گنجور

حاشیه‌ها

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۲:

مدهید پند سعدی که زکوی او گریزد

نرود زیاد قندش نرهد زدست بندش

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۵۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۱:

سعدی خوش سخن اگر در پی نیکوان رود

جان بدهد دراین سخن کس نکند ملامتش

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۵۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۰:

از گنج بحر  گفته سعدی بجوی  عیش

در کوی عشق اگر گردی وکنج سیاحتش

پرویز شیخی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۸ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳:

دوست محترم 

شمس الحق بشر نیست بلکه، نام خداوند است

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

 

تاروز حشر ملک سخن ملک سعدیست

کرده بر  آن سریر سخن این زمان جلوس

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

شیرین لب شیرین بیان از باب رحمت ترجمان

سعدی شیرین گوی بین گوید زتو در هر نفس

سبحان پناهنده پور در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۳۹ در پاسخ به عرشیا غلامی دربارهٔ فرخی یزدی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۳ - تحت نظر بودن پس از مراجعت از اروپا:

درست می فرمایید 

عجیب است از دست وبگاه در رفته.

وزنی که ذکر کردید بهترین وزن برای این شعر می باشد زیرا اینگونه می توان آن را نامگذاری کرد 

فاعلات فاعلاتن فاعلات فاعلاتن 

رمل مثمن مکفوف 

سید مصطفی سامع در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:

مناجات رجبیه

ای پناه بی پناهان الغیاث
وی امید نا امیدان الغیاث

طاعت ما اندک و جودت فزون
از بلا برما نگهبان الغیاث

کس بخواهد یا نخواهد می کنی
بی نهایت لطف و احسان الغیاث

یا الهی از تو خواهم در دو کون
خیر و خوبی را فراوان الغیاث

چون که داد تو فراوان است نه کم
پس بی افزا رب سبحان الغیاث

شرِ این دنیا و عقبا دور کن 
بهر این (سامع) خجلان الغیاث

این محاسن را بر آتش کن حرام 
از کرم ای ذات منان الغیاث

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹:

تا ابد سعدی خوش گویی ز حسنت گوید

از ازل من به درت مست وغزل خوان بودم

امیر عباس طیبی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۲ - این قصیدهٔ به نام کنز الرکاز است و خاقانی آن را در ستایش پیغمبر اکرم و در جوار تربت مقدس آن حضرت سروده است:

هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه هیچ.

سایه در فرهنگ اسلامی چیز خوبی نیست و معروفه که پیامبر سایه‌‌‌‌‌‌‌‌ای نداشته. خاقانی برای اینکه خودش رو در نهایت خواری و کوچکی نشون بده در برابر پیامبر، گفته هیچ که خودش فی نفسه چیزی نیست و ارزشی نداره،  اگر سایه داشته باشه (که بی‌ارزش‌ترین عضو هر چیزه) من اون سایه هستم.

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۷:

 

سعدی به گفت وروی مهان دل چه می بندی

به گفته  زیبای  خویش گو که دل بندم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶:

جهان دل بسته  گفتار سعدی گشت ومی دانند

به روی  دلبرت یارا، ببین  من دل همی بندم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵:

 

غم عشق گل  رویت پذیرم

و شعر سعدی خوشگو پسندم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۳۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:

 

سعدی به روی فرخ او که درجهان

من فخر عشق وغزل و،هم  هنر شدم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۳:

به روی زرد سعدی خوشگو خون دل بارد

تو باغ خزان بین چهره سرخ دارم وزردم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:

 

پیش آن دلبر طناز چو سعدی بنشست

به سخن  گفتن  طناز ببین استادم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۲:

زهمه خلق جهان توزرخت  دل بردی

زهمه خلق جهان من زسخن ،دل بردم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۰:

 

نه عجب گفته سعدی به سما رفت مها

سخن از روی چو ماه تو همی می گفتم 

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۹:

نه عجب که گفت سعدی بشده بهار گیتی

که سخن بهار گونه من از آن بهار گفتم

جلال ارغوانی در ‫۸ ماه قبل، یکشنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۶۸:

 

کس نیست چو  دلبر به صفا ، من که ندیدم

کس نیست چو سعدی به سخن ، من دگرستم

۱
۲۶۱
۲۶۲
۲۶۳
۲۶۴
۲۶۵
۵۵۵۲