سید حسین اخوان بهابادی در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۷ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵ - سبب رجوع کردن آن مهمان به خانهٔ مصطفی علیهالسلام در آن ساعت که مصطفی نهالین ملوث او را به دست خود میشست و خجل شدن او و جامه چاک کردن و نوحهٔ او بر خود و بر سعادت خود:
زنده باد کوروش و رضا از کرمان که کوروش سوال کرد و رضا از کرمان در مقام پاسخگویی برآمد.
من از رضا جان عزیز از شهر کرمان که کرمانی هابه مهمان نوازی، واقعا مشهورند خواهش می کنم کل شعر را برایمان معنی کند و یاری کند تا در محضر درسش تلمذ کنیم.
سید حسین اخوان بهابادی در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۱۷ در پاسخ به رضا از کرمان دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵ - سبب رجوع کردن آن مهمان به خانهٔ مصطفی علیهالسلام در آن ساعت که مصطفی نهالین ملوث او را به دست خود میشست و خجل شدن او و جامه چاک کردن و نوحهٔ او بر خود و بر سعادت خود:
زنده باد کوروش و رضا از کرمان که کوروش سوال کرد و رضا از کرمان در مقام پاسخگویی برآمد.
من از رضا جان عزیز از شهر کرمان که کرمانی هابه مهمان نوازی، واقعا مشهورند خواهش می کنم کل شعر را برایمان معنی کند و یاری کند تا در محضر درسش تلمذ کنیم.
صبا گلباز در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۲۹:
من کیستم؟...از خویش به تنگ آمدهای...
این رباعی از شکیبی اصفهانی هست
برمک در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۷:
اینگونه راست است و گرسیوز نیکخواه نمیتواند از فردوسی باشد فردوسی افراسیاب و پیران را ستوده مگر گرسیوز را به نیک خواهی ستودن نتوان
چو بنوشت نامه یل جنگجوی
سوی شاه کاووس بنهاد روی
پس انگه چپ گرسیوز اندر شتاب
بیامد بنزدیک افراسیاب
همه داستان سیاوش بگفت
که او را ز شاهان کسی نیست جفت
برمک در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۰:۵۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۵:
عنان از سر رخش برداشت خوار
انان و انیدن پارسی بچم راهنمایی و اوردن است
میلاد یزدانی در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۱ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی:
درود بر همگی.ای کاش یک نفر پیدا میشد یک بار روخوانی این مسمط را در این صفحه قرار میداد.
برای من خوانش بعضی از بندها دشوار است.
امین مظفری در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۳۵ در پاسخ به شهرام شریفزاده دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲ - داستان آن پادشاه جهود کی نصرانیان را میکشت از بهر تعصب:
آقا مهرداد مرسی ...عالی عالی..
Behtab Esmaeilpour در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۲ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان:
عالم روح و معنا ( شرح کریم زمانی )
Behtab Esmaeilpour در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۱۱ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان:
کسی که هنوز به دریای حقیقت واصل نشده و دیگران را به سوی خدا دعوت کنه از روی تقلید هست نه از روی مشاهدهٔ حقیقت و الهام الهی .
Behtab Esmaeilpour در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۰۸ در پاسخ به کوروش دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۷۹ - عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان:
رحمت و شفقت جزئی و محدود عالیهمتان و عارفان با رحمت کلی الهی پیوند یافته و قطرهوار در دریای رحمت او محو گشته و مرتبهٔ عین رحمت دریای حق را پیدا کرده لاجرم همگان را از ارشاد و هدایت خود برخوردار میسازد .( مثنوی شرح کریم زمانی )
احمد خرمآبادیزاد در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۶ دربارهٔ ادیب الممالک » دیوان اشعار » فرهنگ پارسی » شمارهٔ ۴۴ - و به نستعین و نستمد:
متاسفانه معلوم نیست منظور شاعر از «پیلی بلان» در بیت 47 چیست؛ چون سپیدار (اسپیدار، اسفیدار یا همان درخت تبریزی) در فرانسه میشود peuplier. اگر منظور ایشان paillé blanc باشد، آن هم به معنی «کاهِ سفید» خواهد بود.
علی اصغر کلانتر در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ قاآنی » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۸۸ - در مدح یکی از علمای علّام و فضلای ذویالعزّ والاحترام گوید:
با سلام و تقدیم احترام. مصراع دوم بیت 8 که به صورت ذیر ثبت شده:
درد و مشت استخوان آمد پدید
احتمالا به این شکل بوده:
در دو مشت استخوان آمد پدید
در بخش ویرایش پیشنهاد، برای اصلاح پیشنهاد دادم. زیاد با ساز و کار گنجور آشنا نیستم که چطوری توی متن اعمال می شه.
با تقدیم احترام.
رضا در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷:
جماعتی که نظر را حرام میگویند
نظر حرام بکردند و خون خلق حلال
این بیت خار چشم خیلی ها شده و شجریان چندین اجرای مختلف روی این غزل داشت و به زیبایی روی این بیت تاکید می کرد
رضا در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۸:۱۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵:
سعدی نظر باز
این غزل در تعریف از زنان سروده شده و به زیبایی تونسته حق مطلب رو ادا کنه
بهرام خاراباف در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۵:۵۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۱۰۷ - جواب اشکال:
دیده ها بسته
ببیند دوست را
چون مُشَبّک کرده باشد پوست را
#مولوی
مشبک: سوراخ سوراخ، شبکه ای،
. هرچیز درهم آمده و درهم آمیخته شده
غلوه کن. چشمه چشمه. پنجره پنجره.
بدنم راغلوه کن کرده ام
پوستم راسوراخ سوراخ نموده ام
به همه چیزدرآمده ودر همه چیزدرآمیخته ام
چشمه درچشمه
پنجره درپنجره
به شبکه ای ازروزنه های تنم چشم دوخته ام
تا توراببینم ای دوست
تاتورابدارم ای دوست
بی آنکه دیده باشمت
بی آنکه داشته باشمت
احمد اسدی در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
تنم از واسطه ی دوری دلبر بگداخت
جانم از آتش مهرِ رخِ جانانه بسوخت
حافظ در چیدمان کلمات در کنار هم گویی جواهرات را در کنار هم تزئین میکند. واژه ی "مهر" در مصراع دوم با صنعت شعری ایهام در دو معنا به کار رفته است. مهر به معنای محبت و در معنای دیگر خورشید.
با دریافت مفهوم محبت از واژه ی مهر، حافظ "مهرِ رخِ جانانه" را به آتشی تشبیه میکند که جان او را میسوزاند. اما در کاربرد ایهامی واژه مهر و به کار بردن آن در مفهوم خورشید، حافظ "رخِ جانانه" را به خورشید تشبیه میکند که شعله ی این خورشید جان حافظ را میسوزاند.
سفید در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۱:۳۶ دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۲۸ - حسن دهلوی قُدِّسَ سِرّه:
چقدر این شعرها زیبا بودند...!
جمال س در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۰۰:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:
زیباتر از بیت چهارم سراغ ندارم
Mobin T در ۸ ماه قبل، شنبه ۲۹ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۱۱:
این معنی که هوش مصنوعی میکنه فاجعه س...میگه ملک دارای ان هوش سیاسی...معنی میکنه پادشاه..🤣
یکی نیست بگه منظورش شخص خاصه ملک الشعرا
برمک در ۸ ماه قبل، یکشنبه ۳۰ دی ۱۴۰۳، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کیکاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۵: