاری عشق و دل زنده اشاره میکند، ولی در نهایت همه چیز به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است. این شعر به زیبایی و غم زندگی و عشق پرداخته و از پیوند بین زیبایی و اندوه صحبت میکند.
هوش مصنوعی: در این دنیای پر از مشکلات و سختیها، هیچ چیز جز زیبایی و خوشیهای زودگذر دوام نخواهد داشت. همچون گلها و لالهها که در این بیابان پر از خار نمیتوانند بمانند، زیباییها و خوشیها نیز به سرعت میگذرند و فقط به یادگار نسیمهای بهاری میمانند.
هوش مصنوعی: در نهایت، خندیدن به اشک و پشیمانی تبدیل میشود. مانند اینکه گلابی که از گل گرفته شده، طعمی تلخ دارد و نشانی از گل به جای میگذارد.
هوش مصنوعی: دنیا به مانند بستر خاکی است، و انسانها به مانند نقشی هستند که بر این بستر باقی میگذارند. اما کدام یک از این نقوش بر جای میمانند و در طول زمان پایدار خواهند ماند؟
هوش مصنوعی: به عشق خود جان بده، زیرا که نسیم مرگ باعث میشود چراغ دل زنده باقی بماند.
هوش مصنوعی: آب دریا وقتی در صدف قرار میگیرد، به دلیل فشار و تنگی اطرافش، نمیتواند به خوبی خود را نمایش دهد. مانند این است که گوهری با ارزش در جایی محبوس شده و از زیباییاش پنهان مانده است.
هوش مصنوعی: برگها را بریز و باران بیاور، زیرا در فصل خزانی که در این باغ باقی مانده، همین برگها و باران باقی خواهد ماند.
هوش مصنوعی: آیا کسی که برای عشقش جان داده، به مانند فرهاد در کوهها نمیجوشد؟ که گل لالهاش در کنار قبرش به یاد وی روشن میماند.
هوش مصنوعی: غبار خط تو در دل من جاودانه شده است و یاد و آثار عشق تو بر心م همچون یک کتاب مقدس باقی مانده است.
هوش مصنوعی: ماه به شکل هلال درمیآید و سپس به صورت یک ماه کامل نمایان میشود، اما برای همیشه در روزگار باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: این باغ و بوستان پر از گل و لاله است، اما برای باغبان که دلش پر از غم است، زیباییها و عطر آنها مانند یک درد عمیق به نظر میرسد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مگو کسی بمن خاکسار می ماند
بروی آب ز عکسم غبار می ماند
محیط عشق همه آب زندگیست، مترس
کسیست غرقه که او در کنار میماند
براه عشق که افتادگیست رهبر او
[...]
نه گل، نه لاله درین خارزار میماند
دویدنی به نسیم بهار میماند
مل خنده بود گریهٔ پشیمانی
گلاب تلخ ز گل یادگار میماند
مگر شهید به این تیغ کوه شد فرهاد؟
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.