گنجور

حاشیه‌ها

ساهمان در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۵۹ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » خیام فیلسوف:

نویسنده متن ذکر نموده اند که فلسفه خیام لذت آنی و لحظه ای است که بطور حتم دیدگاهی اشتباه است اگر فلسفه حضرت خیام چنین بود ایشان به چنین جایگاه والایی نمی رسید چراکه کسانی که بدنبال میگساری عیش و نوش و دیگر لذایذ زودگذر هستند جایگاهی نمی یاند و نام آنها گم میشود و این هم امکان ندارد که خیام بزرگ خودش به دنبال علم و حکمت بپردازد و دیگری را به عیش و نوش!
باید عارف بود تا ایشان را شناخت تا فهیمید
من بی می ناب زیستن نتوانم
بی باده کشید بارتن نتوانم
من بنده آن دمم که ساقی گوید
یک جام دگر بگیر و من نتوانم

سینا صدری در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۴۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۱۷:

سالی از بلخ ِِ بامیانم....
مرحوم خسرو شکیبایی هم متأسفانه درست قرائت نفرمودند.

کاظم ایاصوفی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۱۹ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۶:

بیت دوم مصراع اول باید حبش درست باشد نه جبش ولی اطمینان ندارم

رضا س در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۰۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۴:

آناهیتا مفهوم ننوشتید ولی حافظ تازی گرا نبود. بارها از اسطوره‌های ایرانی یاد کرده و از مهر و پیرمغان میگه:
تازیان را غم احوال گرانباران نییت/ پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم
پارسایان هم که میدونید به زرتشتیان گفته میشه. از این نمونه‌ها زیاده در شعر حافظ. بحث فردوسی و حافظ راه نندازید که هر دو به یک اندازه به فرهنگ ایران و زبان فارسی خدمت کرده‌اند.

سنا در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۵:

آخه اینجا یه سری از افراد اهل شعر بودن و خوبم شعرارو شرح میدادن الان بعد گذشت دو روز دیدم کسی جواب نمیده برام عجیب بود.
شاید راست میگین.

سلام در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۵ - عذر گفتن دلقک با سید اجل کی چرا فاحشه را نکاح کرد:

به نظر می آید اشتباه ودرست است.
مو ضوع متناسب با بیت آخر در انتهای حکایت قبلی است. که تدبیر آدمی یا همان عقل دور اندیش، همیشه درست از آب در نمی آید. دلقک می گوید نه زن مستور را نکاح کردم و هر کدام عاقبت نا مستور از آب در آمدند پس این بار زن بد گرفتم تا ببینم عاقبت چه می شود . این را در جواب سید می گوید که از اقدامش تعجب می کند و می گوید اگر با من مشورت می کردی از بدکاره بودن این زن که گرفتی خبرت می کردم . اوهم می گوید خودم می دانستم عمدا گرفتم . نه تا رو با عقل به اصطلاح دوراندیش گرفتم اون جور شد حالا از این به بعد جنون را پیشه می گیرم.
موافق آیه
عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسی أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لاتَعْلَمُونَ
چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آن که خیر شما در آن است; و یا چیزی را دوست داشته باشید، حال آن که شرّ شما در آن است. و خدا می داند، و شما نمی دانید.

مهدی قناعت پیشه در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۳۳ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۳۹ - در بیان آنکه در کلام سابق مذکور شد منافی اثبات اختیار آدمی نیست و در تحقیق معنی اختیار و جبر:

چه زیبا درک خدارا ساده نموده برای انسانها
هر چه خیرست،خالق سبب‌اش
اختیاری نهد خرد لقب‌اش
وگرآید بی خرد، همان افکار
اضطراری توست، بی اجبار
هست بی اختیار زقدرت دور
فاعل آن ولی بر آن مجبور

مجید امیری در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۶:۰۵ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۵۳ - در حکمت و موعظت:

بنظر می رسد که در بیت اول غلط املایی وجود دارد که معنا را هم دگر گون می کند. «اما یقول الظالمون» باید عَمَّا یَقُولُ الظَّالِمُونَ باشد. یعنی ای کسی که ذات تو منزه است از آنچه که ستمکاران می گویند.

