علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۵:
یک بیت جا افتاده است. پس از بیت:
دو خواهر دو دختر یکی مادرش / پر از درد و با سوک و خسته برش
این بیت میآید:
چو آتش برویین دژ اندر فگند / زبانه برآمد بچرخ بلند
علی والاتبار در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۱۳ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۰:
در بیت چهارم محل صحیح ویرگول باید بعد از بی خبر باشد و نه بعد از خویش:
تا شدم بی خبر، از خویش خبرها دارم...
علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۴:
لطفا تصحیح شود:
چه دستور باشد مرا شهریار ----> چو دستور باشد مرا شهریار
به کین برادرت بی سی و هشت ----> به کین برادرت بد سی و هشت
چه نامه بخوانی بنه بر نشان ----> چو نامه بخوانی بنه بر نشان
علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۳:
لطفا تصحیح شود:
بجوی همی روز بیگانگی ----> بجوید همی روز بیگانگی
ز خلج پر از درد شد تا طراز ----> ز خلخ پر از درد شد تا طراز
علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۲:
لطفا تصحیح شود:
خود و نامدارن به هامون شوم ----> خود و نامداران به هامون شوم
علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۲:
یک بیت جا افتاده! پس از بیت:
به دست اندرش خنجر آبگون / دهن پر ز آواز و دل پر ز خون
این بیت میآید:
بجست از در کاخش اسفندیار / به دست اندرش تیغ زهر آبدار
علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۱۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۱۰:
لطفا تصحیح شود:
بکشتند اسپان و چندی به ره ----> بکشتند اسپان و چندی بره
عارف در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۴:
بنده حقیر در جمع اساتید بی ادبی است که صحبت کنم ولی به نظر بزرگان تفسیر شعر اشاره ای بر این موضوع ندارد که بزرگان اهل فضیلت از کشف حقیقت و معنای واقعی زندگی عاجز مانده اند و معنای واقعی زندگی را افسانه میدانند.
و منظور نهایی ایشان اینست بزرگان نتوانستند شما دیگر تلاش نکن :)
علی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۴:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان هفتخوان اسفندیار » بخش ۹:
لطفا تصحیح شود:
به دژ نامدارن خبر یافتند ----> به دژ نامداران خبر یافتند
به تن شاه باید که بینم درست ----> تن شاه باید که بینم درست
اهورا در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۳:۵۲ دربارهٔ هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » ترجیع بند - که یکی هست و هیچ نیست جز او:
بابت خوانشی که قرار دادید سپاسگذارم.کمک میکنه تا تلفظ و خوانش صحیح رو یاد بگیرم
تماشاگه راز در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۲:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۶:
سپاس جناب رضا ساقی
شرحهای شما بر تمام غزلیات حافظ در سایت گنجور چونان شرابی گوارا تشنگان را سیراب کرده ، سرمستی و نشاط می بخشد
سپاس از مهر بیکران شما که از شراب شعر حافظ مست شده اید و ما را شریک الاذواق خویش می نمایید
جعفر مصباح در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۱:۰۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
بیت نهم. جو شنا :جوشنا
محمد سالمی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۱۶ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۴۰:
حضرت مولانای جان (علیهالرّحمة) نیز می فرمایند:
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید
در این عشق چو مردید همه روح پذیرید
بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید
کز این خاک برآیید سماوات بگیرید
بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید
که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
بمیرید بمیرید به پیش شه زیبا
بر شاه چو مردید همه شاه و شهیرید
بمیرید بمیرید و زین ابر برآیید
چو زین ابر برآیید همه بدر منیرید
خموشید خموشید خموشی دم مرگست
هم از زندگیست اینک ز خاموش نفیرید
محمد سالمی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۴۰:
چه زیبا مقام فنا شدن و از خودپرستی و خودبینی رهایی یافتن را در قالب کلمات اعجابانگیز خود به تصویر کشیدهای.
تو زندهای...... تا ابد
کاوه در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:
در دیوانهای حافظ قدیمی، مصرع دوم این بیت معروف و به روضه رصوان به این شکل بود.
پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت/ناخلف باشم اگر من به جوی نفروشم.
