ایزدجو در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۰:
جناب استاد شمش الحق
با دورد
کاملاً حق با شماست
بنده ”از آن دست “را به معنی” آن طور“ و ”آن سبک “گرفتم
ولی نمیدانستم دست کشیدن معنای پروردن و تربیت کردن هم میدهد
مَن عَلّمَنی حَرفاً ، قَد سَیّرَنی عَبدا
ضمناً در مورد ” می کِشَتَم“ که جناب مشهور اشاره فرمودند چه میفرمایید؟
چون گمان نمیکنم خار و گل را کِشت کنند ، بلکه میپرورند
با سپاس
عباس در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۹:
با سلام خدمت دوستان و اساتید ادب
از رنگ همچو چنگی باری دوتات کردند
میگه از نیرنگ دوتات کردند یعنی کمرت رو خم کردن میشه گفت از غم و اندوه آنها کمرت را شکست و دوتا شدی
داکتر ق. مصلح بدخشانی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
در بیت هشتم:
گوسفندی برد این گرگ "مُعَوَّد" "همه روز"، درست است!
با کلمه ی "هر روز" ، در وزن مصرع خلل وارد است.
با کلمه ی "مزور" و "همه روز" هرچند وزن درست است و معنای خوبی هم دارد، ولی با کلمه ی "مُعوَّد" به معنی عادت داده شده و معتاد و کلمه ی "همه روز" معنای مصرع و بیت بهتر و وزن آن درست است.
احمد رمضانی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۰۴ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۱۱ - حکایت مرد کوته نظر و زن عالی همت:
البته باید توجه داشت که روزی رسانی خداوند، به این صورت نیست که فرد بنشیند و هیچ حرکتی نکند و خداوند روزی اش را بدهد زیرا همان گونه که معروف است: از تو حرکت از خدا برکت. یعنی فرد باید تلاش کند و بعد روزی را جذب کند. وقتی فرزندان انسان افزایش می یابند باید بیشتر تلاش کرد. درست مثل قضیه توکل بر خدا و بستن زانوی شتر است که روزی فردی شترش را نبست و گفت بر خدا توکل می کنم و خداوند نمی گذارد شترم حرکت کند و برود و گم شود رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: با توکل زانوی اشتر ببند؛ یعنی انسان هم باید توکل داشته باشد و هم باید اموالش را مراقبت کند.
ناشناس در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۷ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:
باسلام
بیت دوم مصراع اول:توهمان انگارکان درراه عشق
بیت آخرمصراع اول :جان عطار در سپاه سرعشق
peyman در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۲۵ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۴:
شعر دلا خو کن به تنهایی از خانوم سیمین بهبهانی هستش
غلی یاوری راد در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۸ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:
بله ، واقعا که شاهکاری دیگر از محسن چاووشی
محمد در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۲:
من دریکی از نسخه های قدمی چاپ سنگی موردیکه اقای ترابی در موردابیات 4-5 گفتن دیدم و به نظر من هم باید همین درست باشه
در همون نسخه بیت 6 رو بعد از بیت 2 گذاشته شده که به نظر هماهنگ تر میاد
علی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۵ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۶ - در نعت رسول اکرم (ص):
این شعر درباره حضرت علی سروده شده و نه نعت حضرت رسول. اشارات زیادی هست در قصیده که میتوان اینرا حدس زد ولی بیت آخر دقیقا اشاره به حضرت علی است.