دریا در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۵۶ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۹۹۶:

فقط اون قسمت وه چ عجب جانوری

یوسف در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۴:

چون طفل دوان در پی گنجشک پریده،
زیبا و غم انگیز

مهرداد پارسا در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۹:

این رباعی به نظر تقلیدی ناشیانه از بعضی رباعیات خیام است که فصاحت و شیوایی رباعیات اصل را ندارد.
هر سبزه که برکنار جویی رسته است
گویی ز لب فرشته‌خویی رسته است
پا بر سر سبزه تا به خواری ننهی
کان سبزه ز خاک لاله رویی رسته است

محمد طهماسبی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۷ دربارهٔ سعدی » رسائل نثر » شمارهٔ ۶ - تقریرات ثلاثه:

با درود خدمت اساتید
"آمیزاده نگه دار که مصحف ببرد" به چه معناست؟ سپاسگزارم

مهرداد پارسا در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۹:

مفهوم این رباعی اینقدرها پیچبده نیست. البته او نیم نگاهی هم به مابعدالطبیعه کلاسیک مدرسی داشته که شاید امروز دیگر علمی به نظر نرسد اما او در بیت نخست می گوید که اگر افلاک که هر یک نماینده یکی از عقول مدبر حیات هستند (9 فلک و 10 عقل که عقل 10 ام خود رئیس افلاک و 9 عقل دیگر است) باعث ایجاد زندگی و به وجود آمدن مردمان و از جمله خردمندان شده اند، پس هوشیار باش که که افلاک عاقل مدبر که این گونه سرگردان اند تو مبادا سررشته خرد خود را از کف بدهی! این بیان نوعی ریشخند نظام هستی و مابعدالطبیعه پذیرفته شده عصر است. نوعی طنز لطیف در آن وجود دارد. . این رباعی در ادامه همین رباعی است:
نیکی و بدی که در نهاد بشر است
شادی و غمی که در قضا و قدر است
با چرخ مکن حواله کاندر ره عقل
چرخ از تو هزار بار بیچاره‌تر است
شاید خیام با این ابیات حتی مابعدالطبیعه ارسطویی که مورد تایید دانشمندان عصر او بوده است را نیز به نوعی زیر سوال برده باشد. لااقل در آن تردید کرده است.

محمدامین در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۲ - دست فکرت در سلسله ممکنات زدن و به ذروه توحید واجب برآمدن:

سلام و درود
وَ لَن یُؤَخِّرَ اللَّـهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَاۚ وَ اللَّـهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿منافقون/11﴾
آن دم که رسد نفس به آخر
گردد سکرات موت ظاهر
جز دامن فضل او نگیریم
میریم به یاد او چو میریم

سپهر سمیعی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان کاموس کشانی » بخش ۱:

به نظر می‌رسد خطای تایپ در در بیت زیر وجود دارد:
می گشت گردان و شد روز تار
یکی ابر بست از بر کارزار
به نظر می‌رسد صحیح آن به صورت «زمین گشت» باشد:
زمین گشت گردان و شد روز تار
یکی ابر بست از بر کارزار

سنا در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۱۵:

یعنی هیچ کسی معنی این دو جمله رو نمیدونه یا خودتون نمیخواین بگین؟!!!

منتظر در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۷ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۶:

میشه شرح کامل این غزل رو بزارید ؟؟ ممنونم

منتظر در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۲۶ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۴۶:

میشه شرح کامل این غزل رو بزارید ممنونم

محسن حیدرزاده جزی در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۴:۲۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۶ - بردن پدر مجنون را به خانهٔ کعبه:

براد فعل دعایی از مصدر بردن است ؛ یعنی الهی ببرد

rezasafari در ‫۵ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱۵:

روان شاد ، آقای سروستانی ابیاتی از این غزل را بسیار زیبا به آواز، خوانده اند

۱
۲۲۳۵
۲۲۳۶
۲۲۳۷
۲۲۳۸
۲۲۳۹
۵۵۲۰