مجید ع در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۲۹ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۰:
وزن شعر به صورت فعلات فاعلاتن فعلات فع لن صحیح است
محمد طاهر در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش:
ما در بدو اولین ورود به جهان مثل یک سرزمین حاصلخیزی هستیم که استعداد تبدیل شدن به یک باغ
سرسبز و پر حاصل رو داریم چونکه از سوی خداوند متعال و با اتصال به روح مقدسش وارد این جهان شدیم (انا لله)، اما برای توسعه این باغ بایستی منطبق بر ساختاری که خداوند در جهان بنا نهاده و راه برگشتن به سوی خودش اسمش رو گذاشته تلاش کنیم (انا الیه راجعون)
از آنجایی که در یک زندگی محدود قابلیت بازگشت و اتصال مجدد با روح الهی وجود نداره (چون شرطش پاکی و بی آلایشی از پستی های عالم ماده هست)، پس بسته به استعداد اشخاصی که این روح در بدن های اون ها طی دوره های مختلف قرار میگیره ، تعداد این باز گشت ها متفاوت خواهد بود تا سر انجام در عالم لاهوت مجددا به روح الهی بازگشت کند
پس بهشت و جهنم و رستاخیز در هر زمان اتفاق می افته
هر زمان نو می شود دنیا و ما
بی خبر از نو شدن اندر بقا.....
پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی است
مصطفی فرمود دنیا ساعای است...
آزمودم مرگ من در زندگی است
چون رهم زین زندگی پایندگی است...
... در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
اصلاح حاشیه قبلی :
بهتر است " نُشّاب " بخوانیم
محمد طاهر در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۶۱ - وصیت کردن پیغامبر علیه السلام مر آن بیمار را و دعا آموزانیدنش:
سلام بر دوستان
تو این داستان مولانا میخواد بگه که دوزخ و بهشتی از پیش وجود نداره
خودمون هستیم که در همین دنیا با اونها مواجه میشیم و خودمون اونها رو توسعه میدیم
هر رفتاری که میکنیم چاناچه در تعالی روح باشه بهشت رو ملاقات می کنیم و چنانچه رفتاری بکنیم که نامنطبق بر ساختار عالم باشه یا به اصطلاح گناه بکنیم، دچار سوختن در جهنمی میشیم که خودمون درست کردیم که آتشی نداره
در حقیقت خداوند هم در قران میفرمایند که ظالمان به خودشون ظلم میکنند و این ظلم به اصطلاح همون مایه شعله وری جهنم خود ساخته هست
پیشنهاد میکنم کتاب" ساختار عالم" و " زندگی کالبدی من" نگارش مهندس کارگر رو از وب دانلود کنید و بخونید
Zetoon۱۱ در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۳۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۰۶:
درودبرباباطاهرلر...
... در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
در چند جا دوستان اشاره کردند که"نَشّاب" به معنی تیرانداز است . بله درسته اما از نظر من بهتر است در این مصرع" نُشَاب " بخوانیم، به معنای تیرها که بسیار خوش معنی و خوش آهنگتر است
حامد نوری در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۰:۰۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۱:
سلام آقای عباسی از فسا
الحق که از نوادگان حافظ و سعدی شیرازی هستید. اشعار این بزرگان همیشه دو و گاهی چند معنی به خواننده القا می کند. کمتر کسی را دیدم که بتونه به لایه های زیرین اشعار این بزرگان پی ببره حتی کسانی که خیلی ادعایشان می شود.این موهبت نصیب هرکس نمی شود.
گوش نا محرم نباشد جای پیغام سروش
دستتان درد نکند خیلی خوب معنی کردید.
در ضمن از دوستان اگر کسی میدونه که منظور استاد سخن سعدی، از پیک پی خجسته که نشان دوست دارد چیست و یا کیست ما رو بی نصیب نگذارد.
nabavar در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
گرامی 8
درین که کیمیاگری تکاپویی بوده تا از معجون عنصری چند، طلا به دست بیاورند، و هر که درین ره امید بست به نتیجه نرسید شکی نیست،
ولی اگر می فرمایید این سعی و عمل به نتایج مفید دیگری منتهی شده، کاملاً با شما موافقم
nabavar در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۲۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
گرامی علی
هرگز حسد نبرده و حسرت نخوردهام
جز بر دو روی یار موافق که در همست.
