امید در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
بگو هر عاشقی را منشاءای است
بگو عاشق منم منشاء علی است
امید در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۳:
اه ای دل مسکینم حزن است به فراوانی
تا پرده کند ای دل ان خسرو شعبانی
ای دل شنو از دیده این دیده فرسوده
مشتاق رخ جامه از یوسف کنعانی
سودابه مهیجی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۷:
درباره بیت قبل از بیت پایانی
دربعضی نسخ آمده
بخسیدن وجگن
بخسیدن بمعنای پژمردن
وجگن بمعنای آلت تناسلی
بابک در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:
حسین کریمی عزیز،
البته این بابک دیگری است، و نه آن همنام که شما را مورد خطاب قرار داد.
سپاسگذار از دید شما، این بنده نیز با لُبّ گفتار شما همرهم ولی بابت مهمتر بودن قسمتی از آثار سعدی:
باید نظر کرد که بوستان و گلستان در عین حال که سرشار از معارفند به زبانی آورده شده که برای ما زمینیان راحت و ساده تر قابل حضم و فهم می باشند و بیشتر به مسائل زندگی و زمینی می پردازند، ولی در غزلیات شیخ در عالمی دیگر سیر می کند.
شاید که مثنوی مولانا و دیوان کبیر را نیز توان نمونه ای از این دوحالت، یکی نزدیکتر به عقل و درک ما و دیگری در عالمی دورتر، تجسم کرد.
شاد و پایدار باشی
امید در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
ساقیا شرابی ده تا دمی رهایی شوم
در بهشت عشقت شوم همدم بهائی شوم
مصطفی مستوری در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۲:
واژه " دوستدارانت" به جای "دوستدارانم" در مصرع شبی نپرسی و روزی که دوستدارانت
به جای بیت اول اینگونه نیز آورده اند:
مرا دو چشم به راه و دو گوش بر پیغام
تو فارغی و به افسوس میرود ایام
پروین اعت...... در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۸۱ - جوجهٔ نافرمان شاعر نامشخص:
گفت با جوجه مرعکی هوشیار که زه پهلوی من مرو به کنار
چون که بار دگر دراین تهران قهتی مرغ و جوجه هست عیان
چشم خود تا بهم زنی رفته ای توی دیگ زود پز پخته ای
تا بود برقرار این کمپود هست از به ما خطر موجود
.
.
.
جوجه گفتا که مادرم ترسوست بخیالش که ادمی لولوست
دو قدم دورتر شد از مادر جوجه دزدی درآمد از سنگر
..
.
مادرش ناله اش شنید از دور گفت ورپرده چشمت کور
تا بدانی که گفته مادر هست از هر سخن بهتر
درود بر جمیع شاعرها . و پدر و مادران داغ دار . اهواز
امید در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
همه علمی ز ریزد همه حسنی ز تو خیزد
که سنایی و سرودش به سنای نو بخیزد
امید در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ شاه نعمتالله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:
نعمت الله عارفی بر مستی
می دهد اوا به بهر راستی
کمال در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۸:
سلام وخسته نباشید.
فالی درخصوص این غزل:
ای صاحب فال،درزندگی رنج کشیده ای و
احساس تنهایی می کنی ،اماازخودسازی و
کمال غافل نشده ای، برای رسیدن به ،،،،،،،،،،
آرزوهایتان تلاش کنید،هرانسانی بایداز،،،،
فرازونشیب های زندگیش بگذردوراه حلی
برای تمامی مشکلاتش پیداکند،دست از،،،،
روی دست برداریدوبه پاخیزیدکه فرصت
بسیاراندک است، پیروزی ازآن شماست.
پیروزباشید.
علی محمد محمودی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۶۷:
در متن تفسیری قرن هفتم بدین شکل آمده است:
ور کشته شوی بر سر کوی عشقم
شکرانه بده که خون بهای تو منم
پرویز در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۲:
با توجه به قافیه و ردیف دو بیت دیگر، حرف ه از کلمه پادشاه باید حذف شود و پادشا نوشته و خوانده شود.
فرشاد عربی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۱۷:
نظیر تلفظ فوق را در این بیت از دیوان کبیر هم می بینیم که برای مولانا امری مسبوق به سابقه است که
در مصرع اول آه و در مصرع دوم بایستی أه خوانده شود:
آه دردت را ندارم محرمی
چون علی اه میکنم در قعر چاه
غزل شمارهٔ 2380
میرفخرایی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۱:
بترسد چنین هرکس از بیم کوس
چنین برخروشند چون زخم کوس
کوس در مصرع اول بیت به معنی "تنه زدن" و در مصرع دوم به معنی "طبل"، کنایه از صدای زیاد و گوش آزار
میرفخرایی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور ذوالاکتاف » بخش ۲:
بترسد چنین هرکس از بیم کوس
چنین برخروشند چون زخم کوس
با مراجعه به لغتنامه دهخدا، به نظر می رسد که کوس در مصرع اول بیت به معنی "تنه زدن" و در مصرع دوم به معنی "طبل"، کنایه از صدای زیاد و گوش آزار
ناشناس در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۵۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شاپور پسر اردشیر سی و یک سال بود » بخش ۲:
قیدافه احتمالاً معرب نام استان "کاپادوکیه" از سرزمینهای روم شرقی ست. التوینه نام منطقه ای در سوریه است که آن هم جزیی از روم شرقی بوده.
ناشناس در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ عطار » منطقالطیر » بیان وادی فقر » حکایت پروانگان که از مطلوب خود خبر میخواستند:
فرشید پرسیده است که در بیت 6، واژهٔ « در » به چه معنی است؟
پاسخ : «در» حرف اضافهای بوده است که تا قرن هفتم بعد از اسم میآمده است برای تاکید، به معنی درون. این کاربرد بعد از قرن هفتم از میان رفته است.
مثال:
شود نامتان در جهان در بزرگ
بمیرد همه لشکر شیر و گرگ ( فردوسی)
به دریا در منافع بیشمارست
وگر خواهی سلامت بر کنارست ( سعدی).
هیچ در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸۳:
زیبایی شعر در آن است که هر کس بقدر شعورش از آن برداشتی می کند . دانشمند فرزانه ای چون عمر خیام که عُمر خود را به خدمت همنوعش گذرانده هرگز نمی توانسته که یک مست لاابالی بوده باشد او مست می نابی بوده که با چشم سر نمی توان به آن نگریست از جانب حضرت دوست است و بس .
می نوش که عمر جاودانی اینست /خود حاصلت از دور جوانی اینست
هنگام گل و باده و یاران سرمست / خوش باش دمی که زندگانی اینست .
اون خیامی که بعضی از عزیزان میگن که اصلا نباید به عمر جاودان اعتقادی داشته باشه! پس می حقیقی در عالم است که بقول اوستاد آدمی میبنده به کمرش و با اون به گور میره … درضمن چطور در شعر نمک ، ماه ، دریا ، رود ، دوست ، رخ و… معانی مختلف و تفاسیری دارند ، بعد ما بگیم نه می همون می ایست که ما می گوییم ! چون ما فقط یک می رو میشناسیم. نه عزیزان ماده پرست من کمی تامل لازمه نظرتون بسیار قابل احترامه ولی اصلا مهم نیست.
سالک در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۶ - حواله کردن مرغ گرفتاری خود را در دام به فعل و مکر و زرق زاهد و جواب زاهد مرغ را:
کار او دارد که حق را شد مرید/ بهر کار او ز هر کاری برید
بابک در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳: