خدا را کم نشین با خرقه پوشان
رخ از رندان بیسامان مپوشان
در این خرقه بسی آلودگی هست
خوشا وقت قبای می فروشان
در این صوفیوشان دردی ندیدم
که صافی باد عیش دردنوشان
تو نازکطبعی و طاقت نیاری
گرانیهای مشتی دلقپوشان
چو مستم کردهای مستور منشین
چو نوشم دادهای زهرم منوشان
بیا وز غَبْن این سالوسیان بین
صراحی خوندل و بربط خروشان
ز دلگرمی حافظ بر حذر باش
که دارد سینهای چون دیگ جوشان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این ابیات از حافظ به نقد و بررسی ریاکاری و ظاهرگرایی در دین و تصوف میپردازد. او به کسانی که به ظواهر مذهبی (خرقه پوشان) مشغولند، هشدار میدهد که معنای واقعی خدا را نباید در این ظواهر جستجو کرد و از رندان (ساقیان و شرابفروشان) و زندگی شاداب و بیخیالی آنها یاد میکند. حافظ بر این باور است که در درون لباس صوفیانه، آلودگیها و ریاکاریهای زیادی وجود دارد و به جای آن، شادابی و سرخوشی را در میفروشان و کسانی که از عیش و نوش لذت میبرند، بهتر میداند. او همچنین به لطافت روح افرادی حساس اشاره کرده و از خطر فریب خوردن از دلقکها و دروغگویان میهشدار میدهد. در نهایت، او از دلگرمیاش به حافظ و انرژی درونیاش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: خدا را با افرادی که فقط لباسهای مذهبی به تن دارند و ظاهری نیکو دارند، نپرست. بلکه به جاست که به کسانی که از قید و بندهای اجتماعی آزاد هستند و زندگی خود را به روشهای بینظمی پیش میبرند، توجه کنی.
هوش مصنوعی: در این پوشش، آلودگیهای زیادی وجود دارد، اما خوشا به حال کسانی که در لباس میفروشان هستند.
هوش مصنوعی: در این مردم صوفینما، دردی ندیدم که پاککننده لذت برای دردآوران باشد.
هوش مصنوعی: تو دل-sensitive هستی و نمیتوانی بار سنگین رفتارهای عدهای ظاهرنما را تحمل کنی.
هوش مصنوعی: وقتی تو مرا مست کردهای، لطفاً زندگیام را پنهان نکن. زمانی که زهر را به من میدهی، نگذار که از آن بنوشم.
هوش مصنوعی: بیایید و از این فریبکاری سالوسها آگاه شویم، جایی که ظرفی پر از خون دل و یک ساز شاداب را میبینیم.
هوش مصنوعی: به احساسات و عواطف حافظ توجه کن، زیرا او در درون خود احساسی پرآشوب و طوفانی دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
به پلپل دانههای اشک جوشان
دوانم بر در خویشت خروشان
به پیش بوسعید آمد خروشان
بخاک افتاد دل از کینه جوشان
چو داری مال چون بریان فروشان
ز من بشنو بنوش و هم بنوشان
بیا از حله نان تنک باز
قبائی دوز و بریان را بپوشان
تراکم کاسه گر خواهی نخوانند
[...]
از آن داده ست دایم جست و جوشان
که بنموده ست از معشوق روشان
بپوشان روی خویش از خرقه پوشان
به رندان باده نوش آنگه بنوشان
در آتشگاه سودای تو سوزند
ریایی دلق خود را خرقهپوشان
ردای رهن ما برمیفکندند
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.