اما در بسیاری از نسخه های چاپ جدید نه تنها این مصرع بلکه در خیلی موارد دیگر یا واژه ها تغییر کرده یا مصرع را دستکاری کردند و یا بکلی یک بیت را حذف یا با بیت دیگری جایگزین کردند.
alireza در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان » بخش ۱۳:
@helen
سپاهی ز اصطخر بیمر ببرد
بشد ساخته تا کند رزم کُرد
به نیکی ز یزدان همی جست مزد
که ریزد بر آن بوم و بر خون دزد
در این جا کرد به معنی قوم کرد نیست بلکه در مفهوم عشایر و رمه گردان بکار رفته
خلاصه ی معنیش این هست که سپاهشو از اصتخر برداشته تا بره و با عشایر راهزن درگیر بشه
قضیه استعمال از این واژه به دوران خیلی قدیم برمگیرده و وجود "کرتی" ها این کرتی ها سبک زندگیشون مبتنی بر عشایر بودن و رمه گردانی و همینطور گاهی اوقات راهزنی و غارت بوده(!) که این اصطلاح روایرانیان باستان (و به تبع اون باقی تاریخ نویسان )برداشتن و این بار برای هر جامعه ی که همچین ویژگی هایی داشت استفاده میکردن برای مثال کردان فارس کردان عرب کردان دیلمی کردانِ لر کردبلوچ کرد شولی کردان شبانکاره اکراد اندخوی(در افغانستان) و....
وجه تسمیه قومی به نام کرد که امروزه هم داریم همین هست
دکتر صحافیان در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:
پروردگارم یار را به سلامت به من بازگردان و مرا از تنگنای سرزنش رهایی ده(ایهام در یار و سرزنش:
- معشوق و رقیبان
- پیر و مراد-بیرونی یا درونی- یا حال خوش و نفس سرزنشگر
- هم نوایی با گناه نخستین که سبب شد کروبیان زبان ملامت بر پروردگار بکشند
2- از خاک قدمش بیاورید تا در چشم همیشه بینایم ( مشاهده گر همیشگی)جای دهم.
3- جلوه های زیبایی اش، از شش سو راهم را سد کرده است.
4- امروز که در اختیار توام( جسم یا جان یا پیر و مراد) وصال را فراهم نما، فردا که فرصتها خاک شدند پشیمانی بی فایده است.
5-( این حقیقت عشق بود) اما ای مدعی با تو سخنی ندارم مرا به خیر و تو را به سلامت.
6- درویش پاک سیرت، در برابر شمشیرش ناله نکن، که معشوق بهای کشتنت را هم طلب خواهد کرد( پیش از حافظ: نفی قصاص و خونبها)
7- بر این خرقه ریایی( یا خودخواهی) آتش زن، که ابروی یار محراب عبادتت را ویران می کند(پیش ازین: ابرو، یاد آور محراب است)
8- از بیداد عشق، ناله نمی کنم، ستم از سوی تو مهربانی و بزرگواری است.
9- از گیسوی بلندت سخن کوتاه نخواهم کرد، این سخن( این حال خوش) تا قیامت ادامه دارد.
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
محمد سالمی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۸:۴۸ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب هشتم: در تحریض نمودن به فنا و گم بودن در بقا » شمارهٔ ۴۰:
درود و رحمت بیکران خدا بر تو باد ای مرد حق. روح والا و بلندمرتبهات غرق در شور و شعف و شادی باد. تو نمردهای... تو زندهای ای مرد حق. تا دنیا پابرجاست انسانها از سخنان گهربار تو می نوشند. چه خوش و گواراست سخنانی که از عمق جانی پاک و منزه برمی آیند. چه وجود پربرکتی داشتی... نعمت از این بالاتر هم مگر داریم که تا ابد جاودانه باشی و سخنان ات راهنما و چراغ راه زندگی و تسکین آلام انسانها و روشنگر راه خوب زیستن آدمها در دنیا باشد!؟ در دنیایی که کسی به یاری کسی امید ندارد و افراد در قید حیات اثری از مروّت و جوانمردی در بسیاری از آنها نیست و کسی برای کسی سودمند و گرهگشا نیست چه خوش است انسانهایی مثل تو که چنان مقامشان شامخ و بلند است که پس از مرگ نیز برای انسانهای دیگر سودمند و گرهگشا هستند. بهشت حقیقی تویی و امثال تو مانند حضرت مولانا و جامی و حافظ و سعدی و خاقانی و رودکی و سنایی و فیض و پروین اعتصامی و ... چه خوش است آن زمان که در آغوش تو قرار گیرم که البته بعید است زیرا که تو پاکی را در نهایت اعلا داری و من ناپاکی را و چگونه ناپاک در آغوش پاک قرار گیرد؟ افسوس و صد افسوس که کبوتر با کبوتر باز با باز ... کند همجنس با همجنس پرواز....
عشق من هستی بهشت من هستی ....
نهایت آرزویم این است که در بهشت تو وارد شوم ای مرد خدا
امین طبایی در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۰۷:۴۳ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۳:
بیت ماقبل پایانی، مصرع دوم:
جغد ازان نیست که در منزل آباد رود
لطفا اصلاح شود
سیروان در ۴ سال و ۴ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۱۵:۴۳ دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل چهل و نهم - گفت ما جمله احوال آدمی را یک به یک دانستیم: