Raa در ۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۲۶:
سلام،
ممکنه یکی توضحی بده این دو بیت رو؟ مخصوصاً "چونی به من "رو.
پیاپیش ممنون.
جاوید کاویان در ۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۱۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۴:
اصل داستان شعر اینه:
خیام به درخواست ملک شاه تقویم اریایی رو درست میکنه که همون تقویم هفت هزار ساله اس،اما زمانیکه پیشنهاد میده این تقویم بعنوان تقویم رسمی استفاده بشه ملاهای دربار همه مخالفت میکنن و میگن همین تقویم هجری بهتره و ملک شاه هم نمیتونه جواب انتقاد ها رو بده،خیام تو همون جلسه این شعر رو میگه و با افسوس و ناراحتی خارج میشه.در ضمن اسم اصلیش کیوان خیام میباشه و لطفا از کلمه عمر استفاده نکنین چون خودش از این اسم بدش میومده،این اسم اصلش عُمر(سن و سال) نیشابور بوده که نظام الملک این لقبو تو هقت سالگی بهش میده و میگه تو عمر و افتخار این شهری،ولی مردم به اشتباه عُمَر تلفظ میکردن
مجتبی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۵۴ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶:
وزن شعر (فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن) میباشد.
پدرام ملکی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴:
درود بر شما
شاید این غزل خواجو درباره معنی واژه( مور)راهگشا باشد.
گرت چو مورچه گرد شکر برآمده است
تو خوش برآی که با جان برابر آمده است
بنوش لعل روان چون زمرد سبزت
نگین خاتم یاقوت احمر آمده است
بگرد چشمهٔ نوش تو سبزه گر بدمید
ترش مشو که نبات از شکر برآمده است
ز خط سبز تو نسخم خوش آمدی و کنون
خط غبار تو خود زان نکوتر آمده است
تو خوش درآ و مشو در خط از من مسکین
که خط بگرد عذار تو خوش درآمده است
شه حبش که ز سرحد شام بیرون راند
کنون بتاختن ملک خاور آمده است
ز سهم ناوک ترکان غمزهات گوئی
که هندوئیست که نزد زره گر آمده است
کند بسنبل گردنکشت زمانه خطاب
که خادمی تو در شان عنبرآمده است
میان مشک و خطت فرق نیست یک سر موی
ولیک موی تو از مشک برسرآمده است
گمان مبر که برفت آب لعلت از خط سبز
که لعل را خط پیروزه زیور آمده است
بیا بدیدهٔ خواجو نگر که خط سیاه
بگرد روی چو ماهت چه در خور آمده است
معنوی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴:
در ژنده شوی با ماصحیح است
سر افراز باشید
همیرضا در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۹:۰۱ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۵ - حکایت در مذلت بسیار خوردن:
ضبط قبلی که مطابق نسخهای غیر از تصحیح فروغی است:
چه آوردم از بصره دانی عجب
حدیثی که شیرین ترست از رطب
تنی چند در خرقه راستان
گذشتیم بر طرف خرماستان
یکی در میان معده انبار بود
از این تنگ چشمی شکم خوار بود
میان بست مسکین و شد بر درخت
وزان جا به گردن در افتاد سخت
رئیس ده آمد که این را که کشت؟
بگفتم مزن بانگ بر ما درشت
شکم دامن اندر کشیدش ز شاخ
بود تنگدل رودگانی فراخ
نه هر بار خرما توان خورد و برد
لت انبار بد عاقبت خورد و مرد
شکم بند دست است و زنجیر پای
شکم بنده نادر پرستد خدای
سراسر شکم شد ملخ لاجرم
به پایش کشد مور کوچک شکم
کوروش در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۸:۲۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۲:
یاران گنجور به نظر من بخش هایی از شاهنامه رو اگه با دقت و پیوسته بخانید به راحتی درک میکنید که مثلا کیخسرو بخاطر جنگهای عظیمی که راه میندازه و دشمنان از سند و چین و روم و توران و ماورالنهر و...به ایران هجوم میارن آدم رو یاد جنگ نخست کوروش با بابل میندازه که مثلا فرستاده پادشاه هند به دربار مادها میان و جنگ بزرگی که بین ایران و بابل و لیدی آغاز میشه یا مثلا داستان اسکندر و کارهایی که میکنه و ساخت سد یاجوج و ماجوج همان سد کوروش بزرگ است.هدفم اینه که بگم بهرحال داستانهایی از کوروش گفته شده که بخاطر برخی مشگلات مثل نابودی منابع در زمان حضرت فردوسی ناقص طرح شدن.
میرزایی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام:
سلام
ز تو نشگفت فصل و بردباری
به نظر باید اصلاح بشه
ز تو نشگِفت( شگفت نیست) فضل ( نه فصل) و بردباری
مسعود رستگاری در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۴۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴:
در بیت دوم، مصرع اول، «گر» صحیح است نه «اگر»
مازیار در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۳۴:
میتوان این گونه خواند:
دلا خو کن به تنهایی که از تنها بلا خیزد
یعنی ای دل با کسانی الفت بگیر که از فرد تنها بلا میخیزد.
مسعود رستگاری در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۵:۰۸ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴:
بیت آخر به این صورت صحیح است:
میزنندم بر درش چون حلقه و من همچنان
همّتی دربستهام باشد که این در، وا شود
مهدی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران » بخش ۱ - اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیهالسّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران:
قرآن، الأحزاب، آیه 46
وَدَاعِیًا إِلَی اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِیرًا
در متن یک «واو» اضافه افتاده است.
پدرام ملکی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
درود بر شما گرانمایگان
پرسشی را مطرح می کنم تامل بفرمایید.اگر قابل اعتنا بود دیدگاه خود را درباره آن بنویسید.سپاسگزارم.
آیا حافظ در مصراع آغازین به مساله ای علمی اشاره نکرده است؟؟؟
همان طور که ماه نور خود را از خورشید می گیرد!!!حسن و زیبایی نیز مفهوم خود را وام دار روی زیبا و رخشان شماست!
به نظر می رسد که حافظ در این مصراع به صورت پوشیده روی معشوق خود را به خورشید مانند کرده است.
غلامرضا گرامی مقدم در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۱۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۷:
باسلام در خصوص این غزل و اختصاصا شاه شمشاد قدان و کمتر از ذره...
باید عرض کنم رند شیرازی در غزلیات خود با ظرافت تمام مرشد و مراد آیین مهرپرستی کهن ایرانی را هر بار با نام وصفتی خاص به مخاطب خود معرفی میکرده که از جانب مرتد سازان و تکفیر کنان عصر خود در امان باشد اسامی چون، پیرمغان، پیر می فروش، شاه، خسرو،رند، و امثالهم ولی نکته مشترک تمامی این اشخاص، ناصح بودن و نصیحت کننده بودن این اشخاص است ، گوی حافظ به زبان شعر راهنمایی ها و سخنان پیر و مرشد خود را برای راهنمایی ما در این سترگ دیباچه مقدس بیادگار گذاشته باشد
شاه شمشاد قدان خسرو شیرین سخنان
در مصرع دوم یکی دیگر از مشخصه های مهر یا میترا را باز به رندی بیان میدارد:
که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان
و آن همانا جنگجویی و مبارز بودن مهر یا میتراست
که به این نکته هم بارها و بارها در دیوان خود اشاره فرموده است
ولی زیبایی و فساحت این آدرس دادن در بیت :
کمتر از ذره نه ای پست مشو مهر بورز
تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
نمود پیدا میکند و با یک تصویر سازی زیبا ( وقتی که شعاع باریکی از نور ار پنجره وارد اتاق میشود را تجسم کنید که ذرات معلق در هوای اتاق در آن بخوبی نمایان میشوند و گویی در سماعی عرفانی گرد این نور به رقص آمده اند) و میگوید وقتی که ذرات کوچک تحت تاثیر مهر ورزیدن به نور و روشنایی این گونه صعود می کنند و بالا میروند ، پس تو که در مقام بسیار بالاتر از این ذرات هستی ، خود را دست کم نگیر و تو نیز با عاشقی و عشق ورزیدن با خالق و خدای به وحدت وجود برس و تا بارگه خدا و پروردگار خود بالا برو و به او نزدیک شو
همانگونه که اشاره به فرستان نور الهی برای راهنمایی انسان در قرآن داریم:
«یَـأَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَآءَکُم بُرْهَـنٌ مِّن رَّبِّکُمْ وَأَنزَلْنَآ إِلَیْکُمْ نُورًا مُّبِینًا؛
ای مردم برهانی از سوی پروردگارتان آمده است و نور مبین و روشنی به سوی شما فرو فرستادیم
و بالا رفتن و استفاده از این مسیر روشن است که در نهایت انسان را به مقامی میرساند که:
( رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند)
همان مقامی که حضرت حافظ از آن به خلوتگه خورشید یا جایگاه مهر نام برد است.
باتشکر
پدرام ملکی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹:
درود بر دوستان فرهیخته
با جست و جو در دیوان حافظ در می بایم که واژه ی (دگران )شش بار به کار رفته است و در همه ی موارد معنی اغیار و سایرین از آن استنباط می گردد.بنابراین بعید به نظر می رسد که منظور حافظ از دگران نام پرنده یاد شده باشد.خصوصا آن که در بیت قرینه ای نیست که به این معنی هدایتگر باشد.
اسد احمد در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۳۶ دربارهٔ حافظ » اشعار منتسب » شمارهٔ ۱۱:
باعرض سلام.و.درود خدمت دوستان،به عقیده بنده این شعر از اعتقاد حافظ بظهور مهدی آخر زمان حکایت میکند چنانچه دو بیت اول آن بیانگر این مدعا است. منظور از کسی در بیت اول حضرت محمد ص است و در بیت دوم چون مهدی به عنوان مصلح جهانی معرفی شده پس فریاد رس مظلومان عالم هم است.باعرض احترام
رضا ثانی در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۶:۰۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹:
رُبع را برهم زنم اطلال را جیحون کنم، منظور ربع مسکون است زیرا از قدیم یک چهارم زمین را محل سکونت انسان می دانسته اند. زمین را خراب کنم و خرابه را به آب بندم تا نشانی از زمین و زمینیان نماند.
یونس در ۶ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۰۱:۵۸ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزباننامه » باب هفتم » داستانِ موشِ خایهدزد با کدخدای:
این داستان از جنبه سیاسی به افرادی که در مفت خور هستند و در جامعه کار ندارند دست به دزدی میزنند.
محمد در ۶ سال و ۸ ماه قبل، شنبه ۸ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۳۱ دربارهٔ عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۵ - الحکایه و التمثیل:
سلام
به نظر می رسد که بیت هشتم به صورت زیر صحیح باشد.
چنین جرمی عظیم القدر ای دوست
نگردد از پی مشتی رگ و پوست
جواد جمشیدی در ۶ سال و ۷ ماه قبل، یکشنبه ۹ دی ۱۳۹۷، ساعت ۲۰:۳۷ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۴ - نکنم اگر چاره: