گنجور

حاشیه‌ها

سهراب در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۲:

گوهر شهوارم اما زیر پا افتاده ام ....

کسرا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۴۹:

بسیار زیباست

کسرا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

بامداد عزیز بسیار زیبا نوشتی ... کاملا با شما موافقم

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

گرامی رهام
لطفاً بنویس { در } ننویس { درب }
در فارسی درب نداریم ، هرکه می نویسد اشتباه می کند
مانا باشی

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۱۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۸۵:

گرامی خرم روزگار
لب اگر باز کنم ناله کجا ؟ فریاد ست
بجز اینست مگر؟ آنچه رسد بیدادست
هر چپاولگر و یاغی و سر ِ گردنه گیر
ازلب بسته و از قفل دهان دلشادست
جوهری بود برین کلک و بخشکید ز جور
دیرگاهیست که لب از لب خود نگشادست
مانا باشید

جمشید پیمان در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۴۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۳۹:

هر وقت این حکایت را می خوانم با خودم می گویم ؛آیا شیخ اجل سعدی این چند سطر را نگاشته است؟ هارون الرشید ملک مصر را به خسیسی نادان ( و با توجه به مثالی که از او آورده: ابله) بخشید که از چه کسی انتقام بگیرد؟ از ملک قبلی مصر که از سر غرور دعوی خدائی می کرد یا از مردم مصر که از چاله آن ملک در آمده و حالا در چاه ملک خسیس و نادان و ابلهی افتاده اند؟ گیرم هارون به آنها رحم نکرد به ملک و خلافت خودش هم ترحمی نداشت؟ مگر اینکه بپذیریم هارون خود از امیر برگزیده اش نادان تر و ابله تر بوده است.
نکته دیگر اینکه سعدی چه اصراری دارد با تاکید بر اینکه الله متعال به هرکه خواهد می دهد هر چه را بخواهد، فرمایش متین دیگر او را که یعنی" لیس للانسان الّی ماسعی" را به فراموشی بیندازد. ؟
نکته بعدی اینکه خست امیر جدید چه ربطی به نتیجه گیری سعدی دارد و جایش در ابیات پایانی کجاست؟
و بالاخره، می پرسم آن مقدمه چه ربط به این موخره و نتیجه گیری اش دارد؟

کسرا در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:

سعدی بدون شک برترین شاعر تاریخ ادبیات پارسی ...
در دیوان شگفت انگیز اشعار سعدی پر است از این غزلهای دلنواز

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳:

برو ای فقیه دانا به خدای بخش ما را
تو و زهد و پارسایی من و عاشقی و مستی :))

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

ای بسا پژواک آوای ارغنون در گنبذ کلیسا مراد بوده است .
و درین مورد به گمانم" باخ " از همه اگاه تر بوده است.!

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۱۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۲:

@عیسی:
1-در مورد سعدی خوش شانسیم که اشعارش واضح تر از اونه که خیلی معانی عرفانی بشه بهش داد و گرنه میدیدی که چه تعداد آدما با القاب "دکتر فلانی"، "شمس المشایخ"و... میریختن اظهار فضل.
2- ماها عادت مختصر گویی نداریم. نصفه بعضی کامنتها تعریف و تمجید از دیگرانه(لابد به امید عوض گرفتن!) و یا درباره نکات نامربوطه به اصل شعره . مثل اینکه دیشب با صدای استادx این رو شنیدم و خیلی حال داد و من سه روز بیهوش شدم وغیره. دوستان با صفحه فیس بوکشون اشتباه گرفتند ظاهرا.
3- اتفاقا یاید از گرداننده/گردننده های محترم سایت متشکر باشیم که چنین سعه صدری دارند. از چند کامنتی که از ایشون دیدم متوجه مراتب آشناییشون با شعر فارسی هستم و مسلما مثل شما بعضی کامنت ها باعث انبساط خاطرشون میشه.
ولی باید قبول کرد فضای گفتن آزاد نعمتیه و همیشه میشه نهایتا ازش چیز یاد گرفت.

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۹:۰۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۰۷:

در ادامه فرمایش دوست عزیزم ...
"حقیقت" یکی است و البته دست یافتنی.. و این خودِ ما هستیم که به هزاران دلیل، دانسته یا ندانسته، خود را بازیچه دست عقاید و اشخاص و ... و دسته بندی های پوچ ناشی از آن ساخته ایم و .. گم گشته ایم

مجتبی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۳:

بیت یازدهم مصرع دوم
کاندر طلبش غرقه ی دریای دمشــقیم

مجتبی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۳:

ترکنا بحار الزاخرات وراثنا
فمن این یدری الناس این توجههن
مربوط به بیت یازدهم در مورد ابن عربی و جبل صالح

فرخ مردان در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۱۹:

@احمدرضاآبروشنک:
درست میگید. خوانش شجریان از "نفس خزوس بگرفت که نوبتی یخواند" اشتباه ست و مطمئنا متوجه معنی درست مصراع نشده.
با عرض احترام به سایر دوستان، موسیقی و تنظیم هم کار درجه دوم و سطحیی ست.

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی بهمن اسفندیار صد و دوازده سال بود » بخش ۳:

بیت 1
غمی شد فرامرز در مرز بُست
ز درد نیا دست کین را بشست
بیت 6:
پدر آن جهاندیده ی نامور
ز گفت زواره بپیچید سر
بیت 19 :
بگفتند کای گرد روشن‌روان
پدر بر پدر بر تویی پهلوان

مجتبی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۲۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۳:

بیت یازدهم
جبل صالح مرقد ابن عربی است
در مصرع دوم به صورت زیر صحیح است
زان است که ما غرقه دریای دمشقیم

مجتبی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۹۳:

بیت یازدهم اشاره به جبل صالح دارد که مزار ابن عربی است والله اعلم

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

قطره‌ای کز ابر لطفم در دهان افکنده‌ای
قطره‌ای که مرا از ابر لطف در دهان انداخته ای

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۷ - جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدید‌کنندگان را:

پس عدم گردم،
عدم (چون ارغنون) گویدم: انا الیه راجعون
روفیا جان
ساز ارغنون (ارگ بادی) نیز مانند اکثر سازهای بادی دیگر بر اثر دمیده شدن هوای پر فشار در آن (به شکلهای مختلف)، با توجه به شکل زبانه و ابعاد لوله های صوتی به حرکت مولکولهای هوا شکل و فرم خاصی می دهد (تولید موج) که با توجه به جنس لوله ها طنین خاصی داشته و پس از تشدید، در فضا پخش می شود و.. همانگونه که می دانید نهایتا با توجه به عملکرد سیستم شنوایی در زمان دریافت آن امواج، اثرات آن را توسط مغز درک می کنیم... و تا جایی که من می دانم، رفت و برگشت ویژه ای برای صدا در این ساز وجود ندارد.. هوا با فشار وارد شده و به صورتی خاص به شکل امواج صوتی خارج می گردد.
بنابراین به گمانم منظور شاعر با توجه به استدلال های ابیات قبل این بوده که: "عدم"، به "وضوح و روشنی" (همچون صدای باشکوه ارغنون، به ویژه انواع بزرگ کلیسایی اش!) به من نشان از بازگشت به شکل منشاء وجودیم می دهد .. یعنی عدم در اینجا تنها به معنی اتمام شکل وجودی کنونی من است، نه پایان من..

nabavar در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۱۴ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷:

چون صدف امید می‌دارم که لالایی شود

۱
۳۴۴۵
۳۴۴۶
۳۴۴۷
۳۴۴۸
۳۴۴۹
۵۶۵۱