بود در خاطرم که یک چندی
گرچه هستم به اصل و دانش خر
به خرد با فرشته هم پهلو
سخن نظم، نظم دانهٔ در
تا مگر گردد از ایادی تو
تنگم از مرده ریگ مردم پر
چون نبودیم در خور خدمت
گفت عفوت که السلامة مر
بندگی درت کنم چندی
بیریا همچو ایبک و سنقر
ترک کردیم خدمت و خلعت
نه دیار عرب نه شیر شتر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این بیتها به یادآوری خاطرات گذشته میپردازد. او با وجود اینکه از نظر دانش و فطرت در سطح بالایی است، احساس خستگی و کسالت میکند و از شرایط موجود شکایت میکند. او به نهادن خود در خدمت دیگران و همچنین جستجوی سلامتی و امنیت اشاره دارد. شاعر بر دیانت و اخلاص تأکید میکند و نشان میدهد که از زندگی در دیار عرب و یا مواهب مادی دوری جسته است. در کل، این اشعار نشاندهنده نوعی بیقراری و جستجوی معنا در زندگی است.
هوش مصنوعی: به یاد دارم که مدتی است، هرچند من دارای اصل و دانش هستم، اما به نحوی شبیه به یک خر به نظر میرسم.
هوش مصنوعی: با عقل و هوش خود، به مانند فرشتگان، در سخن شیرین و منظم که همانند دانهای از خرماست، هماهنگی و زیبایی ایجاد کن.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که تا وقتی که از قدرت یا سلطهی تو احساس تنگنا کنم، از چیزهایی که باقی مانده یا مربوط به یک دوران گذرا و مرده است، پر خواهم شد. به نوعی اشاره دارد به اینکه انسانها باید از گذشته و تجربیات آن آگاه باشند، ولی در عین حال نباید اجازه دهند که آن گذشته آنها را محدود کند یا تحت فشار قرار دهد.
هوش مصنوعی: زمانی که حضور نداشتیم و نمیتوانستیم خدمت کنیم، عفو و بخشش برای ما حکم سلامت است.
هوش مصنوعی: میخواهم مدتی بدون هرگونه نفاق و تظاهر به تو خدمت کنم، مانند ایبک و سنقر که از شخصیتهای معتبر تاریخ هستند.
هوش مصنوعی: ما از خدمت و مقام گذشتهایم، نه در سرزمین عرب و نه در نزدیکی شیر شتر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رامش افزای باد و نیک اختر
بر ملک اورمزد شهریور
نامور میر نصر ناصر دین
بوالمظفر که عزم اوست ظفر
رؤیت و خلق اوست جان و خرد
[...]
دی ز لشکرگه آمد آن دلبر
صد ره سبز باز کرد از بر
راست گفتی برآمد اندر باغ
سوسنی از میان سیسنبر
گرد لشکر فرو فشاند همی
[...]
ای جهان را به راستی داور
ملک عدل ورز دین پرور
عالم افروز نام مسعودت
ملک را همچو تاج را گوهر
گنج پرداز دست معطی تو
[...]
طالع از طالعت عجایبتر
کس ندیدی عجایب دیگر
گه به چرخت برد چو قصد دعا
گه به خاک آردت چو عزم قدر
گه به دستت ببندد از دل پای
[...]
رایت شهریار دین گستر
سایه افگند بر جهان یکسر
مسرعات فلک رسانیدند
خبر فتح او بحر کشور
رونقی یافت ملت ایزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.