گنجور

حاشیه‌ها

کوروش در ‫۷ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۱۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

در نظر بودش مقامات العباد

لاجرم نامش خدا شاهد نهاد

 

یعنی چه ؟

 

کوروش در ‫۷ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۳:۰۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۸۹ - حکایت شب دزدان کی سلطان محمود شب در میان ایشان افتاد کی من یکی‌ام از شما و بر احوال ایشان مطلع شدن الی آخره:

سرالناس معادن داد دست

که رسول آن را پی چه گفته است

 

یعنی چه ؟

 

سید مهدی smb۱۳۴۷@gmail.com در ‫۷ روز قبل، جمعه ۱۸ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۰۱:۳۴ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۸۹:

اوف، چه شعریه!

اگه در همه عالم جز همین یک شعر، شعر دیگری نبود، برای دنیا و آخرتمون کافی بود.

هزار آفرین ملای کاشانی

نیلوفر کاردان در ‫۷ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۳:۲۷ در پاسخ به رسول دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:

کاملا درسته. بیت سوم رو اصلا نمی‌شه توی وزن خوند.

البته بیت آخر رو میشه تو وزن خوند.

علی میراحمدی در ‫۷ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۲:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۱:

در خَمِ زلفِ تو آویخت دل از چاهِ زَنَخ
آه، کز چاه برون آمد و در دام افتاد

«چاه زنخ» همان گودی در قسمت پایین چانه که اشاره ای است به پایین ترین مراتب هستی یعنی دنیا 
شاعر میگوید :ما قصد کردیم که خود را از این مرتبه پایین جسمانی بالا بکشیم ،لاجرم دست در زلف تو زدیم و گرفتار دام زلف یا همان راه پر پیچ و خم عشق شدیم.

علی میراحمدی در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:

فردا شراب کوثر و حور از برای ماست

و امروز نیز ساقی مه‌روی و جام می

کسانی از بهشت اخروی بهره میبرند که در همین دنیا اهل خیر و خوبی و زیبابینی و زیبااندیشی باشند.

گویند بهشت و حورعین خواهد بود

آنجا می و شیر و انگبین خواهد بود

گر ما می و معشوق گزیدیم چه باک

چون عاقبت کار چنین خواهد بود

خیام

ali solgi در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۸:

اللهم صل علی محمدوال محمد 

وعجل فرجهم فی هذه ساعت وفی کل ساعه🌹🩷💓💙🥲

 

علی میراحمدی در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷:

بلبل از فیضِ گل آموخت سخن، ور نه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

بلبل همان شاعر عارف است که بر اثر فیض و عنایت الهی در معانی بر دلش گشوده شده و سخن عشق را اینچنین بیان میکند.

دو بیت زیر هم همین معنا را میرساند:


ای گُلبُن جوان! بَرِ دولت بخور که من
در سایهٔ تو بلبلِ باغِ جهان شدم
اول ز تحت و فوقِ وجودم خبر نبود
در مکتبِ غمِ تو، چُنین نکته‌دان شدم

علی میراحمدی در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۴:

عارفی کو که کُنَد فَهْم زبانِ سوسن

تا بپرسد که چرا رفت و چرا بازآمد

عارف سفری از خلق به حق دارد و سفری از حق به خلق برای هدایت و دستگیری سالکان و رهروان

 

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۱:۰۷ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح سلطان اویس:

در مصرع نخست بیت شماره 30، «ادرار» یعنی «مستمری، وظیفه و مواجب». بنابراین «ادرار خار»، گنگ و نادرست است. در نسخه معتبر ابوالقاسم حالت، «ادرار خوار» ثبت شده است.

 

*از دستکاری اسناد هویت ملی–به بهانه نوآوری و ویرایش–بپرهیزیم.

Heydar Barsam در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۲۰:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

بزم دور  ، نمی دانم چرا این کلمه مرا یاد کتاب ضیافت نوشته افلاطون می اندازد 

احمد خرم‌آبادی‌زاد در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۶ دربارهٔ سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷۹ - در مدح سلطان اویس:

مصرع نخست بیت 1 به شکل «پیش از این ملکی که جمع را شد میسر بیش از این» گذشته از داشتن یک اشتباه، کاملا نامفهوم است. این مصرع در نسخۀ معتبر ابولقاسم حالت چنین است: «بیش از این ملکی که جم را شد میسر پیش از این»

برگ بی برگی در ‫۸ روز قبل، پنجشنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۴، ساعت ۱۹:۵۱ در پاسخ به .فصیحی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹:

درود، بدون تردید این شعرِ حافظ و همتِ شماست که موجب این اتصال است.

۱
۱۰
۱۱
۱۲
۱۳
۱۴
۵۵۹۱