مسلم در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
متن ارسالی ازبنده است عذر خواهی که اسمم رو ننوشتم کوچیک همه شما بزرگواران مسلم
ناشناس در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
سلام عذر خواهی چون باگوشی بود یه کم مشکل و فراوان اشکال واما بعد ... سلام وعرض ادب
ای که از دفتر عقل آیت عشق آموزی
ترسم این نکته به تحقیق ندانی دانست
شمای که با سنجیدن هرچیزی و نشانه عشق را آموختی دراینجا فقط شما توانستی یک عاشق را بشناسی نه بیشتر بیشتر منظور اینکه شما عاشق نیستی می ترسم که این نکته نکته همانی است که عاشق داند عاشق را مجنون خطاب می کنند چرا چون فعل عاشق منطقی وعقلی نیست وشماهم عاشق را منطقی شناختی و درکش نکردی نکته ای است درین پرده که عاشق داند ورنه چشم ولب ورخسارودهان اینهمه نیست
سوال دوم بانوروفیا هم که عشق اموزی بله تنها راه عقل است ولی عشق ورزی دیگرعقل کاره نیست وتماماچشم وگوش بسته معشوق هستی به این میگن عاشق مجنون یاربودن
بیت که نوشتند بله زن یا هرچیزی که نفس برآن غلبه کند برعاقلی غالب می شود ولی برکسی که صاحب دل است هرگزغالب نمی شود زیرا عاشق تمامادراختیارمعشوق خوداست امیدوارم منظورم روخوب بیان کرده باشم خدمت شمابزرگان علم وادب
Hamishe bidar در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۳۹ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:
بانو روفیای گرامی و ایزدجو عزیز
البته با ماسوا عبارتی عقلی توصیف میشود:مثالی ساده تر بگویم: من وقتی میگویم چشم من میبیند هر کس متوجه منظور میشود، در حالی که این من است که میبیند و نه چشم من. و همین برای خداوند هم صادق است. با این که بنده حقیر میگویم من حرف میزنم، میخندم و مینویسم مرزی برای خود و پروردگار تایین نکرده ام اگر بدانم که البته همه اوست و بس. با این همه میشود از زات خدا و از صفات اوکه تجلیات آن عالم را فرا گرفتند صحبت کرد و البته ماسوا مرزی بین مخلوقات و خداوند فرض نمیکند چون این مرز البته خداوند را محدود میکند که این اشتباه است. این شعر بیشتر از یک کتاب به این سؤال جواب میدهد:
شیخ محمود شبستری » گلشن راز
بخش 31 ء قاعده در بطلان حلول و اتحاد
من و ما و تو او هست یک چیز
که در وحدت نباشد هیچ تمییز
هر آن کو خالی از خود چون خلا شد
انا الحق اندر او صوت و صدا شد
شود با وجه باقی غیر هالک
یکی گردد سلوک و سیر و سالک
حلول و اتحاد از غیر خیزد
ولی وحدت همه از سیر خیزد
تعین بود کز هستی جدا شد
نه حق شد بنده نه بنده خدا شد
حلول و اتحاد اینجا محال است
که در وحدت دویی عین ضلال است
وجود خلق و کثرت درنمود است
نه هرچ آن مینماید عین بود است
وسلام
حسین در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:
شاهکاری دیگر از محسن چاوشی
حسین در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵:
شاهکاری دیگر از محسن چاوشی
حسین در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵:
شاهکاری دیگر از محسن چاوشی
ایزدجو در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
مسلم جان
کاش یکبار آنچه نوشتی میخواندی که قابل فهم باشد
فعل ها هیچ یک با فاعل ها همخوانی ندارد
آدمی مثل من نمیتواند مقصود شما را درک کند
پاینده باشی
احمد در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶:
اوضاع این دنیا کی می خواهد سامانی پیدا نماید , همه شب نمی برد خوابمان ...
مسلم در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
سلام برشما بانوروفیا دفتر عقل یا برداشت از عقل نشانه های عشق را پیدا کنی مثل یک نسخه می ماند که شما با این روش یانشانه ها می توان عاشق را شناخت نه که عاشق شد شاید علاقه مند شوی ولی عاشق نه نکته که در اشعار زیادی مشاهده می شود همان درک عاشق است نکته ای هست درین پرده که عاشق داند ... عقل درکنرل نفس ناطقه است تا یک مرحله ای بعد آن که نفس به درجات بالاتر رسید ازین به بعد آن عقل است که به دنباله نفس می رود که داستانهای فراوانی داریم برای اینکه چیزی با عقل جور نبوده و بعد مدتها یا با نشانه ها و نتیجه ها به درستی آن پی می برد
علیرضا در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۵ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵:
بیت اول این غزل به همراه ابیاتی از دو غزل دیگر وحشی ، به زیباترین نحو توسط جناب چاوشی اجرا شد... دعوت میکنم بشنویدحتما
awwinar در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۶ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۲۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۵: