گنجور

حاشیه‌ها

شرح سرخی بر حافظ در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹:

متاسفانه در متن چند غلط املایی وجود دارد مانند ( چین ) که ( چسین ) درج گردیده و ... به بزرگی خویش باید ببخشید . در مورد بیت مقطع ( حافظ از زبان درازی ) صحیح است

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

با پوزش درست تر

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

یعنی اینکه خاموشانه از کنار این داستان گذشتن به نگاهم درستر است .

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۰:

البته من جداستان هستم با سرورمان شهریار و به پاکی دلها برای سرودن دیوانهای باریک بینانه ایمان دارم و البته مغبچه و مغبچگان را می دانم چرا می آورند و دلاسوده هستم پیوندی با جنسیت ندارد ولی نمی توانم بگویم که سزا نیست .

شرح سرخی بر حافظ در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹:

غزل در مورد رابطه ی حافظ با شاه شجاع در دوره ی دوم حکومت شاه است که به علت رک گویی حافظ شاه از او عصبانی است و دستور داده است که او را به حضورش راه ندهند و داستان از این قرار است که شاه شجاع در مورد غزل های حافظ ایراد می گیرد که ابیات از هم گسسته و در یک موضوع واحد سخن نمی گوید و سپس از اشعار خود تعریف می کند و دیگران نیز سخن او را تصدیق می کنند . حافظ خیلی خونسرد جواب می دهد که البته همینطور است و اشعار شاه از بنده زیباتر و بهتر است اما نمی دانم چرا اشعار من تا چسین و ماچین رفته است و شعر سلطان هنوز در شیراز درجا می زند !! و شاه که به عمق سخن پی می برد و نزد بزرگان بی اعتبار می گردد کینه ی حافظ را در دل می گیرد و تا زمان مرگ نیز آن رابطه و دوستی که بین او و حافظ در دوره ی اول حکومتش بود به وجود نیامد هر چند حافظ با سرودن چنین غزل هایی سعی در رفع کدورت داشت و حافظ چندین غزل در این مورد دارد . با دانستن این شان نزول بیت سوم و ششم قابل درک است . در بیت مقطع هم اشاره به همان زیبا درازی خود می کند . و بیت ششم هم در حقیقت عذر سخنی را که گفته است می آورد و کل غزل در حقیقت حافظ از سخنی که گفته است و می داند که شاه را آزرده است ، عذر خواهی می کند

سید محمد فرقانی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ باباافضل کاشانی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

در مصرع دوم "را" اضافی است

ملیحه رجایی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۱:

بیت 4:
که که را می‌کند --> که کرا می‌کند
کرا کردن : ارزیدن، ارزش داشتن

امیرعلی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » ساقی‌نامه:

بیت دوم آنما به آن ما
برای ما فرود آمد

بزرگمهر وزیری در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۷:

ای کاش که جای آرمیدن بودی
یا این ره دور را رسیدن بودی
کاش از پس صد هزار سال از دل خاک
چون سبزه امید بر دمیدن بودی

انوشه روان در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۵۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایتِ شمارهٔ ۱۵:

جوهری در اینجا به معنی جواهرفروش است.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی:

مولانا بسیار بر ادبمند بودن رونده پافشاری می کند ، این را پیشتر هم در دفتر یکم گفته بود .

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی:

ادبسار یعنی ادبیات جایی که ادب بسیاراست ، ادبسرا هم زیباست .

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۵ - قصد خیانت کردن عاشق و بانگ بر زدن معشوق بر وی:

قصد لغتی بر ساخته از خواست فارسی است

علی میراحمدی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:

غزل های سعدی بسیار سرخوشانه است و به درد فکر کردن نمیخورد.

علی میراحمدی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » داغ تنهایی:

اگر تو سوختی، من جزغاله شدم.

آذردیماهی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

چه زیباست، چه زیباست، جه زیباست
این عشق خدایی که به یکباره هویداست
هرگز نرسد فهم به ادراک مثالش
هرجا سخن از آن گوهر بکتاست

سمانه در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۵۵ دربارهٔ وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۳ - در سپاسگزاری:

سپاسگزارم...زیباست

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

با درود به شما اینکه گفته شد محبتی انسویه است که نوشته من نیست .سخن ابو حسن خرقانی است .اما اینکه خیال فعال و حضرت خیال هم سخن ابن عربی است .من کلا هیچ چیز نگفته ام از خودم . درود به شما . درود به شما پروردگار را با دل پاک بنیا بر رستگاری ما هم . که لطف او همگان را در برگرفته و نیز ویژگان را سرشارکرده است .

علی میراحمدی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۱۲ - هم در آن موضوع و توسل به خواجه بونصر:

همه گرفتاریم، همه محبوسیم.

آذردیماهی در ‫۱۱ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۳:

و درمورد اینکه فرموده اید یزدانشناخت موهبی است یکسویه و خیالی اجازه دهید عرض نمایم به تحقیق 30 ساله همراه با چند صد هزارنفر داوطلب هم در ایران و هم در کشورهای دیگر اثبات گردیده که موهبتی است همگانی برای آنانکه تسلیم شده اند و به مقام صالح رسیده اند و بسیار ساده است برای هرکه بخواهد.
و زکات علم آموختن آن است که اگر غیر از این بود هرگز کتابهایی از بندگان مصلح خدا همچون مولانا، حافظ، صائب، شاه نعمت اله و دیگران برجای باقی نمی ماند.
اما ازبد اقبالی بوده یا سکوتی در پی 6 قرن تبعیت چشم و گوش بسته که همواره این نظر ترجیح داده شده که اگر کسی اسرار حق را دانست محکوم گردد به بسته شدن دهان و کنده شدن پوست، غافل از اینکه اصل وجود تک تک انسانها در این عالم مجازی، دستیابی و درک اسرار حق بوده است در پرتو رحمانیت عام الهی تا هریک از ایشان با تجربه منحصر به فرد خود مجموعه آدم را تعالی بخشند و جواب الست بربک را بیابند و در این راه البته:
"کس بجایی نرسد به توانایی خویش + الا تو چراغ رحمتش داری پیش"
براین اساس اول اینکه امکان دستیابی برای همگان هست تا عدالتش خدشه دار نشود، با برآورده شدن یک شرط ( خواستن و شاهد بودن که توسط شخص میسر می شود که همان تسلیم است و در سوره آل عمران شماره 19 می خوانیم : دین نزد خدا تسلیم است - که البته خودشیفتگان آنرا اسلام معنی می کنند-) و دوم رحمت خداوند است که راه را برای همگان باز گذاشته چه آنانکه دنبال هدایت هستند و چه آنها که در پی تاریکی.
البته شروع این مسیر زیبا بدون مربی امکان پذیر نیست مگر به اشتیاق فراوان و جامه دران که در دوره کنونی بشریت مجالی برای ماندن در غار و گذران کل عمر به عبادت تا یافتن روزن نوری ندارد و تسهیلات حرکت بسیار در دسترس تر و همگانی شده است که وقت بشریت تنگ است و اسرار کشف نشده بسیار و این خواست خود او بوده که کشفش نماییم.
گفته هایش را دوباره مرور کنیم و از ظاهر آنها به باطن نفوذ کنیم و کشف رمز نماییم، همانگونه که مولانا فرمود:
"ما زقرآن مغز را برداشتیم + پوست را بهر خران بگذاشتیم"
در اینخصوص سخن بسیار است و من بی سواد هنوز در پی عبور از الف الرحمن هستم.
متشکر می شوم نظر تکمیلی شما را در این مورد بدانم.

۱
۴۶۶۳
۴۶۶۴
۴۶۶۵
۴۶۶۶
۴۶۶۷
۵۴۲۵