یاری را می پسندم و حسرتِ به جای او بودن را می خورم که دو روی خوش را با هم دارد،
یک روی زیبا و دلنشین در ظاهر و روی دیگرش باطنی باصفا و بی پیرایه است
جلال در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴۳:
با دوستمون موافقم. به جای کلمه "تا" باید از کلمه "که" استفاده بشه. و در تلفظ کلمه بعدش هم بنظر میاد سَر اشتباهه و باید "سِرّ" به معنی راز تلفظ بشه. به منبعی دسترسی ندارم اما معنا و مفهوم همین رو تایید میکنه. سپاس
جعفر در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۳۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴:
با تشکر از آقای رسول صالحی و آقا یا خانم ناباور
۸ در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۴:
ناباور گرامی
بزرگ کیمیاگر ؛ رازی زر ( کیمیا ، کیمیکا در لاتین و شیمی در زبان فرانسه ) را به جهان عرضه کرد
پدر علم شیمی بزرگ دانش و اندیشه جهان
عمر تلف نکرد زندگی بر سر پیشرفت دانش نهاد.
باور کنید.
علی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۱۶ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - ترجیع در مدح تاجالدین ابوبکربن محمد:
در بیت
یعقوب کز هجر پسر چندین بلاش آمد به سر
قولش همی بُد سر به سر الصبر مفتاح الفرج
به اشتباه اینگونه درج شده که
یعقوب کز هجر پسر چندین( بالش) آمد به سر
علی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۳:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۰:
عالی
محمد گودرزی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۱:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:
با سلام و عرض ادب خدمت اساتید بزرگوار
رو سینه را چون سینه ها هفت آب شو از کینه ها
وانگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
بنده زاده یکی از روستاهای شهر بروجرد در استان لرستانم. از کودکی به یاد دارم که در خانه خمره های سفالی داشتیم که به زبان محلی به آنها سینی میگفتند و با توجه به این بیت شاید تلفظ درستش سینه باشد و در آنها سرکه نگهداری میکردند. این ظروف شبیه کوزه بودند ولی بزرگتر و با دهانه گشادتر. از آنجا که حتما میتوان به جای سرکه در آنها شراب هم نگهدری کرد، معنی بیت با این معنا منطقی تر به نظر میرسد. چون نه آیینه و نه سینی که منظور همان سینی چای باشد جای شراب نیست که سینه مان را مانند آن پیمانه شراب عشق کنیم. از اساتید تمنا دارم تا گویش های محلی به کلی نابود نشده اند در این خصوص تحقیق بفرمایند که شاید این لغت سینه به معنای خمره به فرهنگ لغت فارسی اضافه شود. سپاسگزارم
س ش در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۳۸:
واژه ی میزن در متن دستور زبان پارسی باید بشکل دیگری یعنی: می زن نوشته شود.
می (علامت ویژه برای زمان حال ساده است و همیشه باید جدا از مصدر فعل نوشته شود...)
علی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۰۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
اساتید محترم در مورد معنای بیت پنجم: «هرگز حسد نبرده و حسرت نخورده ام جز بر دو روی یار موافق که در همست»سخنی و کلامی بفرمایید.
احسان در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸:
واقعا این غزل یکی از زیباترین و لطیف ترین غزلیات جناب سعدی است
اوج زیبایی و لطافت در بیت آخر است. جناب سعدی عشق را به نهایت رسانده. هر عاشقی به دنبال وصال است اما سعدی هرچه که دل دوست بخواهد آنرا میپسندد و مصلحت خود را نادیده میگیرد.
"هرکه دل دوست جست مصلحت خود نخواست"
این اوج قله عشق است.
همیرضا در ۵ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۹:۲۵ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۳ - گفتار اندر پروردن فرزندان:
@فرزین:
«به خردی درش، زجر و تعلیم کن» یعنی در خردیش او را سختی بده و آموزش بده. («به ... در» در کلام قدما معنی «در» میدهد، شبیه این را سعدی جاهای دیگر دارد مثلاً «به صنعا درم طفلی اندر گذشت» یعنی کودکی از من (بچهٔ من) در صنعا مرد).
آبتین محجوب در ۵ سال و ۲ ماه قبل، سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۴۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۱۲۸: